صبح دیروز مهتاب و علی دو متهم پرونده قتل خیابان جماران برای آخرین دفاعیات‌شان در دادسرای جنایی تهران حاضر شدند و در مقابل بازپرس شعبه ششم قتل به سوال‌ها پاسخ دادند. آنها مهتم به قتل زنی ۷۰ ساله و مردی ۳۰ ساله (شوهر و مادربزرگ شوهر زن) هستند.

برای تبرئه خودم دیگران را گناهكار نمی‌كنم

سلامت نیوز: صبح دیروز مهتاب و علی دو متهم پرونده قتل خیابان جماران برای آخرین دفاعیات‌شان در دادسرای جنایی تهران حاضر شدند و در مقابل بازپرس شعبه ششم قتل به سوال‌ها پاسخ دادند. آنها مهتم به قتل زنی ۷۰ ساله و مردی ۳۰ ساله (شوهر و مادربزرگ شوهر زن) هستند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، مهتاب (٢٨ ساله) كه در طول بازجویی حال روحی چندان مساعدی نداشت مدام به بازپرس پرونده می‌گفت: «حالم بد است من را به بیمارستان ببرید.» او در آخرین دفاعیاتش گفت: « همسرم با یازده ضربه چاقو كشته شده است اما من دو ضربه بیشتر به او نزده‌ام. یكی به چشمش و دیگری به گردنش. نمی‌دانم بقیه ضربه‌ها را چه كسی زده است. من نمی‌خواهم برای تبرئه شدن خودم بقیه را گناهكار جلوه دهم. روز حادثه من وحشت‌زده بودم و نمی‌دانستم باید چه كار كنم. اگر من همه ضربه‌ها را زده‌ام پس چرا دستم حتی یك خراش كوچك هم برنداشته؟» مهتاب اینها را گفت و در حالی كه دست‌هایش می‌لرزید از اتاق بازجویی بیرون رفت. علی (١٩ ساله) هم در آخرین دفاعیاتش گفت: «من در قتل پیرزن مقصر نبودم. مهتاب ضربه‌های اول را به گردن شوهرش زد و من هم بعد یك ضربه به شوهرش زدم. می‌خواستم ضربه دوم را هم بزنم كه دستم با چاقو زخمی شد و نتوانستم چاقو را در دستم نگه دارم.» علی در جواب بازپرس كه پرسید چطور است كه مهتاب یازده ضربه به شوهرش زده و دستش هیچ آسیبی ندیده اما تو با همان یك ضربه دستت زخمی شده است، سكوت كرد.


ماجرای قتل‌ها چه بود؟
در ساعت ١١ و ٣٠ دقیقه بیست و سوم آبان مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و گفت كه پسر و مادرزنش در خانه به قتل رسیده‌اند. در این حادثه جوانی ٢٩ ساله به نام محمد و پیرزن ٧٠ ساله‌ای به نام شمسی با ضربات چاقو به قتل رسیده‌ بودند. شمسی مادربزرگ محمد بود كه به تنهایی در طبقه دوم آپارتمان زندگی می‌كرد و محمد و همسرش هم در طبقه اول سكونت داشتند. در تحقیقات پلیس مشخص شد كه مهتاب (همسر محمد) و علی (پسرعموی محمد) متهمان اصلی قتل‌های این پرونده هستند كه بعد از این قتل‌ها به شمال كشور فرار كرده بودند. البته آنها دوباره به تهران برگشتند و ١٤ روز از ماجرای قتل نگذشته بود كه مهتاب (٢٨ ساله) و علی (١٩ساله) به اداره پلیس رفتند و خودشان را معرفی كردند. علی در همان بازجویی‌های اولیه مهتاب را قاتل محمد و شمسی معرفی كرد و گفت: «مقتول پسرعموی من بود و ما با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. آن روز ساعت هفت صبح مهتاب به من زنگ زد و خواست كه با هم صحبت كنیم. من خیال كردم كه او با شوهرش محمد مشكل پیدا كرده به خاطر همین می‌خواستم به خانه‌شان بروم تا آنها را با هم آشتی دهم. مهتاب از خانه‌شان دنبالم آمد و دونفری با هم به خانه‌شان رفتیم. اما محمد ساعت هشت و نیم صبح (یك ساعت بعد از رسیدن آنها) به خانه آمد. وقتی زنگ در خانه را زد من رفتم و در را باز كردم. وقتی محمد من و مهتاب را با هم دید با چاقو به سمت مهتاب حمله كرد، من سد راهش شدم اما او چاقویی آورد و به چشمش زد و باعث مرگ شوهرش شد. چند دقیقه بعد مادربزرگ محمد سروصدای ما را شنید و خواست همسایه‌ها را خبر كند اما مهتاب نگذاشت كه صدایش به جایی برسد همین كه وارد شد و تهدید كرد او را با ضربه‌های چاقو كشت. »

علی در انتهای اعتراف‌هایش گفت: « من هیچ دخالتی در این قتل‌ها نداشتم و فقط از ترس یك ضربه با چاقو به محمد زدم.» مهتاب هم در اعتراف‌هایش گفت: «من دو سال قبل با محمد ازدواج كردم، اما بعد از دو هفته متوجه بدرفتاری او شدم. همیشه در این مدت درگیر بودیم و اختلاف داشتیم. یك هفته قبل از قتل من از خانه محمد قهر كردم و به خانه پدرم رفتم تا اینكه روز حادثه با علی تماس گرفتم و گفتم با هم به خانه‌مان برویم تا صحبت كنیم. اما محمد خیلی زود به خانه آمد. ما در خانه را قفل كرده بودیم و وقتی محمد فهمید در خانه قفل است با پیچ‌گوشتی آن را باز كرد و وارد شد. چاقو را برداشت تا من را بكشد من هم چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم. همسرم را دیدم كه نیمه جان روی زمین افتاده بود و صدای مادربزرگش از توی راه پله‌ها می‌آمد كه ماجرا را فهمیده بود. خواست همسایه‌ها را خبر كند كه من دستمالی روی دهانش گذاشتم و بعد با ضربه‌های چاقو او را كشتم. با علی از خانه فرار كردیم و از یكی از عابربانك‌های پاسداران پول گرفتیم و به یكی از شهرهای شمالی فرار كردیم.» بازپرس محسن مدیر روستا بعد از پایان یافتن آخرین دفاعیات با بیان اینكه علی و مهتاب هر دو متهم به جرم مشاركت در قتل محمد و مادربزرگش هستند دستور ادامه پیگیری پرونده را در مراحل بعدی صادر كرد.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha