سلامت نیوز: «ویلچر» نمادی برای آنها شده است. 15 درصد از هر جامعه ای را شکل میدهند؛ در کشورهای جهان سوم بیشتر از سایر نقاط این کره خاکی. پای درد و دل های آن ها بنشینید ساعت ها حرف برای زدن دارند؛ محدودیتهای اجتماعی فراوانی که به دلایل متعددی از جمله نگاه مردم به آنها و کمبودهایی که از جانب کمکاری مسئولان گریبان آنها را گرفته است، هیچگاه حل نشده و تنها با وعدههایی از حال به آینده منتقل میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، اصلاح قانون حمایت از معلولان که همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد؛ کاستی های مراکز دولتی و خصوصی برای عبور و مرور معلولان و نبود حمل و نقل عمومی مناسب برای این عزیزان بیش از پیش آن ها را رنج میدهد. در این بین تنها موسسات خیریه و آسایشگاهها و در راس آن بهزیستی تنها حامیان افراد با شرایط ویژه هستند که وظیفه خود را خدمترسانی به این افراد می دانند.
امکان دسترسی برای همه در هزاره جدید
«امکان دسترسی برای همه در هزاره جدید» شعاری است که سازمان ملل متحد در سال 1999 برای روز جهانی معلولان در نظر گرفته است. معلولان در هر نقطه از دنیا به دلایل شرایط بد جسمی و ذهنی خود، زندگی سخت و متفاوتی با دیگر افراد جامعه دارند. بر اساس آمار در هر هشت دقیقه یک نفر در جهان دچار معلولیت می شود. در ایران3 میلیون معلول شدید و قریب به 7 میلیون معلول کم توان وجود دارد. از 600 میلیون معلولی که در دنیا وجود دارد، حدود 30 درصد معلولیت مربوط به مسائل ژنتیکی بوده و 70 درصد باقی در اثر سوانح ایجاد می شود.
اطلاعات بهزیستی کل کشور از حمایت یک میلیون و 300 هزار نفر معلول در کشور حکایت دارد که شامل دو درصد از جمعیت کشور می شوند. از این تعداد 65 درصد مرد و 35 درصد بوده که از این تعداد 40 درصد سالمند و 60 درصد باقیمانده نیز زیر 60 سال هستند.
برای هر 75 معلول 1000 مددکار!
فردی که دچار معلولیت می شود برای حضور در جامعه با محدودیت هایی مواجه می شود. از نگهداری فرد در محیط خانه تا مشکلاتی که مربوط به حضور در اجتماع میشود. علیهمت محمودنژاد، مدیر عامل انجمن دفاع از حقوق معلولان در تیر ماه 94 گفته بود: تهران با داشتن 1000 خانواده دارای دو معلول، ناکارآمد ترین شهر برای تردد معلولان مخصوصا در بافتهای فرسوده محسوب میشود. این در حالی است که طبق استانداردهای جهانی به ازای هر 75 معلول، باید یک مددکار فعالیت کند. این آمار در پایتخت ایران به ازای هر 1000 نفر است.
یک مدد کار اجتماعی پیش از این به «ابتکار» گفته بود: جای بسی تفکر و تامل است، وقتی هنوز نیازهای اولیه، ساده و پیش پا افتاده این افراد مانند عدم دریافت یارانه قابل قبول دولتی، عدم امکان استفاده از آموزش و تحصیل علیرغم دارا بودن استعدادهای لازم، عدم اشتغال و به کارگیری نیروهای متخصص معلول رسیدگی نشده است، چگونه میتوان انتظار داشت نیازهای سطوح بالاتر همچون نیاز به امنیت، احترام و خودشکوفایی این قشر مورد توجه قرار گیرد. فاطمه زارع استفاده از عبارت «افراد با شرایط ویژه» را به جای واژه معلولان صحیح دانست و تصریح کرد: از جمله مشکلات دیگر معلولان عدم تجهیز فضاهای عمومی به تجهیزات خاص مانند قرار دادن رمپها در ورودی سازمان ها، عدم تجهیز وسایل حمل و نقل عمومی ویژه این افراد، عدم تجهیز پیاده روها و در نظر گرفتن خط ویژه برای رفت و آمد معلولان است.
قانونی که تصویب نمیشود
در سال 94، حسین نحوی نژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور از ارسال و اعلام وصول لایحه اصلاح قانون حمایت از معلولان به مجلس شورای اسلامی خبر داده بود و امید داشت تا پایان مجلس نهم این لایحه تعیین و تکلیف شود. مجلس نهم تمام شد و شش ماه از مجلس دهم شورای اسلامی نیز گذشت اما همچنان تکلیف این لایحه نامشخص است. به گزارش ایسنا، روز گذشته حسین نحوی نژاد گفت: راه حل اصلی رفع مشکلات معلولین علاوه بر استقرار نظام بیمهای، تصویب لایحه اصلاحی قانون حمایت از حقوق معلولان است؛ زیرا به طور کلی تا زمانی که این لایحه اصلاحی به تصویب مجلس نرسد نمیتوان انتظار بهبود اوضاع را داشت وگرنه هرسال این مشکلات بازگو خواهند شد و هیچ اتفاقی هم نخواهد افتاد با این حال گمان میکنم این لایحه تا پیش از سال 96 در صحن علنی مجلس تصویب شود.
وقتی کبوترها پرواز میکنند حس میکنم خودم در آسمان هستم
این روایتی کوتاه است از همنشینی با یک انسان قطع نخاع که زندگی برایش همچنان آبی است.
روی تخت دراز کشیده بود؛ برای چند دقیقه به او زل زدم و او به آسمان خیره شده بود. «همیشه از کارکنان آسایشگاه میخواهم که مرا از محیط بسته داخل اتاق بیرون بیاورند، آنها هم تخت مرا هل میدهند و می آورند در فضای سبز آسایشگاه. اینجا آسمان آبی است؛ حداقل برای من اینگونه است حتی وقتی که ابری باشد.»
15 سال پیش، زمانی که تنها 24 سال داشت با موتور در خیابانهای شهر به اصطلاح گاز میداد و فکرش را هم نمیکرد که روزی چنین بلایی به سرش بیاید. حالا 15 سال است روی تختی دراز کشیده و تنها میتواند سر خود را تکان دهد.
قاسم میگوید: «آسیب نخاعی دیدهام؛ در اثر تصادف. نخاع گردنم آسیب دیده و نمی توانم هیچ حرکتی بکنم.» او میگوید در آسایشگاه با آن که توانایی های حرکتی ندارد، اما کارکنان با او مهربان هستند و خدمات خوبی در آسایشگاه کهریزک برای او فراهم شده است. قاسم که اکنون 39 سال دارد، میگوید: «در ابتدای حضور در آسایشگاه نمیتوانستم قبول کنم که من هم اینجا باشم. مریضی را به اتاق من آوردند که شرایطش بدتر از من بود. همین که من میتوانم ببینم و بشنوم و حرف بزنم برای من خیلی مهم است و در همین حالت هم خدا را شکرگزار هستم.»
در محیط آسایشگاه چند قفس برای پرندگان تعبیه شده است؛ قاسم با خنده میگوید: «من در زمینه کار با کبوترها بسیار
حرفه ای هستم. بین خودمان مسابقه کبوتر بازی برگزار می کنیم و به تماشای آنها مینشینیم. وقتی کبوترها پرواز میکنند حس میکنم خودم در آسمان هستم.»
همراه قاسم به سمت یکی از قفسهای پرندگان رفتیم؛ و به تماشای آن ها نشستیم. قاسم ادامه می دهد: «اکثرا روزها صورتم رو به آسمان است، یک روز در محوطه آسایشگاه به پرندگان نگاه میکردم که ناگهان تگرگ گرفت و هیچ راه فراری نداشتم. گلوله های تگرگ به صورت میخورد و برای خودم این موضوع
خاطره ای به یاد ماندنی شد.»
قاسم از حضور هنرمندان، وزیران و حتی حضور ریاست جمهوری در آسایشگاه گفت که مایه دلگرمی او می شود. قاسم پانزده سال است که در محیط آسایشگاه بوده و زندگی در انجا را بهتر از زندگی در میان مردم و شهر می داند. او میگوید مشکلات اجتماعی زیادی مانع می شود که امثال او بتوانند در جامعه زندگی معمولی ای داشته باشند. مشکلاتی که حل آن در گرو تصویب قانونی جامع برای حمایت از حقوق معلولان و نیازمند همت مسئولان برای اجرای صحیح آن است.
نظر شما