سلامت نیوز: چند سال قبل یکی از مسئولان سطح بالای کشورمان اعلام داشته بود که فقیر به کسی میگویند که میزان درآمد روزانهاش کمتر از ۵۰ هزارتومان است که اگر در عدد۳۰ ضرب کنیم، حاصل آن ۱۵ میلیون ریال یا یک میلیون و پانصدهزارتومان میشود. این رقم را اگر در نرخ تورم سالهای ۹۰ تا ۹۵ ضرب کنیم، خط فقر به رقم ۳ میلیون تومان خواهد رسید. این ارقام اگر چه به طور میدانی و نظری تخمین زده شده، ولی یک واقعیت انکارناپذیر است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اطلاعات نوشت: اگر قلم و کاغذ در اختیارتان هست، میزان اجاره خانه ماهیانه و قیمت مواد غذایی و خدمات و سرویسهای ایاب و ذهاب و هزینه ثبت نام فرزندان در کلاسهای درس روزانه و شبانه را حساب کنید، تا به این واقعیت مهم برسید که حتی مبلغ ۳ میلیون تومان درآمد هم پاسخگوی نیازهای اولیه شهروندان تهرانی نیست.
امروزه بسیاری از افراد تحصیلکرده هم در ساعات غیراداری مسافرکشی میکنند، که میتوان گفت شکنجه جسم و جان و روح و روان، برای یک لقمه نان است! آفرین بر این گروه نجیب و زحمتکش که برای حفظ آبروی خود و خانواده، در «جبهه زندگی» تلاش میکنند و دم بر نمیآورند. این در حالی است که بر حسب سنت و قراردادهای اجتماعی، یک شهروند ساعات شبانه روزی خود را باید به ۳ قسمت ۸ ساعته تقسیم کند، یعنی در طول ۲۴ ساعت حداقل باید ۸ ساعت به استراحت بپردازد و ۸ ساعت کار کند و ۸ ساعت هم به کارهای اجتماعی، فرهنگی و تعلیم و تربیت فرزندان بپردازد. تحمیل کارهای مضاعف برگرده کارمندان، ظلم آشکار به آنان است و این افراد با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتهاند. باید گفت که یک شهروند با فقر و تنگدستی نمیتواند فرزندان خود را در مسیر درست و به طور کامل و شایسته تربیت کند، زیرا تربیت فقط «امر و نهی» و ثبت نام و «درس و مشق و تهیه کتاب و قلم در مدرسه نیست» بلکه براساس یافتههای روانشناسی و نظریههای علمی، نیازهای اولیه فرد باید به صورت کامل تأمین شود تا انحرافات اخلاقی پدید نیاید، چرا که سرقتهای ریز و درشت وکلاهبرداریها و زد و بندهای سیاسی و اقتصادی، نتیجه انحرافات اخلاقی است.
در حال حاضر سرمایهگذاریهای کلان در امور فرهنگی، بهویژه در آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و آموزشپزشکی سلامت جامعه را تضمین میکند و از اینرو «فقر» یک واژه ساده و پیش پا افتاده در فرهنگها و تمدنهای بشری نیست. بسیاری از خشونتها و کجرویها و خیانتها بر اثر عدم تأمین نیازهای اصولی انسانها است و حتی سوءاستفادههای اخیر در سیستم اقتصادی کشور و حیف و میل بیتالمال، ریشه در «فقر» و نابسامانیهای خانوادگی دارد.
نهاد مخفی ذهن انسان به نام نیروی جنسی «اید» (id) در حال کامیابی خودی است و مانند کودک و یا حیوان لایعقل عمل میکند، نیروی عقلانی «اگو» (Ego) بازدارنده کارهای غیر عقلانی است و نیروی مافوق عقل (Super Ego) تنظیم کننده صفات رذیله و فضیله انسان است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و بر اساس قواعد و نظریههای پیاژه و اریک فرم، شکل میگیرد. همه پیامبران، ائمه معصومین(ع) و بزرگان و علمای ادیان الهی، «فقر» راعامل بدبختی و سقوط انسان نام بردهاند و ما امروز مصداقهای آنرا مشاهده میکنیم. سرمایهگذاری دولتها در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و تأمین معاش خانوادهها و رسیدگی به امور بهداشتی و فرهنگی آنان، آینده نسلهای پرجوش و خروش و باهوش و با استعداد کشورمان را تأمین خواهد کرد، اما متأسفانه به دلیل ضعف مدیریت اقتصادی، فاصلههای طبقاتی هر روز بیشتر میشود و فرار مغزها و نخبهها رشد فزایندهای دارد.
امید است مسئولان کشورمان، از محل برگشتی حقوقهای نجومی مدیران و یا از منابع بنیادها و سازمان حج و زیارت و میراث فرهنگی و یا از طریق وصول مالیات از طبقات ثروتمند جامعه، فقر را از خانوادهها ریشهکن کنند و اجازه دهند همه انسانها در شرایط مساوی از امکانات بهداشت و درمان و مواد غذایی و تعلیم و تربیت و عدالت برخوردار شوند. امروزه وعظ و خطابه و پند و اندرز و کتاب و مقاله و سخنرانیهای پرطمطراق و جذاب دیگر کارساز نیست ووقت عمل فرا رسیده است، چنانکه سعدی علیه الرحمه فرموده است « به عمل کار برآید، به سخندانی نیست.»
چند پیشنهاد برای کاهش میزان فقر در خانوادهها:
* از طریق رسانههای گروهی، اعضای خانواده ها برای انجام کارهای گروهی تشویق شوند و دولت به خانوادههای مستعد سرمایه و یا وام بلاعوض و یا طویل المدت بپردازد و جا و مکان برای تولید و فروش اجناس ساخته شده را به رایگان واگذار کند، نظیر آنچه که در حال حاضر در ضلع جنوبی میدان امام خمینی(ره) دیده میشود.
* واحدهای آموزشی تحصیلات تکمیلی تبدیل به کارگاههای تولیدی صنایع دستی و ارزان قیمت شوند، مانند تولید جاروبرقی و ماشین لباسشویی و سایر لوازم خانگی سبک و نیز ساخت قطعات یدکی و سرویس و تعمیرات وسایل سبک و کم هزینه.
* وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری که در حال حاضر حدود ۶۰۰ هزار صندلی خالی در
دانشگاه ها دارد و سالیانه میلیاردها تومان هزینه بر بودجه دولت تحمیل میکند، در اختیار کارآموزان و کارآفرینان و کارگاههای کوچک قرار گیرد.
* امور پزشکی و درمان و دارو به طور کامل رایگان اعلام شود تا خانوادهها برای درمان فرزندان خود مجبور به پرداخت هزینههای سنگین و ویزیتهای ۵۰ تا ۶۰ هزار تومانی نشوند. همین طور بیمارستانها و درمانگاهها و کلینیکها به طور رایگان در اختیار خانوادههای محروم قرار گیرد.
* بنیادهای مستضعفان و ۱۵خرداد و سایر نهادهای مشابه، به پا خیزند و درآمدهای میلیاردی خود را در اختیار خانوادههای فقرزده قرار دهند.
* تعداد دانشکدههای پزشکی و تربیت متخصص در رشتههای گوناگون پزشکی و روانپزشکی و پیراپزشکی به نسبت جمعیت کشور افزایش یابد، و به همه روستاها و بخشهای کوچک و بزرگ از نظر امکانات پزشکی و درمان، توجه ویژهای مبذول شود، چرا که اغلب دانشمندان و پژوهشگران و فرهیختگان و نخبگان کشورمان، از این مناطق محروم برخاستهاند.
نظر شما