خانواده مبتلایان به ام‌اس نیز حتما باید تحت‌نظر روان‌پزشک یا مشاور قرار گیرند زیرا آنها هم به نحوی با این بیماری درگیر بوده و متأسفانه، تمام مشکلات را درون خود می‌ریزند اما با کمک‌گرفتن می‌توانند از روحیه بالاتری برخوردار باشند و این روحیه را نیز به فرزند، همسر یا هر یک از اعضای خانواده‌شان که مبتلاست، بدهند.

افسردگی، رایج‌ترین اختلال روانی در بیماران ‌ام‌اس

سلامت نیوز:خانواده مبتلایان به ام‌اس نیز حتما باید تحت‌نظر روان‌پزشک یا مشاور قرار گیرند زیرا آنها هم به نحوی با این بیماری درگیر بوده و متأسفانه، تمام مشکلات را درون خود می‌ریزند اما با کمک‌گرفتن می‌توانند از روحیه بالاتری برخوردار باشند و این روحیه را نیز به فرزند، همسر یا هر یک از اعضای خانواده‌شان که مبتلاست، بدهند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، معصومه نظام‌دوست، روان‌شناس سلامت که یکی از مشاورهای انجمن ام‌اس در ایران است، درباره حوزه کاری‌اش می‌گوید: «گرایش روان‌شناسی سلامت حدود 30 سال است که بر حسب نیاز به وجود آمده، درواقع، شامل گروهی از روان‌شناسان بوده که وارد حوزه پزشکی می‌شوند.ورود روان‌شناس به حوزه پزشکی و نیاز این حوزه به آنها در ایران، یک خلأ بود. امروزه ما با بیماری‌های مزمن، ناعلاج و پایانی که منجر به مرگ می‌شود یا بیماری‌های End Stage روبه‌رو هستیم که بیش از هر زمانی، روان‌شناس سلامت می‌تواند کمکی برای بیمار و خانواده او باشد.

متأسفانه در حوزه بیماران ام‌اس، ما با کمبود روان‌شناس سلامت یا روان‌شناسی که در این حوزه کار کرده باشد، مواجه‌ هستیم.» او درباره پذیرش بیماری ام‌اس می‌گوید: «برای پذیرش بیماران ام‌اس، اکثرا با پنج مرحله روبه‌رو می‌شویم: 1- مرحله انکار: زمانی که خبر ابتلا به این بیماری به فرد داده می‌شود چون این خبر‌رسانی بالاتر از حد تحمل است، سبب بروز استرس شده، فرد دست به انکار زده و تلاش می‌کند که بیماری‌اش را نپذیرد. 2- مرحله خشم: در این مرحله، فرد مدام این سؤالات را با خود به یدک می‌کشد، چرا باید این بیماری را بگیرم؟ چرا شانس من تا این اندازه بد است؟ 3- مرحله چانه‌زنی: در این مرحله، فرد می‌گوید حتما اشتباه شده است، می‌توانم دوباره آزمایش بدهم؟ شاید برگه‌های آزمایش من با کسی جابه‌جا شده است؟ درواقع، وارد معامله می‌شود. 4- مرحله افسردگی: فرد قبل از پذیرش بیماری، افسرده می‌شود. 5 - مرحله پذیرش: آخرین مرحله، مرحله‌ای است که فرد دست از مقاومت برمی‌دارد و قبول می‌کند که مبتلا به ام‌اس یا هر بیماری خاص دیگری شده است. این مراحل، جهانشمول نیست اما معمولا اتفاق می‌افتد. ما به‌عنوان مشاور باید به آنها حق بدهیم که از این موضوع ناراحت باشند. باید خشم، چانه‌زنی و افسردگی‌شان را بدون قید و شرط بپذیریم تا بیمار از این مراحل عبور کند؛ زمانی که به مرحله پذیرش رسید، در آن زمان، کار اساسی ما آغاز می‌شود. نمی‌توانیم زندگی آنها را تغییر دهیم اما شرایط را می‌توان تغییر داد.

اغلب افرادی که مشاوره می‌گیرند، زمانی که پرده ام‌اس کنار می‌رود، تازه با مسائل واقعی، مشکلات کلی و جزئی آنها روبه‌رو می‌شویم. سبک زندگی نادرست، منجر به اختلالات روانی می‌شود، مانند استرس، اضطراب و ... . می‌دانیم زمانی که پای این اختلالات در میان بوده، جسم، واکنش نشان می‌دهد و بیماری ام‌اس هم می‌تواند ناشی از پاسخ‌های جسمی باشد. مورد دیگر این است که نباید به شخص مبتلا به ام‌اس، استرس وارد شود زیرا باعث تشدید علائم بیماری‌اش می‌شود. پس لازم است مهارت‌ها و سبک زندگی به آنها آموزش داده شود. ما بیمارها را به سبک زندگی سالم، همراه با مدیریت بیماری، بهترشدن شرایط زندگی و ارتقای سلامت هدایت می‌کنیم اما باید توجه داشت در مراجعه به روان‌شناس، هیچ اجباری نیست بلکه خود فرد بیمار باید انتخاب کند که به مشاور نیاز دارد یا نه. کسی که مراجعه می‌کند، حتما این حس نیاز را در خود دیده است.»

یکی از مؤسسان انجمن ام‌اس نیز در پایان صحبت‌های نظام‌دوست، اصرار کرد که خانواده مبتلایان به ام‌اس نیز حتما باید تحت‌نظر روان‌پزشک یا مشاور قرار گیرند زیرا آنها هم به نحوی با این بیماری درگیر بوده و متأسفانه، تمام مشکلات را درون خود می‌ریزند اما با کمک‌گرفتن می‌توانند از روحیه بالاتری برخوردار باشند و این روحیه را نیز به فرزند، همسر یا هر یک از اعضای خانواده‌شان که مبتلاست، بدهند. دکتر فرناز اعتصام، روان‌پزشک و فلوشیپ روان‌تنی به برخی از اختلالات روانی در بیماران ام‌اس اشاره می‌کند: «اختلالات دوقطبی: برخی اثرات مانیارا وابسته به استفاده از استروئیدها دانسته‌اند اما مکانیزم‌های ژنتیکی مشترک بین ام‌اس و اختلال دوقطبی نیز مطرح شده است. افسردگی: علائم افسردگی، معمولا در این‌گونه بیماران مشاهده می‌شود. اختلال شناختی: اختلالات شناختی، از دیگر عوارض نوروسایکیاتریک همراه با‌ ام‌اس هستند که بیش از 40 درصد بیماران را گرفتار می‌کنند.» رقیه سعیدی، مشاور بالینی کلینیک‌ ام‌اس، درباره مشکلات و اختلالات روانی و ذهنی این بیماران می‌گوید: «از آنجا که اکثر بیماران، زنان و در میانگین سنی 25 تا 40 سال هستند، مشکل بغرنج و عمده آنها، مجردبودنشان است.


قضیه ازدواج، آنها را اذیت می‌کند یا اگر هم ازدواج کرده باشند، به‌دلیل فرایند طولانی بیماری‌شان، شوهرانشان آنها را ترک کرده و در چرخه جدایی می‌افتند. ازدواج برای آنها قابل درک نیست و مدام می‌شنوم که می‌گویند چون ام‌اس داریم، کسی با ما ازدواج نمی‌کند. من برای حل این مسئله روی رفتاردرمانی‌شناختی کار و سعی می‌کنم فکرهای منفی آنها را بشناسم. غیر ‌از این قضیه، 40 تا 60 درصد بیماران ام‌اس افسردگی دارند که حتی حدود هفت درصد به خودکشی فکر می‌کنند یا اقدام کرده‌اند. اختلال دیگری که این بیماران دارند، اضطراب است. درواقع، می‌توان گفت اضطراب 80 درصد از آنها به دلیل وحشت از آینده بوده و بیماری‌شان غیرقابل پیش‌بینی است. نمی‌دانند تا 6 ماه دیگر یا یک سال دیگر در چه وضعیتی قرار دارند، آیا می‌توانند راه بروند، در تکلمشان مشکلی پیش نمی‌آید و... فکرکردن به این مسائل برای آنان اضطراب می‌آورد.» سعیدی معتقد است خیلی از بیماران نیز از خستگی ذهنی هم رنج می‌برند. مشکل دیگر، حیطه روان‌شناسی و نوروسایکولوژی، مشکلات شناختی بیماران است، مانند اختلالات حافظه، توجه، تمرکز، سرعت پردازش اطلاعات و یادگیری.

این مشاور ادامه می‌دهد: «بیماران ام‌اس 40 تا70 درصد اختلال شناختی را تجربه می‌کنند که معمولا اگر نیاز به دارو داشته باشند، ما آنها را به روان‌پزشک معرفی می‌کنیم که برای اکثر آنها داروهای ضدافسردگی تجویز می‌شود اما اگر بیمار از لحاظ شناختی، توانمندی داشته باشد، کلاس‌های روان‌درمانی برای آنها برگزار می‌کنیم.» سعیدی در پاسخ به اینکه آیا خانواده از بیمار مبتلا به ام‌اس حمایت می‌کند، گفت: «اگر خود بیمار بخواهد، ما خانواده را درگیر جلسات روان‌درمانی می‌کنیم و از آنها کمک می‌گیریم. در این‌گونه مسائل، جو خانه باید آرام و از اضطراب و چالش‌ها دور باشد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha