سه‌شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۳

خانواده مردی که به جرم قتل به قصاص محکوم شده اما توانسته است اولیای دم را راضی کند در ازای دریافت دیه از اجرای حکم صرف‌نظر کنند، از مردم درخواست کمک کردند.

سلامت نیوز: خانواده مردی که به جرم قتل به قصاص محکوم شده اما توانسته است اولیای دم را راضی کند در ازای دریافت دیه از اجرای حکم صرف‌نظر کنند، از مردم درخواست کمک کردند.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، «حسن» محکوم به قصاصی است که در سال ٩٠ در شهرستان شیروان با فردی درگیر شد و مدعی است برای دفاع از خود مجبور به قتل شد، اما پس از دستگیری این فرد و طی‌شدن روند قانونی رسیدگی به پرونده، ادعای او رد و حسن به دلیل ارتکاب قتل عمد به قصاص محکوم شد.


رضا، برادر بزرگ حسن، درباره ماجرای قتل و وقایع پس از آن می‌گوید: «برادرم راننده اتوبوس بین‌شهری خط تهران - رشت بود، مدتی قبل از قتل تصمیم به ازدواج با دختری گرفت که ما راضی نبودیم. قتل پس از شروع رابطه برادرم با خانواده آن دختر و ازدواج آنها اتفاق افتاد. ماجرای قتل هم به این شکل بود که برادرم با مقتول که از آشنایان خانواده آن دختر بود دچار اختلاف شد و خودش به من گفت: «آن روز که به خانه مقتول رفته بودم او می‌خواست با میلگرد من را بزند و اگر من او را نمی‌زدم، او مرا می‌زد». برادرم بعد از قتل فرار کرد و یک‌سال زندگی مخفیانه داشت، اما تقریبا هر هفته برای دیدن آن دختر به شیروان می‌آمد و دوستان و آشنایان به من زنگ می‌زدند و می‌گفتند برادرت را دیده‌ایم. برادرم چون خودش راننده اتوبوس بود راننده‌های دیگر را می‌شناخت و در صندوق بغل اتوبوس‌ها به شهر ما می‌آمد و می‌رفت اما در یکی از همین دفعات شناسایی و دستگیر شد».


پرونده حسن پس از قطعی‌شدن رأی به شعبه اجرای احکام دادسرای بجنورد در استان خراسان شمالی رفت و تاریخ ٢٤ شهریور به عنوان روز اجرای مجازات تعیین شد.


برادر این محکوم به قصاص درباره نحوه نجات برادرش از مرگ می‌گوید«: ما با کمک ریش‌سفیدان تلاش کردیم و درنهایت چند ساعت قبل از اجرای حکم موفق به جلب نظر اولیای دم شدیم. درنهایت آنها لطف کردند و به ١٥٠‌ میلیون تومان راضی شدند که ما زمین و خانه پدری را فروختیم اما هنوز برای تأمین این مبلغ مشکل داریم. من خودم کارگر هستم و الان پنج ماه است یک ریال هم حقوق نگرفته‌ام و یک پسر دانشجو هم دارم. خلاصه به هر دری زدیم و خیرین هم کمک کردند اما باز هم در تأمین کامل مبلغ موفق نبودیم. حتی خانه‌به‌خانه رفتیم و از خیرین کمک گرفتیم، یکی یارانه‌اش و یکی النگویش را و با همه این کارها تاکنون١٢٠‌ میلیون تومان از ١٥٠‌ میلیون تومان فراهم شده و هنوز در تکمیل مبلغ موفق نبوده‌ایم. وی همچنین درباره تعداد دفعاتی که برای جلب نظر خانواده مقتول نزد آنها رفتند، می‌گوید: «خیلی زیاد پیش آنها رفتیم. افراد متعددی در این دو سال کنار ما بودند. رئیس زندان، دادستان و رئیس انجمن حمایت از زندانیان خیلی زحمت کشیدند که از همه آنها ممنونم. مادر آن مرحوم لطف کرد و برادرم را بخشید. البته من از مردم شنیدم مادر مقتول از اول راضی به قصاص نبود. این خیلی مهم و ارزشمند است. قصاص حق او بود اما گذشت کرد. این مادر کاری را انجام داد که هرکسی نمی‌کند، این لطف او بود که شامل حال ما شد».


رضا درباره شرایط خانواده‌اش نیز می‌گوید: من ١٦ساله بودم و حسن یک‌ساله بود که پدرمان فوت شد، پس از آن من با وجود اینکه تا سوم راهنمایی شاگرد ممتاز بودم، مجبور شدم مدرسه را رها کنم تا نان‌آور خانواده شوم. در این مدت مادرم بود و چهار بچه قدونیم‌قد. ما دو برادر و دوم خواهر بودیم که البته یکی از خواهرانم در ١٨سالگی به دلیل ترکیدن آپاندیس فوت شد، چون پول نداشتیم و دیر او را به بیمارستان رساندیم. وقتی پدرم را از دست دادیم وضع خانواده‌مان به هم ریخت و شاید اگر این اتفاقات نمی‌افتاد الان برادر ٣٠ساله‌ام در زندان نبود. رضا درباره ازدواج برادرش نیز می‌گوید: دختری هم که نامزد حسن بود و درواقع قتل نتیجه رابطه برادرم با خانواده او بود، طلاق گرفت و الان حسن همه‌چیزش را از دست داده است. حسن بعد از سربازی گواهی‌نامه پایه یک گرفت و مدتی با خودم کار می‌کرد. بعد خودش راننده شد و این قتل هم در یکی از دفعاتی که برای استراحت به شیروان آمده بود، اتفاق افتاد.


درهمین‌حال، برات باباییان، رئیس مرکز نیکوکاری مسجد امام‌حسن(ع) شهرک امام‌شهر شیروان و رئیس هیأت امنای مسجد، که در بخشی از ماجرا در کنار خانواده نیکبخت بوده ‌است، می‌گوید: «من بازنشسته آموزش‌وپرورش هستم و ما تا قبل از این پرونده در چنین مقوله‌هایی وارد نشده بودیم، این‌بار هم به واسطه یکی از خانم‌هایی که در مرکز ما فعال است وارد شدیم. آن خانم در یکی از جلسات زنانه ماجرا را شنیده و درباره جمع‌آوری مبلغ باقی‌مانده قول‌هایی داده بود و پس از آن موضوع را با ما مطرح کرد و ما هم گفتیم برای رضای خدا وارد ماجرا می‌شویم. البته هدف ما از ورود به این پرونده شریک‌شدن در ثواب کار خیر اولیای دم بود وگرنه آن‌طرف ماجرا قتل عمد است و چیز خیری در آن وجود ندارد. مؤسسه ما از اربعین سال ٩٣ درگیر این کار شد. اولیای دم اول اعلام کردند در ازای دریافت صد میلیون تومان رضایت خواهند داد اما بعد مبلغ را تغییر دادند تا به مبلغ دیه نزدیک‌تر شود. ‌تا قبل از آن ما قصد گفت‌وگوی مستقیم با اولیای‌دم را نداشتیم اما پس از آن بود که به طور مستقیم درگیر ماجرا شدیم و با آنها بر سر مبلغ ١٥٠‌ میلیون تومان به توافق رسیدیم و تفاهم‌نامه‌ای در حضور تعدادی از مسئولان نوشتیم. بعد از آن با فروش یک حیاط کلنگی و ملکی که خانواده متهم داشتند و حتی ماشین برادر او مبلغی را فراهم کردیم و حتی خانه‌به‌خانه برای کمک رفتیم اما از آنجایی که خانواده‌هایی که در این شهرستان هستند، ضعیف هستند و توان زیادی برای کمک نداشتند، درنهایت مبلغ ١٢٠‌ میلیون تومان را فراهم کردیم. البته دراین‌بین هم با مشکلاتی روبه‌رو بودیم مثلا مهر مسجد ما را جعل و با آن کلاهبرداری کردند که البته مبلغ زیادی نتوانسته بودند کلاهبرداری کنند و در فاصله کوتاهی پس از شروع کار از سوی آگاهی شناسایی شدند. آنها درمجموع توانسته بودند حدود ٨٠٠ هزار تومان کلاهبرداری کنند. ما برای اینکه دوباره این اتفاق تکرار نشود به بقیه  مراحل کار با مهر مؤسسه نیکوکاری ادامه دادیم. خوشبختانه در شهر کوچک خلاف‌کاران نمی‌توانند به کار خود ادامه دهند و ما هم برای شفافیت موضوع همه پول‌هایی را که مردم کمک کرده‌اند به حساب برادر متهم واریز کرده‌ایم و همه حساب‌وکتاب‌ها شفاف و روشن است، چون مردم به ما اعتماد می‌کنند و حق دارند با شفافیت کامل از ماجرا خبر داشته باشند.


بنا بر این گزارش، اکنون خانواده مقتول برای تهیه بقیه مبلغ دیه با مشکل مواجه هستند و به‌همین‌دلیل از مردم درخواست کمک کرده‌اند. افرادی که قصد دارند به این خانواده کمک کنند، می‌توانند مبالغ اهدایی خود را به شماره کارت ٦٠٣٧٦٩١٦٣٦٧١٠٢٥٣ بانک صادرات یا شماره‌حساب ۰۱۱۰۰۸۸۱۹۶۰۰۹ بانک صادرات به نام رضا نیکبخت واریز کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha