سلامت نیوز: مرد بدهکار که چشم به دارایی یکی از اقوامش داشت بعد از آزادی از زندان با همدستی ۲ همبند سابقش نقشه ربودن پسر فامیل پولدارشان را اجرا کرد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین، او قصد باجگیری 5 میلیارد تومانی داشت اما این نقشه شكست خورد تا آدمربایان چند روز قبل در دادگاه كیفری محاكمه شوند.
عصر روز 28دیماه سال گذشته وقتی پسری 16ساله به نام علی میخواست از مدرسه به خانه برود در بزرگراه محمدعلی جناح سوار یك سمند سفید رنگ شد اما نمیدانست سرنشینان سمند قصد ربودن او را دارند.
آنها پسر نوجوان را ربودند و به باغی در شهریار بردند. چند ساعت از این ماجرا گذشته بود و پدر و مادر علی دلواپس او بودند تا اینكه یكی از آدمربایان با آنها تماس گرفت و از پسرشان خبر داد. او گفت كه علی نزد آنهاست و برای آزادیاش باید 5میلیارد تومان پرداخت شود. همان موقع بود كه والدین علی در اقدامی عاقلانه از پلیس كمك خواستند و تیم ویژهای ماموریت یافت تا وی را آزاد كند.
در این میان آدمربایان دست نوشته و لباسی متعلق به علی را برای خانوادهاش فرستادند تا آنها زودتر 5میلیارد تومان را بدهند. با این حال كارآگاهان به شواهدی دست یافتند كه نشان میداد یكی از اقوام دور پدر علی در این ماجرا دست دارد. درحالیكه 3روز از ربوده شدن پسر نوجوان میگذشت مأموران این مرد را كه طراح اصلی آدمربایی بود دستگیر كرده و با راهنمایی او به باغی كه علی در آنجا نگهداری میشد رفتند و ضمن دستگیری 2 آدمربای دیگر گروگان 16ساله را آزاد كردند.
با تكمیل تحقیقات، پرونده گرانترین آدمربایی سال با صدور كیفرخواست به دادگاه كیفری یك استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در جلسه محاكمه كه چند روز قبل در شعبه هشتم، به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور قاضی حشمتالله توكلی برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان كیفرخواست را قرائت كرد و اتهام متهم ردیف اول را مشاركت در آدمربایی، تهدید و حمل سلاح گرم و اتهام 2متهم دیگر را آدمربایی و تهدید اعلام كرد و خواستار مجازات آنها شد.
در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه ایستاد و گفت: مدتی قبل وقتی در زندان بودم با همدستانم آشنا شدم. آنها به خاطر مشكلات مالی به زندان افتاده بودند و به آنها پیشنهاد دادم بعد از آزادی، پسر یكی از اقوامم را بدزدیم تا پول كلانی نصیب مان شود. با اینكه این ماجرا بیشتر در حد حرف بود اما وقتی كه آزاد شدیم تصمیم گرفتیم این نقشه را عملی كنیم. برای شروع رفتوآمدهای علی را كنترل كردیم تا متوجه شویم چه ساعتی و چطور به مدرسه میرود و برمیگردد. سپس مبلغی پول قرض و با آن باغی را در شهریار اجاره كردم تا گروگان مان را در آنجا نگهداری كنیم.
در این بین من یك كلت كمری هم تهیه كرده بودم كه همراهم بود اما دوستانم از این ماجرا بیاطلاع بودند. سپس یك روز 3نفری سوار بر ماشین بر سر راه علی قرار گرفتیم و بهعنوان مسافركش او را سوار خودروی مان كردیم. آن روز من راننده بودم و برای اینكه علی من را نشناسد كلاه و عینك داشتم. بعد از اینكه او را سوار كردیم همدستانم او را با تهدید ساكت كردند و در نهایت علی را به باغ بردیم. متهم ادامه داد: چند ساعت بعد یكی از همدستانم با خانه پدر علی تماس گرفت و با تهدید گفت باید برای آزادی پسرتان 5میلیارد تومان بدهید.
فكر میكردیم چون پدر علی پولدار است سریع به پول میرسیم اما خبری نشد تا اینكه تصمیم گرفتیم آنها را بیشتر بترسانیم. برای این كار از علی خواستیم نامهای بنویسد و در آن از پدرش بخواهد كه زودتر پول را آماده كند. این نامه را همراه با یكی از لباسهای علی در پاركی گذاشتیم و از پدر علی خواستیم به آنجا برود. فكر میكردیم كه این كار باعث میشود پدر علی 5میلیارد تومان را به ما بدهد اما چند روز بعد دستگیر شدیم.
متهم در دفاع از خودش گفت: ما هیچ آزاری به علی نرساندیم و حتی من به دوستانم گفته بودم برایش میوه و غذاهای خوب بخرند و حتی یكبار هم به او پیتزا دادند. من شرمنده علی و پدر و مادرش هستم. وقتی علی من را در باغ دید فكر كرد كه برای آزادیاش آمدهام و آنجا بیشتر شرمنده شدم. در ادامه این جلسه 2متهم دیگر نیز یك به یك آنچه اتفاق افتاده بود را توضیح داده و گفتند كه طراحی نقشه آدمربایی، تهیه خودرو و باغ همگی كار متهم ردیف اول بود و آنها ناخواسته وارد این ماجرا شدهاند.
در نهایت قضات دادگاه وارد شور شدند و متهمان را به اتهام آدمربایی و تهدید به 17سال حبس محكوم كردند و پرونده متهم ردیف اول درخصوص حمل سلاح به دادگاه انقلاب فرستاده شد.
گفتوگو با گروگان 5میلیاردی
نوجوان 16ساله 3شبانهروز در اختیار آدمربایان بود. هرچند او سرانجام با تلاش پلیس از دست آنها نجات پیدا كرد اما در این مدت روزها و شبهای سختی را پشت سر گذاشت كه در گفتوگو با همشهری بخشی از این 3شبانهروز را بازگو كرد.
از روز حادثه بگو. چطور شد كه تو را ربودند؟
من كلاس دوم دبیرستان هستم. میخواستم از مدرسه به خانه برگردم كه یك ماشین سمند جلویم ایستاد و من هم فكر كردم مسافركش است. سوار شدم اما بعد فهمیدم آنها آدمربا هستند.
آنها تو را به كجا بردند؟
چند دقیقه بعد چشمانم را بستند و نفهمیدم كجا میرویم اما وقتی رسیدیم فهمیدم آنجا یك باغ است.
چه زمانی فهمیدی كه آنها برای آزادیات از پدرت پول خواستهاند؟
یك روز گذشته بود كه به من گفتند باید نامهای به پدرم بنویسم. من هم این كار را كردم و با تهدید آنها برای پدرم نوشتم كه 5میلیارد تومان به آنها بدهد تا من آزاد شوم. امیدوار بودم با این كار زودتر آزاد شوم چون دلم برای پدر و مادرم خیلی تنگ شده بود.
رفتار آدمربایان با تو چطور بود؟
یك بار كتكم زدند. یكبار هم من را حدود 12ساعت توی صندوق عقب خودرو انداختند و به جای نامعلومی بردند. نمیدانستم میخواهند چه بلایی سرم بیاورند تا اینكه 3روز بعد مأموران آمدند و آزادم كردند.
چه زمانی فهمیدی كه سركرده آدمربایان از اقوامتان است؟
چیزی نمیدانستم تا اینكه مأموران او را به باغ آوردند. اول فكر كردم كه او برای كمك آمده اما بعد كه به او دستبند زدند فهمیدم نقشه آدمربایی كار او بود.
مرد بدهکار که چشم به دارایی یکی از اقوامش داشت بعد از آزادی از زندان با همدستی ۲ همبند سابقش نقشه ربودن پسر فامیل پولدارشان را اجرا کرد.
نظر شما