سلامت نیوز: «حلبیآباد» جمع نشده است؛ محلههای فقیرنشین سالهای دور - اگر چه کمتر و کوچکتر- اما هر روز با ظاهری تازه و اسمی دیگر شکل میگیرند تا معضل «حاشیهنشینی» همچنان پابرجا باشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، انتشار گزارشی درباره «گورآباد» و زندگی مردم فقیر و معتاد در رسانهها، روز گذشته یكبار دیگر یاد مردم شهر انداخت كه نه بسیار دورتر از آنها بلكه به اندازه فقط 20كیلومتر دورتر از شهر، هستند كسانی كه هنوز نمردهاند اما در قبر زندگی میكنند. روزنامه شهروند گزارشی از زندگی 50زن و مرد و كودك بیپناه در قبرها منتشر كرد؛ قبرهایی كه هر كدامشان كاربری جداگانهای برای ساكنان دارند؛ جایی برای قضای حاجت، جایی برای خواب و جایی برای انبار كردن خرت و پرتهایی كه هیچ شباهتی به وسایل یك زندگی ندارند. واكنش كاربران فضای مجازی به این گزارش، موجب دیده شدن آن شد و طبیعی بود كه صبح روز گذشته برای ساكنان گورستان «نصیرآباد باغستان» در حوالی شهریار، یك روز معمولی نباشد.
یك صبح غیرمعمولی
ساكنان «گورآباد» هر شب گرسنگی و سرمای قبرستان را تحمل میكردند اما دستكم چند ساعتی بعد از طلوع آفتاب را میخوابیدند. صبح روز گذشته، وقتی خبرهای گورآباد هنوز در تلگرام میچرخید برای آنها مثل همیشه نبود.ماموران از جایی كه نمیدانیم كجاست، بیدارشان كردند تا آنها را به كمپهای ویژه ببرند؛ جایی كه خودشان گفته بودند ترجیح میدهند در قبر بخوابند اما به آنجا نروند. نتیجه اینكه به شهادت اهالی محل كه خانههایشان دیوار به دیوار گورستان است، تعداد زیادی از آنها به زور و حتی با كتك به این كمپها منتقل شدند و تعدادیشان هم فرار كردند تا شاید جایی دیگر، قبری دیگر پیدا كنند. یكی از همین اهالی میگوید:«ما از بودن آنها در اینجا ناراضی بودیم. همیشه هم اعتراض داشتیم ولی كسی توجه نمیكرد. تا اینكه روزنامهها نوشتند و سروكله مامورها پیدا شد. دل خوشی از معتادها نداشتیم اما ماموران رفتار خوبی با آنها نداشتند. دلم به حالشان سوخت. آنها هم آدم هستند. نیستند؟»
كسی نمیداند آنها را كجا بردهاند؟ به كمپهای ترك اعتیاد یا كمپهای نگهداری؟ بهزیستی بوده است یا پلیس یا فرمانداری؟ گویا آنها را به كمپ یا خوابگاهی به نام «اخوان» در حوالی «بیبیسكینه» یا «صفادشت» منتقل كردهاند؛ هرچه هست ساكنان «گورآباد» به این مهاجرت اجباری راضی نبودهاند. كشف زندگی آنها كار دشواری نیست چون چیزی برای كشف كردن ندارند. چند تكه چوب و پلاستیك، جوراب و كفش، اسكناسهای 50تومانی و البته لوازم تزریق و استعمال موادمخدر؛ تقریبا همهچیزی است كه در قبرها میشود، پیدا كرد.
رسیدگی میشود
همان لحظاتی كه این گزارش در شبكههای اجتماعی و سایتها منتشر شد، بهراحتی میشد حدس زد كه بهزودی مسئولان محلی یا نهادهای مربوط با فشار افكار عمومی یا رسانهها پیدا خواهند شد و جوابهای كلیشهای خواهند داد؛ جوابهایی كه خلاصهاش میشود«رسیدگی میشود». همین اتفاق هم افتاد.روز گذشته این فرماندار شهریار بود كه قول رسیدگی فوری به این موضوع را داد. سعید ناجی هرچند حضور و تردد این افراد را منكر نشد اما گزارش منتشر شده را هم كمی اغراقآمیز توصیف كرد و گفت:«تاكنون طرحهای متعددی برای جمعآوری معتادان از سطح شهرستان اجرا شده و این افراد به كمپها تحویل داده شدهاند. اما موضوع معتادان سرگردان فراتر از محدوده این شهرستان است. اینجا نگهبان داشته است ولی باز هم این افراد رفتوآمد میكردهاند. شهرداری شهریار در حال ساماندهی این آرامستان است.» به این ترتیب او نه از رسیدگی به وضعیت ساكنان گورآباد بلكه از ساماندهی وضع خود گورستان گفت. دادستان عمومی و انقلاب شهریار هم در اقدامی مشابه دستوری ویژه برای ساماندهی وضعیت كارتنخوابهای گورستان نصیرآباد صادر كرد تا به همهچیز «رسیدگی شود». مسئولان سازمان بهزیستی كشور نیز به خبرنگار همشهری گفتند:«موضوع را از شهرداری و مسئولان محلی پیگیری كنید.» اما كسی نگفت مشكل ساكنان آنجا چگونه و كی حل میشود تا یكبار دیگر اصل « پاك كردن صورت مسئله » تكرار شود.
دردسر شهر
معتادها را چه كنیم؟حكایت آنهایی كه ترك میكنند یا خودشان به كمپ میروند، جداست اما معتادان خیابانی بخشی از واقعیت شهرها هستند؛ واقعیتی كه هر روز بزرگتر میشود و هر چند وقت یكبار مثل همین ماجرای گورستان نصیرآباد بزرگ شدنشان به چشم میآید. فقط این اظهارنظر از رئیس كارگروه كاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام را بخوانید كه گفته است :«معتادان خیابانی در كشور ۸ تا ۱۰ برابر شده است. هماكنون تعداد معتادان متجاهر تنها در شهر تهران ۱۵ هزار نفر است.» خوب است بدانید این رقم در سال 85به كل كشور تعلق داشت. این عدد در كل كشور شاید به 150هزار نفر هم برسد. آنها معمولا به همین شیوه در نقاط حاشیهای زندگی میكنند. در گورآباد فقط 50نفر از جماعت زندگی میكردند. ظرفیت هر یك از این پاتوقها را حتی اگر 100نفر هم درنظر بگیریم، یعنی 1500گورآباد دیگر هم در شهر هست. حالا تو بگو 1500زیاد است، 500تای دیگر هم نیست؟! حتما هست.گزارش یكیشان را بهزودی در همین صفحه میخوانید.
اصغر فرهادی به رئیس جمهور نامه نوشت
برای پیگیری این ماجرا اصغر فرهادی به رئیس جمهور نامه نوشت،تا شاید به این ترتیب موضوع كمی بالاتر از مسئولان محلی پیگیری شود.او در بخشی از نامه نوشت:«امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنان که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.» او در پایان این نامه به حسن روحانی نوشته است:« این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟»
«حلبیآباد» جمع نشده است؛ محلههای فقیرنشین سالهای دور - اگر چه کمتر و کوچکتر- اما هر روز با ظاهری تازه و اسمی دیگر شکل میگیرند تا معضل «حاشیهنشینی» همچنان پابرجا باشد.
نظر شما