سه‌شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۴
کد خبر: 203841

کاش یه ذره از این دغدغه‌ای که مسئولان با دورکردن پارازیت و شیر پالم‌دار و گوشت هورمونی و آب آلوده از زندگی ما، برای سلامتی‌مون نشون میدن رو خودمون داشتیم.

سلامت نیوز:کاش یه ذره از این دغدغه‌ای که مسئولان با دورکردن پارازیت و شیر پالم‌دار و گوشت هورمونی و آب آلوده از زندگی ما، برای سلامتی‌مون نشون میدن رو خودمون داشتیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون،چون الان دیگه مثل قدیم نیست که هزینه زندگی مقدار ثابتی باشه. قبلا فشار زندگی که زیاد می‌شد، پدر خانواده می‌گفت: «اشکال نداره، فوقش عصرها میرم یه جای دیگه به عنوان شغل دوم کار می‌کنم.» بعد یه فلافلی می‌زد، عصرها ساندویچ سگ‌پز می‌داد دست مردم. یه مقدار دیگه فشار می‌اومد، می‌گفتن: «خب تنها راهش اینه که بریم یه شهر دیگه زندگی کنیم، اونجا هزینه‌ها کمتره.» می‌رفتن یه شهر دیگه. باز اگه اونجا هم فشار می‌اومد، بچه‌ها رو تابستونا به جای رهاسازی در دامان طبیعت، می‌فرستادن سر کار که هم یه حرفه‌ای یاد گرفته باشن، هم پول دربیارن. بعد کم‌کم نسل عوض شد و رسیدیم به جایی که از خانواده پنج‌نفره‌ای که رفته بودن یه شهر ارزون زندگی کنن، چهار تاشون دو شیفت کار می‌کردن (اون نفر پنجم هم می‌خواست منشی تلفنی شه، ولی متاسفانه هنوز به حرف نیومده بود) اما هنوز فشار وجود داشت!

آخرش فشار به جایی رسید که می‌گفتن: «واقعا راهی نمونده. فقط باید بمیریم خلاص شیم.» ولی الان به مدد متخصصان داخلی و خارجی، مرگ هم راه چاره نیست. اگه تا دیروز آتش‌نشانی گیر می‌کرد تو ترافیک و بعد از 3 ساعت که میلگردای وسط ستون ساختمون هم برشته شد، به محل حادثه می‌رسید، از این به بعد سه سوته در محل حاضر میشه و اگه سوختگی 120درصد هم داشته باشی، ذرات معلقت رو از هوای اطراف جمع می‌کنه و پیوند می‌زنه که زنده بمونی. تازه این که خوبه! اخیرا یه نفر توی چین، در حالی که 8 ساعت از مرگش می‌گذشته، خود به خود از تابوت پاشده و با گفتن «داداش داری اشتباه دفن می‌کنی» و «عمو من زنده‌ام!» به بستگان آن مرحوم (که خودش باشه)، لذت تقسیم ارث رو کوفت‌شون کرده. یعنی عوامل طبیعی و غیرطبیعی دست به دست هم دادن و الان به جایی رسیدیم که در مورد مردن آدم‌ها هم نمی‌تونیم به اون صورت مطمئن باشیم. این حجم از عدم قطعیت رو بذاری جلوی مرحوم هایزنبرگ، کتاب‌ها و تئوری‌هاش رو آتیش می‌زنه و میاد می‌شینه پای سخنرانی‌های حسن عباسی.

تازه ارث و میراث قسمت خوب قضیه‌ا‌س. فکر کنین طرف از تابوت پاشده، دور و برش رو نگاه کرده، دیده علاوه بر دوستان و خانواده، انواع و اقسام طلبکارا و کسایی که دست‌شون چک داشته هم اومدن برای مراسم. دوباره دراز می‌کشه تو تابوت و یه حساب کتاب سرانگشتی می‌کنه، می‌بینه بدهیش خیلی بیشتر از این حرفاس و زنده موندن نمی‌صرفه. منتها هر چقدر زور می‌زنه و به خودش فشار میاره، نمی‌میره!

به خاطر همینه که میگم سعی کنید زندگی سالمی داشته باشید تا گرفتار درد و بیماری نشید، چون اون‌جوری مجبورید تا اطلاع ثانوی خرج دوا و درمون بدید و همون‌طور که دیدیم، هیچ تضمینی هم برای مرگ از هر طریقی وجود نداره!


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha