«استفاده از بالگرد به هیچ‌ وجه نمی‌توانست کمکی به حادثه پلاسکو کند، زیرا از یک سو بالگردهای آتش‌نشانی برای اطفای حریق در فضای بازند و از سوی دیگر مرکزیت آتش در طبقات ۱۰ و ۱۱ بود نه ۱۵، ۱۶ یا ۱۷ که بتوان بالگرد را برای حمل آتش‌نشان‌ها جایگزین نردبان کرد اما جت‌پک‌ها (کوله‌پشتی‌های پرنده اطفای حریق) که امارت هم ۲۰ فروند از آنها را خریده است، به سادگی هر چه تمام می‌توانند چنین حریقی را در همان دقایق اولیه در نطفه خفه کنند.

آیا بالگردها می‌توانستند به داد پلاسکو برسند؟

سلامت نیوز: «استفاده از بالگرد به هیچ‌ وجه نمی‌توانست کمکی به حادثه پلاسکو کند، زیرا از یک سو بالگردهای آتش‌نشانی برای اطفای حریق در فضای بازند و از سوی دیگر مرکزیت آتش در طبقات ۱۰ و ۱۱ بود نه ۱۵، ۱۶ یا ۱۷ که بتوان بالگرد را برای حمل آتش‌نشان‌ها جایگزین نردبان کرد اما جت‌پک‌ها (کوله‌پشتی‌های پرنده اطفای حریق) که امارت هم ۲۰ فروند از آنها را خریده است، به سادگی هر چه تمام می‌توانند چنین حریقی را در همان دقایق اولیه در نطفه خفه کنند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه دنیای خودرو نوشت:‌ «با وجود گذشت ۵ روز از حادثه تلخ آتش‌سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو، یکی از قدیمی‌ترین و نوستالژیک‌ترین مراکز خرید شهر تهران، هنوز می‌توان آثار روانی منفی آن را در چشمان تک‌تک اعضای جامعه به وضوح مشاهده کرد. حادثه پلاسکو که شاید اهمال و بی‌احتیاطی سکنه و کارگران در آن نقش داشت اما همه می‌دانیم اگر سازمان‌های مربوطه، هر یک در زمان مناسب به انجام وظایف یا مجهزسازی خود برای مقابله با چنین شرایطی می‌پرداختند، امروز شاهد پرپر شدن جوانان این مرز و بوم نبودیم؛ جوانانی که یا در شرف تشکیل خانواده بودند و ممکن بود سال‌ها زندگی شیرین پیش روی خود داشته باشند یا آنهایی که همسر و فرزندانی را چشم‌به‌راه داشتند.

حادثه پلاسکو حادثه چندان عجیبی نبود! اگر سری به یک یا دو بخش خبری صداوسیما هم بزنیم، می‌بینیم که در تمام دنیا چنین اتفاقاتی به‌ طور روزمره در جریان است اما تفاوت آن‌ جایی خود را نمایان می‌کند که نوبت به مدیریت بحران و هماهنگی و تجهیزات مربوطه می‌رسد. نکته تاسف‌بار حادثه پلاسکو از جایی خودنمایی کرد که واحدهای مربوطه از جمله آتش‌نشانی، هلال‌احمر و... برای انجام عملیات نجات از ارگان‌هایی چون ارتش، قرارگاه‌های نظامی و حتی بخش خصوصی درخواست تجهیزات کردند؛ آن هم تجهیزاتی که از ابتدایی‌ترین سخت‌افزارها برای مدیریت بحران به شمار می‌روند.

در این میان اما بسیاری از کانال‌های تلگرامی و دیگر افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی و... سخن از نبود هلی‌کوپتر برای اطفای حریق گفتند. در این مطلب قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا حضور به‌ موقع هلی‌کوپترها می‌توانست مانعی برای این حادثه باشد؟ اگر نه، استفاده از چه امکانات جایگزینی می‌توانست راهگشا باشد؟ در این زمینه با مجید هلاکویی، خلبان بالگرد آتش‌نشانی شاغل در کانادا به بحث و گفت‌وگو نشسته‌ایم.

اجازه دهید قبل از هرچیزی به بررسی این نکته بپردازیم آیا استفاده از بالگرد در اطفای حریق پلاسکو می‌توانست راهگشا باشد یا خیر؟

اتفاقا این موضوعی را که می‌گویید در بسیاری از شبکه‌های اجتماعی و حتی از زبان بسیاری از مسئولان شنیدم اما اگر دنبال واقعیت باشیم، حقیقت این است که استفاده از بالگرد توسط آتش‌نشانی به هیچ‌ وجه نمی‌توانست کمکی به حادثه پلاسکو کند. به دو دلیل: اول این که بالگردهای آتش‌نشانی برای اطفای حریق در فضای باز مورد استفاده قرار می‌گیرند و برای چنین آتش‌سوزی‌هایی کاربرد ندارند. دلیل دوم این موضوع این که اگر به کلیپ‌های پخش‌شده از دقایق اولیه آتش‌سوزی پلاسکو با دقت نگاه کنیم، می‌بینیم که آتش تقریبا در طبقات ۱۰ و ۱۱ مشاهده می‌شود. شاید اگر آتش در طبقات ۱۵، ۱۶ یا ۱۷ بود امکان استفاده از بالگرد، آن هم نه برای اطفای حریق، بلکه به‌ عنوان جایگزینی برای نردبان و صرفا در جهت حمل آتش‌نشان‌ها وجود داشت. پس عملا بالگردها نمی‌توانستند نقشی در اطفای حریق پلاسکو ایفا کنند.

فرض کنید این آتش در طبقات فوقانی پلاسکو شکل می‌گرفت. آتش‌نشانی چطور می‌خواست به اطفای حریق بپردازد؟ نردبان آنها نهایتا به طبقه ۱۰ یا ۱۱ می‌رسید. صرف نظر از هر گونه اظهار نظر سیاسی، اقتصادی و... به جرات می‌توانم بگویم شاید اگر تجهیزات بهتر و بیشتری در اختیار آتش‌نشان‌ها بود، ممکن بود بتوانند در همان لحظات اول حریق را کنترل و از نشت آن به طبقات دیگر و آن‌ چه به عنوان ذخایر گازوئیل از آنها یاد می‌شود، جلوگیری کنند.

آیا در کشورهای دیگر هم اوضاع به همین شکل است؟

خیر. اگر چه از امکانات تمام کشورها با خبر نیستم اما در همین اطراف خلیج‌ فارس هستند کشورهایی که اگر نگاهی به تجهیزات و امکاناتی که در اختیارشان است، بیندازید، قطعا شگفت زده خواهید شد. به‌ عنوان مثال می‌خواهم به امارات اشاره کنم که علاوه‌ بر آخرین تجهیزات و امکانات روز دنیا، این روزها سودای جت‌پک‌ها را در سر می‌پروراند. این در حالی است که به‌ گفته آتش‌نشانانی که هم‌اکنون مشغول آواربرداری و بیرون کشیدن پیکرهای همکاران عزیزشان هستند، از ۳ ماه پیش درخواست برخی تجهیزات را داده‌اند اما متاسفانه توجهی به آنها نشده است. قطعا چنین چیزهایی را در کشورهای دیگر مشاهده نمی‌کنیم.

به جت‌پک‌ها اشاره داشتید. کمی در مورد آنها توضیح دهید.

جت‌پک‌ها همان آرزوی دیرینه بشر هستند. حتما در انیمیشن‌ها و فیلم‌های تخیلی دیده‌اید که شخصیت‌های قهرمان داستان با پوشیدن یک کوله‌پشتی مجهز به موتور جت که از پشتش هم آتش بیرون می‌زند، اقدام به پرواز می‌کنند. این کوله‌پشتی‌های پرنده دیگر رویا نیستند زیرا این روزها در سطح دنیا طراحی، ساخته شده و به‌ فروش می‌رسند. امارات‌ متحده عربی هم سال گذشته اقدام به سفارش ۲۰ فروند از این جت‌پک‌ها برای تجهیز آتش‌نشان‌های خود کرده است.

این جت‌پک‌ها بسته به نوع و شرکت تولیدکننده‌، برای اطفای حریق آسمان‌خراش‌هایی به ارتفاع ۸۰۰ تا ۳ هزار متر کاربرد دارند. ارتفاع ساختمان پلاسکو تقریبا ۴۲ متر بود! شما ببینید اگر آتش‌نشانی ما به چند فروند از این پرنده‌ها مجهز بود، به سادگی هر چه تمام می‌توانست در همان دقایق اولیه حریق را در نطفه خفه کند. چرا ما نباید جزو اولین کشورهایی باشیم که به این تکنولوژی مجهز می‌شود؟

هزینه خرید این جت‌پک‌ها چقدر است؟ آیا برای کنترل آن‌ها نیازی به مدرک خاصی است؟

هزینه خرید این جت‌پک‌ها در حال حاضر بسته به نوع کاربری، برد و ارتفاع آن‌ها بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار دلار است. در حال حاضر پیشرفته‌ترین نوع جت‌پک‌ها قادرند تا ارتفاع ۳ هزار متر و با سرعتی بالغ بر ۹۷ کیلومتر بر ساعت پرواز کنند. طول پرواز آنها هم معمولا ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است. برای استفاده از جت‌پک‌ها نیاز به مدرک خلبانی است. البته یک دوره مجزا نیز برای یادگیری استفاده از آن مورد نیاز است که این آموزش‌ها به وسیله شبیه‌سازها صورت می‌گیرد.

به نظر شما آیا سازمان‌هایی که از خرید نردبان‌های معمولی هم غافل هستند، برای خرید چنین تجهیزات گران‌قیمت و پیچیده‌ای هزینه می‌کنند؟

شاید تا دیروز خیر ولی امروز که تبعات این پشت‌گوش‌اندازی‌ها را به وضوح مشاهده می‌کنند، قطعا به فکر فرو خواهند رفت. تجهیزات آتش‌نشانی، هلال‌احمر و... چیزهایی هستند که مستقیما با جان و مال مردم سر و کار دارند و جان‌ و مال مردم هم چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت! چطور حاضر می‌شویم میلیاردها دلار برای خرید هواپیمای مسافربری که در جهت رفاه مردم تهیه شده است، هزینه کنیم اما از خرید امکاناتی که به نجات جان همان مردم مربوط می‌شود، غافل باشیم.

به عنوان نمونه درست است کشورهای ثروتمند در زمینه‌های مختلف بسیار هزینه می‌کنند که برخی از آنها اسراف و بی‌مورد است اما هزینه‌کرد آنها در چنین مواردی نشان از اهمیتی است که برای جان‌ و مال مردمشان قائل هستند. در کشوری مثل کانادا نیز خرید چنین تجهیزاتی مطرح است اما به‌ دلیل قوانین سختگیرانه هوایی تا اخذ مجوزهای مختلف، کمی زمان مورد نیاز است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha