حکایت تورهای خالی ماهیگیری و زباله‌هایی که از دریا به ساحل می‌رسند، سال‌هاست مردم شمال را آزار می‌دهند. انباشت تلی از زباله‌های تولیدی دفع‌شده در حاشیه تالاب بی‌نظیر انزلی و راهیابی این مهمان ناخوانده به درون تالاب، آن را با وضعیت اسفناکی مواجه کرده است؛ زباله‌هایی که گفته می‌شود بخش اعظمی از آن، سوغات ناخوشایند شهرها و روستاهای اطراف انزلی است.

یک قایق و موج‌موج زباله

سلامت نیوز:حکایت تورهای خالی ماهیگیری و زباله‌هایی که از دریا به ساحل می‌رسند، سال‌هاست مردم شمال را آزار می‌دهند. انباشت تلی از زباله‌های تولیدی دفع‌شده در حاشیه تالاب بی‌نظیر انزلی و راهیابی این مهمان ناخوانده به درون تالاب، آن را با وضعیت اسفناکی مواجه کرده است؛ زباله‌هایی که گفته می‌شود بخش اعظمی از آن، سوغات ناخوشایند شهرها و روستاهای اطراف انزلی است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «خب، حالا این یعنی که چی؟» ته‌لهجه شیرینش را لای صدایی خش‌دار پنهان می‌کند؛ صدایی که باد و باران و موج‌های ساحل آن را تغییر داده، سختش کرده است، درست مثل باورش به دیگران. گیلکی که حرف می‌زنم و مطمئنش می‌کنم اهل همان دریا و همان ساحل هستم که جاهایی که او قدم زده، من هم قدم زده‌ام، صدایش مهربان‌تر می‌شود. تقصیر خودشان نیست، دریا و زندگی در شهری رو به زوال به آنها یاد داده که سخت اعتماد کنند. فرزاد، دهه شصتی است، چهارشانه با پوستی آفتاب‌خورده و عضلاتی که دریا و ماهیگیری ورزیده‌شان کرده است: «بعله آبای! (معادل برادر در گیلکی)، دریا هیچی جز آشغال به ما نمیده که.» پوزخند همیشگی مردان شاکی دریا را تحویل می‌دهد: «هه! مسافر! واسه ما که چیزی نداره.»


حکایت تورهای خالی ماهیگیری و زباله‌هایی که از دریا به ساحل می‌رسند، سال‌هاست مردم شمال را آزار می‌دهند. انباشت تلی از زباله‌های تولیدی دفع‌شده در حاشیه تالاب بی‌نظیر انزلی و راهیابی این مهمان ناخوانده به درون تالاب، آن را با وضعیت اسفناکی مواجه کرده است؛ زباله‌هایی که گفته می‌شود بخش اعظمی از آن، سوغات ناخوشایند شهرها و روستاهای اطراف انزلی است. شاید باورش سخت باشد اما در سه دهه اخیر، عمق تالاب در برخی نقاط از 11 متر به کمتر از حتی یک متر رسیده تا این پهنه آبی زیبا به ورطه نابودی کشیده شود. حالا این تیتر در سایت‌های اینترنتی شمال کشور دست به دست می‌شود: «برای اولین‌بار در کشور، مدیریت شهری انزلی، قایق ویژه جمع‌آوری و حمل زباله تالاب را راه‌اندازی می‌کند.»


موسوی‌فکور، سرپرست شهرداری انزلی با آب و تاب توضیح می‌دهد: «شهرداری بندرانزلی تصمیم گرفت با راه‌اندازی یک فروند قایق ویژه جمع‌آوری و حمل زباله‌های شناور، درباره پاکسازی تالاب انزلی در حوزه شهری اقدام مؤثری را انجام دهد.» درست خوانده‌اید، فقط یک فروند قایق برای دریایی که تنها در یک مورد در مرداد سال 1395، محیط‌بانان آستارایی با کمک نهادهای مردمی، دو تن زباله‌ تر و خشک را از نوار ساحلی آن جمع کردند. یکی از فعالان اجتماعی انزلی درباره این قایق به ما گفت: «قضیه، طنز است. می‌خواهند با این حرف‌ها، سر مردم را شیره بمالند. با یک قایق که نمی‌شود چیزی را جمع کرد. فقط می‌خواهند نشان دهند که دارند کاری انجام می‌دهند.» اما آیا همه‌چیز به دولت مربوط است؟ مایی که هر هفته تقویم را ورق می‌زنیم تا تعطیلات را پیدا کنیم و جاده شمال را در پیش بگیریم و هرچه زباله داریم، کنار ساحل جا بگذاریم. مایی که با وجود راه‌افتادن طرح‌های شهرداری، زباله‌های خود را تفکیک نمی‌کنیم؛ مایی که در حاشیه رودخانه‌ها و تالاب‌های بالادستی دریا، مانند گوهر‌رود و زرجوب، زباله‌های خود را رها می‌کنیم و مایی که به‌جز عصبانیت و زور، هیچ مطالبه‌ای نداریم، در کجای این وضعیت خطرناک ایستاده‌ایم؟


پیمان بازدیدی، مدیر عامل مؤسسه محیط زیستی «سرزمین ایده‌آل ما» از حقوق شهروندی و مطالبه‌گرایی به ما می‌گوید: «ما در استان گیلان، معضل مشارکت مردمی و مطالبه‌گر‌نبودن را داریم.  به حقوق شهروندی خود آگاه نیستیم، چیزهایی که نیاز است، مطالبه نمی‌کنیم و برعکس، به‌دنبال چیزهایی هستیم که مورد نیاز نیست. مطالبه‌گری ما اصولی نیست. مطالبه‌گری، یعنی مشارکت در امور.  در شهرهایی مانند انزلی و رشت، علاوه بر مدیریت ناصحیح با معضل همکاری‌نکردن مردم روبه‌رو هستیم. سازمان‌های مردم‌نهاد دستشان خالی است و ان‌جی‌اوها وجود ندارند. در سطح شهر انزلی حتی یک ان‌جی‌اوی فعال محیط‌زیستی وجود ندارد. در رشت با جمعیت بالایش، تنها سه سازمان مردم‌نهاد محیط‌ زیستی داریم. زباله، تهدیدی ملی است ولی مردم به آن باور ندارند. نیروهای مردم مدیریت نمی‌شوند و اخبار، بیشتر مردم را ناامید می‌کند.»

پیمان بازدیدی که خود طرح‌ پاکسازی تالاب «عینک» رشت را با کمک مردم اجرا کرده است، درباره یک فروند قایق تالاب انزلی برای جمع‌آوری زباله می‌گوید: «با یک قایق نمی‌شود کاری کرد اما وقتی الفبای حقوق شهروندی را بلد نیستیم، شهروندان به اعضای شورای شهری رأی می‌دهند که تخصصی ندارند، مدیریت شهری را نمی‌دانند و رأی‌گیری بر‌اساس قوم‌گرایی انجام می‌شود. افراد بی‌تخصصی که برنده انتخابات می‌شوند، مدیران بی‌تخصص شهری را انتخاب می‌کنند. درست است که این کارها وظیفه دولت بوده اما وضعیت آن‌قدر بغرنج است که دولت به تلاش مردم نیاز دارد. مردم باید به کمک مدیران بیایند. سازمان‌های مردم‌نهاد باید تشکیل شوند و شلوغ‌تر از این حرف‌ها باشند. ما حتی قانون هم داریم اما اجرا نمی‌شود و تنها شاهد نقض آن هستیم. شهرداری، قانون را اعمال نمی‌کند، زباله‌های شهری تفکیک نمی‌شوند و کسی برای این مسئله جریمه نمی‌شود. متأسفانه، انگار باید زور بالای سر ما باشد.»

انزلی، رشت، لاهیجان، آستارا، ماسوله و همه شهرهای گیلان به انتظار تعطیلات عید نشسته‌اند تا چرخ اقتصاد آرام استان، اندکی تکان بخورد اما دریایی از زباله‌ها که در کنار دریای زیبای خزر تشکیل شده، وحشتی است که باید چشم‌ها را بیشتر روی آن باز کرد. بازدیدی در این مورد می‌گوید: «امیدوارم در انزلی و رشت هم مثل برخی دیگر از شهرهای استان فرهنگ‌سازی شود و مردم به جای عصبیت بیشتر به سازمان‌های مردم‌نهاد روی بیاورند. مردم باید خود اقدام کنند، همه‌چیز به دولت مربوط نمی‌شود و به‌تنهایی نمی‌تواند کار را انجام دهد. باید بپرسیم خودمان کجا هستیم و حس مسئولیت را در خودمان تقویت کنیم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha