یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۹
کد خبر: 20448

در پدید آمدن این بیماری عوامل مختلفی مانند سن، سطح سواد، جنس، ارث و برخی مسمومیت‌ها نقش بازی ‌می‌کنند که از میان آنها دو عامل سن و ارث در احتمال ابتلا به آلزایمر تاثیرگذارترند.

از بیماری آلزایمر چه میدانید؟
بیماری آلزایمر با تغییراتی پاتولوژیک در مغز همراه است. این تغییرات سبب مرگ سلولی می‌شود که از برخی قسمت‌های مغز مانند لب‌های گیجگاهی یا تمپورال‌ها شروع می‌شود و سپس به مناطق دیگر مثل لب‌های پیشانی (فرونتال) و آهیانه (پریتال) گسترش پیدا می‌کند. با پیشرفت بیماری اختلال حافظه و علائم شناختی،‌ روانی و رفتاری در فرد پدید می‌آید. اما آنچه که سرانجام سبب مرگ بیمار می‌شود اختلالات جسمانی است. بیماری معمولا در زن‌ها بیشتر دیده می‌شود و افراد بالای ۶۰ سال را مبتلا می‌سازد. دکتر کاظم ملکوتی، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران، می‌گوید، آگاهی از بیماری آلزایمر نقش مهمی در پیش‌گیری از ابتلا به آن یا کند کردن سیر بیماری ایفا می‌کند. آیا تشخیص زودرس آلزایمر به درمان آن کمک می‌کند؟ دکتر کاظم ملکوتی: صد در صد. اصلا مشکل اساسی همین است. چون ما در این بیماری درمان به این معنا که علت را از بین ببریم نداریم. ولی می‌توانیم سیر بیماری را کند کنیم، مثلا از ۸ـ ۹ سال برسانیم به ۱۵ـ ۲۵ سال. به این شکل که risk factor ها‌یا عوامل خطر را تغییر دهیم و مهم‌ترین فاکتور تشخیص زودرس است. بیمار یا اطرافیانشان از طریق چه علائمی می‌توانند به این تشخیص زودرس برسند؟ در کلینیک‌ها شاهد هستیم که مریض را وقتی می‌آورند که حداقل ۴ تا ۵ سال از آغاز ابتلا گذشته است. اما اگر آگاهی بیشتر شود هم خود کسانی که مبتلا می‌شوند، متوجه می‌شوند که قبل از بیمار شدن حواسشان جمع باشد، بخصوص ‌آنهایی که ریسک ارثی هم در خانواده‌شان دارند و هم خانواده‌ها و مراقبین آنها. در این صورت آنها با تغییر رفتار و حافظه‌ی سالمندان فورا این جرقه در ذهنشان شکل می‌گیرد که نکند این بیماری وجود دارد؟ می‌توان از خود سالمند پرسید که آیا فکر می‌کنید حافظه‌تان نسبت به گذشته ضعیف‌تر شده؟ از خانواده‌ها می‌پرسند آیا سالمندتان سئوال‌های تکراری می‌پرسد و از آنها می‌شود پرسید که آیا اخیر چیزی را جایی می‌گذارد که بعد تند گم کند و دنبال آن بگردد. تست‌های عصبی ‌ـ شناختی و بعضی عکس‌برداری‌ها هم وجود دارد ولی معاینه و مصاحبه‌ی بالینی برای تشخیص زودرس خیلی کمک می‌کند. در مورد کسانی که حتی مبتلا نشدند، ولی آلزایمر در خانواده‌ی آنها دیده شده، ارزش آن وجود دارد که قبل از این مرحله بتوانند سالانه یک بار معاینات دوره‌ای انجام بدهند و در صورتی که شانس ابتلا به بیماری وجود داشته باشد، با درمان زودرس و مصرف دارو سیر بیماری را کند کنند. حتی از جوانی هم می‌توان مراقب بود. عوامل عروقی، فشار خون، چربی بالا، قند بالا، مصرف سیگار، استرس‌های روحی ـ روانی مکرر عواملی هستند که می‌توانند باعث تصلب شرائین شوند و فرد را به نوع دیگری از دمانس که به آن دمانس عروقی می‌گوییم مبتلا سازند. در این صورت عروق مغز تنگ و بسته می‌شود که این امر هم دمانس عروقی می‌دهد و هم شرایط را می‌تواند برای آلزایمر مستعد کند. چه راه‌هایی برای پیشگیری وجود دارد؟ برای کسانی که مستعد ابتلا به این بیماری هستند و هنوز علائم جدی در آنها ظاهر نشده فعالیت‌های مغزی خیلی مهم است. اولا بهداشت کلی شامل رژیم غذایی مناسب، توجه به فاکتورهای خطر، ورزش منظم و life style یا روش زندگی خوب و بهداشتی می‌تواند پیشگیری‌کننده باشد. دوم اینکه هر چه فعالیت مغزی افزایش پیدا کند، متناسب با سواد فرد، مطالعه تلویزیون، کتاب خواندن، بازی شطرنج، بازی با کلمات و اعداد، مرور خاطرات، مرور آلبوم، دیدن فیلم‌های گذشته، هر چیزی که خاطرات را به فعالیت وادار کند، مثل دید و بازدید از یکدیگر، بحث و گفت‌وگو در مورد گذشته‌ها، مطالعه و غیره می‌توانند پیشگیری‌کننده باشد. اما در صورت ابتلا، در بیمارانی که در مراحل اولیه هستند، تجویز دارو نقش حیاتی دارد. بیمار باید از دارو استفاده کنند تا این روند پاتولوژیک که باعث مرگ سلولی می‌شود به تأخیر بیافتد. دارو تا چه حد می‌تواند سیر این بیماری را به تأخیر بیاندازد؟ احتمال اثربخش بودنش بالای ۶۰ درصد است. میزان تأثیربخشی آن از خفیف هست تا متوسط و هدف از استفاده از آن کم شدن وابستگی فرد به دیگران است. تا چه حد آگاهی و نوع رفتار اطرافیان بیماری می‌تواند در سیر بیماری مؤثر باشد؟ مهم‌ترین مسئله ‌شناختن این بیماری است. معمولا زمانی بیماران به پزشک مراجعه می‌کنند که علائم روانی شدید شروع شده و اختلال در خانواده ایجاد می‌کنند و وقتی شرح حال را می‌گیریم می‌بینیم که بیماری حداقل ۴ـ ۵ سالی است که شروع شده. آگاهی خانواده ‌از عوامل خطر مهم است که اگر دارند رفتارهایی را می‌بینند که غیر طبیعی است و حافظه مشکل دارد به موقع مراجعه کنند. نکته‌ی دوم این است که در صورت آگاه نبودن اطرافیان بیمار، خیلی از رفتارهای او ابهام ایجاد می‌کند. آنها نمی‌دانند که آیا این رفتاری که بیمار نشان می‌دهد به دلیل لجبازی است یا اینکه طبیعی است؟ چرا نمی‌خوابد و بی‌قرار است یا غذا نمی‌خورد یا اینکه ۱۰ بار می‌خورد. متوجه نمی‌شوند که این رفتار ناشی از لجبازی نیست، یک اختلال رفتاری است که بر اثر بیماری آلزایمر ایجاد می‌شود. دانستن و توجیه علائم برای خانواده خیلی مهم است. چون غالبا می‌گویند، این می‌شنود و می‌فهمد اما این کار را مخصوصا نمی‌کند. در صورتی که این طوری نیست. بیش از۹۰ تا ۹۵ درصد این علائم جزئی از بیماری است و لجاجت و مخالفت علنی با خانواده وجود ندارد. فریبا والیات ، دویچه وله

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha