سلامت نیوز-*محمدرضا نیکنژاد: در چند روز گذشته عکسهایی از یکی از دبستانهای استان سیستانوبلوچستان در شبکههای مجازی دست به دست شد که در آن کودکان دبستانی در کلاسی درس میخواندند که بخشی از سقفش بر اثر بارشهای هفتههای گذشته ریخته بود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، عکسها با یادداشتی کوتاه، تلختر نیز شده بود. در آن یادداشت میخوانیم که: «چهره این دانشآموزان را بهخاطر بسپارید؛ شاید در آیندهای نزدیک برایشان حادثهای در محیط تحصیلشان رخ دهد که این دنیای فانی را زودهنگام ترک کنند و افسوس میلیونها بنده خدا برایشان روانه شود! شاید درحالحاضر، این جمله سنگین به نظر نرسد! ولی این دانشآموزان به تعداد 35 نفر در دبستان سه کلاسهای در روستای اکبرآباد، واقع در استان سیستانوبلوچستان شهرستان خاش، بخش مرکزی، دنبال کسب علم به قیمت جان هستند. آری کسب علم به قیمت جان!
شایان ذکر است که این دبستان، دارای ساختمانی با قدمت 40 سال و هر لحظه با خطر ریزش آواری مواجه بوده که بارندگیهای اخیر برایش به بار آورده است. مسئولان بشتابید! خیرین بشتابید! قابلتوجه مسئولان؛ این نوشته سندی است بر هشدارهای قبل از حادثه... .» در صفحه 18 بررسی مرکز پژوهشهای مجلس میخوانیم: «در لایحه بودجه سال 96 آموزشوپرورش، بودجه تملک داراییهای سرمایهای این وزارتخانه، 8,17 (هشت و هفدهصدم) درصد کاهش داشته است. در این بخش از بودجه، سازمان نوسازی و تجهیز مدارس با کاهش شگفتآور منفی 10 درصد از بودجهاش روبهرو است.» این درحالی است که بیش از 35 درصد مدارس کشور، تخریبی یا نیاز به بازسازیهای بنیادین دارند و 35 درصد از آنها هم عمری بالا داشته و در اولویتهای دوم برای بازسازی قرار میگیرند. به هر روی، شوربختانه دستاندرکاران آموزشی در این بخش، نگاه خویش را از دولت به سوی خیرین چرخانده و امید فراوانی به چنین مشارکتهایی دارند. این درحالی است که توان خیرین مدرسهساز، آن اندازه نیست که بتوانند حجمی به این گستردگی را پاسخگو باشند.
در بخش بودجه سازمان نوسازی وزارتخانه میخوانیم: «هزینههای این بخش از اعتبارات با عنوان کمک به تأمین تجهیزات کلاسی مناطق محروم دچار 25 درصد کاهش شده است» و شگفتآور و نگرانکنندهتر اینکه «در استان سیستانوبلوچستان بهتنهایی نزدیک 69 درصد کاهش را نشان میدهد!» این درحالی است که این استان، بیشترین مدرسههای فرسوده و کپری و... را دارد! در فروردین همین سال نیز حمیدرضا گنگوزهیریگی، یکی از آموزگاران این استان بر اثر ریزش دیوار، کنار یکی از همین مدرسهها جان خویش را در راه نجات دانشآموزانش از دست داد. هفته گذشته وزیر آموزشوپرورش نیز در خبری زیر عنوان «پلاسکوهای آموزشی»، بر گرفتاری فرسودگی مدرسهها تأکید کرد. در خبرها میخوانیم: «وجود ۶۸ هزار کلاس درس ناایمن در کشور، موضوعی بس خطرناکتر از ناایمنی ساختمانهایی مانند پلاسکو است که وزیر آموزشوپرورش از آن پرده برداشت. دانشآشتیانی، روز گذشته آماری از مدارس ناایمن به زبان آورد که بیتوجهی و عدم رسیدگی به آنها میتواند فاجعههایی مانند پلاسکو و اینبار در مدارس کشور رقم زند.
او با بیان اینکه آموزشوپرورش همچنان با بسیاری از مدارس ناایمن و فرسوده روبهرو است، تأکید کرد که برای نوسازی مدارس ناایمن و فرسوده، نیازمند ۱۲ هزار میلیارد تومان اعتبار هستیم که این اعتبار تاکنون تأمین نشده است و امیدواریم بتوانیم در سال ۹۶ از تعداد مدارس ناایمن و فرسوده کم کنیم.» (رسانهها) با همه اینها میبینیم که در بودجه سال 96، بودجه ویژه سازمان نوسازی مدارس بهشدت کاهش یافته است.
درست مشخص نیست که مجلس تا چه اندازه و چگونه میتواند بودجه پرجمعیتترین و گرفتارترین وزارتخانه کشور را افزایش دهد!
اما به قول معروف، برخی چیزها شوخیبردار نیستند! از آن میان، میتوان به شمار مدرسههای خطرخیز اشاره کرد. شاید پدر و مادرها آنچنانکه باید از روند و چندوچون آموزش خبر نداشته و پیگیر نباشند تا ببینند در کلاسهای فرزندانشان چه میگذرد و به پیامدهای درازمدت نبود آموزشهای کیفی نیندیشند!
اما بیگمان جگرگوشههای خویش را سالم به مدرسه میفرستند و سالم هم میخواهند ولی آیا انبوه مدرسهها و کلاسهای ناایمن در جایجای کشور میتوانند چنین انتظاری را برآورده کنند.
*عضو کانون صنفی معلمان تهران
نظر شما