سلامت نیوز: مردم هنوز از بهت و حیرت فروریختن ساختمان پلاسکو بیرون نیامدهاند و همه خواستار یافتن حقیقت و مجازات مقصران حادثهاند. حالا از بحران گذشتهایم، آواربرداری انجام شده و مردم شیرمردان شهرشان را به امانت به خاک سپردهاند. موقع آن است که گزارش عملکردها داده شود.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آفتاب یزد نوشت: برخی اعلام کردند که قالیباف به مجلس احضار شده است. اما غلامرضا کاتب، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، احضار شهردار تهران توسط نمایندگان به مجلس را تکذیب کرد. او اعلام کرد که قالیباف به درخواست خودش و هیئت رئیسه مجلس به نمایندگان مردم درباره حادثه ساختمان پلاسکو توضیحاتی خواهد داد. این در حالی است که قالیباف طبق قانون اول باید به شورای شهر میرفت و درباره حادثه ساختمان پلاسکو توضیح میداد.
**آقای شهردار دنبال دعوتنامهاند
احمد دنیامالی خواستار حضور شهردار برای پاسخگویی به موضوعات عدم وجود فرماندهی واحد در 48 ساعت ابتدای حادثه پلاسکو و همچنین عدم صدور دستور خروج نیروهای آتشنشانی از صحنه شد. اعضای شورا سوالاتی دارند که باید جواب آنها داده شود که از آن جمله میتوان به این سوال که به چه علت دستور خروج آتش نشانان با طولانی شدن زمان امدادرسانی صادر نشد. ما مستنداتی داریم که نشان میدهد فرماندهی لازم بحران در 48 ساعت اول وجود نداشته است. اما با آن که حضور شهردار در شورا مطرح شد، ناصر امانی، معاون برنامه ریزی شهرداری تهران دلیل حضور نیافتن قالیباف در جلسه شورای شهر را منوط میکند به دعوت کتبی از طرف رئیس شورای شهر انجام شود که تاکنون این مهم محقق نشده است.
قالیباف در مجلس حضور یافت و از تمام اتفاقاتی که چندسال اخیر در دنیا و ایران رخ داده در صحن صحبت کرد الا حادثه جمهوری یا ریختن پل صدر در موقع ساخت، کشته شدن چراغی(دستفروش) توسط ماموران پیمانکار شهرداری، پلمب کردن فروشگاهی که مردم داخل آن بودند و خرید میکردند، فرو رفتن زمین در تهران و... او در مورد حادثه پلاسکو هم طوری صحبت کرده که به نظر میرسد آخر تحقیق و تفحصها به مقصر شدن دیگران ختم شود. چیزی که برخی آتشنشانها آن را لمس کردهاند و به آن اشاره میکنند درست مانند حادثه جمهوری که آتشنشانها تاوان نپرداختن حق نگهداشت پلههای بالابر را پرداختند.
شهردار تهران پشت تریبون مجلس گفت: مدیریت بحران در کشور از دو دید عامل انسانی و اشکالات ساختاری قابل بررسی است که مشکل اصلی مشکل ساختاری است و ما در کشور از نبود یک نگاه سیستمیو فرآیند محور در حوزه حوادث و پیشگیری از حوادث رنج میبریم و از چالشهای اصلی ما است.
او در مورد ساختمان پلاسکو میگوید: «یک بار در پلاسکو آتش مهار شده است اما دوباره آتشسوزی آغاز میشود و ۳۱ دقیقه قبل از تخریب ساختمان، دستور تخلیه اعلام شده است. اما برخی از آتشنشانها برای آنکه از نبود مردم در مجموعه پلاسکو اطمینان حاصل کنند، از راهرو به سمت درب خروجی میآیند که تخریب راه پلهها اتفاق میافتد. همچنین برخی از آتشنشانها هم از نمای ساختمان خارج میشوند.»
**اجازه خروج دیر وقت
انگار پلاسکو هم از فروریختن بر سر آتشنشانها شرم داشته اما بیش از این طاقت نیاورده است. پلاسکو علامتهای زیادی به فرماندهان حاضر داده اما هیچ کس به علامتهایش توجهی نکرده است. فیلمیکه در شبکههای اجتماعی منتشر شده نشان میدهد که یکی از آتشنشانان قبل از فروریختن ساختمان 15 طبقه پلاسکو بر سرش میکوبد و میگوید: «بچهها زیر آوار ماندند.» از او میپرسند: «چند نفرند؟» جواب میدهد: «خیلی.»
یکی از آتشنشانهایی که توانسته بود خود را نجات دهد، میگوید: «نمیخواستم جنازهام زیر آوار بماند. میدانستم که ممکن است بمیرم اما نمیخواستم زیر آوار بمانم.»
نجاتیافتههای لحظههای آخر همه میگفتند آن روز دو آوار اتفاق افتاد. یکی از آتشنشانها در گفتگو با آفتاب یزد میگوید: «نیمساعت قبل از فروریختن ساختمان پلاسکو یک آوار آمده بود که بچههای آتشنشان هم در آن گیر کرده بودند. اگر منظور آقای شهردار از 31 دقیقه قبل از آوار این ساعت بوده درست میگوید. منتها بحث چیز دیگری است. ساختمان پلاسکو علائم ریزش را بیشتر از نیمساعت قبل نشان میداد. کسانی آنجا بودند که مانع خروج بچهها قبل از عملیات شدند. درخواست خروج بچهها که آوار اولیه اتفاق میافتد، طبقه یازدهم روی طبقه دهم میریزد و سه چهار نفر از بچهها زیر آوار میمانند. قبل از آن که آوار اصلی اتفاق بیفتد، اشتباه بوده که بچهها در ساختمان بمانند. همه دنیا میدانند که وقتی از آتشسوزی یک سازه فلزی بیش از یک ساعت میگذرد باید ساختمان تخلیه شود. در حادثه پلاسکو بچههای ما سه ساعت و نیم با آتش جنگیدند. اتصالات اسکلت فلزی ساختمان پلاسکو (که بیشتر از یک ساعت گرم شده بود) از هم گسست و حتی بعضی جاها ذوب شد و از بین رفت. همین باعث آوار اولیه شد که پایه ساختمان را ضعیف کرد. این که بچهها در ساختمان ماندند را آقایان باید جواب دهند.»
انگار میخواهد خودش و همیاران را دلداری دهد، ادامه میدهد: «به هر حال آتشنشانی یک عشق است. آتشنشانی شغلی است که در یک حادثهاش عدهای شهید و عدهای مصدوم شدند و عدهای هم آسیبهایی دیدند که به ظاهر معلوم نیست اما تا سالهای سال میماند. با این وجود آتشنشانها نمیخواهند شغلشان را از دست بدهند.»
این آتشنشان در پاسخ به این سوال که فرماندهی عملیات با چه کسی بوده، تاکید میکند: «طبق استانداردهای جهانی، اولین فرماندهای که به محل حریق برسد، فرماندهی با اوست و باقی امور هر چی که باشد حتی اگر فرمانده ارشدتری هم بیاید صرفا میتوانند پیشنهاد بدهند. فرمانده اول چون کنترل را از اول در دست داشته، فرمانده ارشد محسوب میشود. اولین کسی که به محل حادثه رسیده فرمانده حریق ایستگاه یک بوده اما وقتی آتشسوزی پلاسکو اوج گرفت، دیگر استانداردها بهم ریخت و فرماندهی عملیات از دست فرمانده اول خارج شد. اگر فرمانده عملیات طوری صحبت کند که به مذاق آقایان خوش نیاید، بعد از عملیات برایش تلافی میکنند. جالب است حالا دست پیش گرفته و دارد علت حادثه را پیگیری و جستجو میکند.»
او همه آنچه را که میدانست، صادقانه بیان کرده و میگوید: «در کل کار ما عملیات است وقتی حادثهای رخ میدهد ما برای عملیات نجات میرویم. ما مجاز نیستیم قضاوتی بکنیم. اما سالیان سال است که گاهی اشتباهی در عملیاتهای
آتشنشانی رخ میدهد آن هم حضور برخی است که به آتشنشانها استرس وارد میکند. آتشنشان نباید موقع عملیات استرس داشته باشد. همه دارند از آتش فرار میکنند و این آتشنشانها هستند که در دل حادثه است پس باید استرس نداشته باشد. وقتی حضور یک اسم استرسزا میشود برای چه به آنجا میآید؟ آنها که وارد عملیات نمیشوند و پشتیبانی که نمیکنند، پس چرا آنها هستند؟»
**ویترین شهرداری هستیم
این آتشنشان میگوید: «من نه اصلاحطلبم نه اصولگرا. اکثر قریب به اتفاق آتشنشانها این طور هستند. اما بعضی از نشریات به دنبال این هستند که شهیدان آتشنشان را به سمت و سوی سیاسی بکشانند. متاسفانه ما همیشه ویترین شهرداری هستیم. وقتی که پای گرفتن حق و حقوقمان هستیم میگویند شما آتشنشانها فقط کارتان بخور و بخواب است. راست میگویند من حرفشان را قبول دارم ما دود و خاک میخوریم زیر آوار میخوابیم. منتها دیگر هم بلند نمیشویم. کلا میخوابیم و باید آنچه از ما مانده را از زیر خاک پیدا کنند و ببرند. کسانی که صبح و شبمان را با هم گذراندیم، دوستانمان باید تکههای بدنمان را پیدا کنند و ببرند. وقتی بحث تبلیغ و ویتریننشان دادن که میشود آتشنشانها بهترین ابزار هستند. چون ما نه سمت حزب و رستهای هستیم، هر کسی ما را به سمت خودش میکشاند. ما به همه مردم سرویس میدهیم. کاری نداریم که به ما بدهکار بوده یا چه دینی دارد. ما فقط دنبال نجات دیگرانیم. به همین خاطر ویترین و ابزار خوبی هستیم.»
«اکثر مواقع همین طور است آنکه فوت کرده، مقصر اصلی است چون زبان دفاع از خودش را ندارد.» این حرف آخری است که این آتشنشان میگوید. حرفی که چند سال پیش با حادثه جمهوری ثابت شده است. همانطور که حادثه جمهوری آخرین حادثه شهری تهران نبود، پلاسکو هم نخواهد بود.
-----------------------
یک آتشنشان: میگویند شما آتشنشانها فقط کارتان بخور و بخواب است. راست میگویند من حرفشان را قبول دارم ما دود و خاک میخوریم زیر آوار میخوابیم. منتها دیگر هم بلند نمیشویم. کلا میخوابیم و باید آنچه از ما مانده را از زیر خاک پیدا کنند و ببرند
نظر شما