نگاه رایجی درجامعه وجود دارد؛ در این جهت كه در هر موردی كه حادثه و اتفاقی می‌افتد، کل مسئولیت را متوجه نهادهای رسمی و دولتی می‌كند و انتظارات قابل توجهی از آنان ابراز می‌دارند، ولی واقعیت این است كه در بسیاری از موارد مسئولیت دوطرفه است.

مسئولیت «ما» در حوادثی نظیر «بهمن» چیست؟

سلامت نیوز: نگاه رایجی درجامعه وجود دارد؛ در این جهت كه در هر موردی كه حادثه و اتفاقی می‌افتد، کل مسئولیت را متوجه نهادهای رسمی و دولتی می‌كند و انتظارات قابل توجهی از آنان ابراز می‌دارند، ولی واقعیت این است كه در بسیاری از موارد مسئولیت دوطرفه است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه «شهروند» می‌افزاید: در واقع و به تعبیر دیگر چیزی به نام دولت و ملت که جدا از یکدیگر باشند، نداریم. ما به‌عنوان شهروند تنها در مواردی باید از دولت انتظار داشته باشیم کاری انجام دهد که خودمان به‌عنوان فرد قادر به انجام آن کار نیستیم و به میزانی که در رفتار خودمان بی‌مبالات باشیم و انتظاراتمان از دولت زیاد باشد، باید هزینه‌های سنگینی را برای تأمین امکانات دولتی جهت برآورده‌‌کردن این انتظارات بپردازیم.

یک نمونه آن مشکلات پیش‌آمده درجریان بارش برف اخیر دربسیاری ازجاده‌های کشور و به‌طور مشخص جاده‌های شمال بود که صدها و حتی هزاران خودرو دراین جاده‌ها دچار توقف شدند و ریزش بهمن نیز موجب خسارات جانی و مالی شد.

این امر طبیعی و قابل انتظار است که نیروهای دولتی اعم از راهداری‌ها و پلیس‌راه، هلال‌احمر و حتی نیروهای نظامی درمواقع لزوم به کمک در راه‌ماندگان بیایند و آنان را به سلامت از وضعیت خطرناک نجات دهند، ولی انجام این وظیفه منوط به گستره امکانات آنان از حیث نیروی انسانی و تجهیزات است.

آنان را باید برای بدترین شرایط آماده کرد، ولی بدترین شرایط چه معنایی دارد؟ آیا عملکرد ما به‌عنوان یک شهروند تأثیری دراین بدترین شرایط ندارد؟ وقتی که بارش برف آغاز می‌شود و می‌توانیم بفهمیم که وضعیت راه‌های کوهستانی و برف‌گیر مساعد نیست، آیا نباید همه احتیاطات لازم را رعایت کنیم؟ یکی، صرف‌نظر‌کردن از اصل سفر. همه می‌دانیم که بسیاری از سفرها الزامی نیستند و می‌توان با یکی، دو روز تأخیر آنها را انجام داد.

تعداد معقول و قابل کنترل خودرو درجاده‌ها در شرایط برفی و کولاک معادل حضور تعداد خودرو در روزهای عادی نیست. با کاهش سرعت، کم‌شدن دید، تصادفات احتمالی و موارد مشابه ترافیک را سنگین می‌کند و باید حمل‌ونقل جاده‌ای را درچنین شرایطی به حداقل رساند.

احتیاط دیگر در مجهز بودن سفر است. زنجیر چرخ، سوخت کافی، لاستیک یخ‌شکن، موادغذایی، پوشاک گرم، به‌ویژه همراه نبردن افراد آسیب‌پذیر مثل کودک و پیر و ازهمه مهم‌تر، توجه به دستورات مأموران، حداقل کارهایی است که به‌عنوان یک شهروند می‌توانیم و می‌باید انجام دهیم.

اگر در کشورهای پیشرفته خدمت‌رسانی به حادثه‌دیدگان و در راه‌ماندگان به خوبی انجام می‌شود، متقابلاً مردم آن جوامع نیز با رفتار خود و رعایت حداکثر احتیاطات اجازه نمی‌دهند که بار نامناسبی بر دوش نیروهای امدادی بیفتد.

فراموش نکنیم، اگر با رفتار غیرمدنی خودمان نیروهای امدادی بزرگ‌تری را بخواهیم، این کار موجب افزایش هزینه‌ها برای تأمین آنان می‌شود و این هزینه در نهایت از طریق بودجه دولت و همان جیب ملت پرداخت خواهد شد. بنابراین گمان نکنیم که بی‌توجهی ما در رعایت امور، هزینه‌ای ندارد. هزینه همه این کم‌توجهی‌ها از جیب خودمان پرداخت می‌شود.

البته این امر بدان معنا نیست که نیروهای مسئول، از حیث داشتن تقصیر یا قصور تبرئه شوند. در جریان همین قضیه، وظیفه آنها بود که از مبادی ورودی به جاده‌های برف‌گیر، مانع از حضور خودروهایی شوند که وسایل ایمنی نداشته‌اند و باید پیش از بارش و کولاک ازطریق رسانه‌ها و نیز سامانه‌های مربوط اطلاع‌رسانی کافی درباره خطرات جاده‌ها می‌کردند و هواشناسی نیز دراین مورد انزارهای کافی می‌داد.

البته این گزاره‌ها به این معنا نیست که این وظایف انجام نشده است، در هرمورد باید جداگانه بررسی کرد. هدف از این یادداشت صرفاً تأکید بر مسئولیت مردم در این واقعه بود. تأکیدی را که در جریان بررسی حادثه پلاسکو نیز باید انجام دهیم. بدون‌ شک در آن‌جا نیز بخشی از کاستی‌ها ناشی از عدم توجه شهروندان به مقررات و ضوابطی است که برای رفاه و امنیت حال خودشان تعیین شده بود. امیدواریم همیشه درکنار نقد رفتار مسئولان و زدن یک جوال‌دوز به آنان، بتوانیم خودمان و شهروندان را هم با زدن یک سوزن نقد کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha