«زردی من از تو سرخی تو از من، زردی من از تو سرخی تو از من، زردی من از تو سرخی تو از من» و این عبارت از جایی که دورخیز می‌کنی و تا آتش می‌دوی و تا جایی که از روی آتش می‌پری و کمی آن سوتر فرود می‌آیی گفتنش ادامه پیدا می‌کرد؛ عبارتی که در گذشته اصلا نماد جشن چهارشنبه‌سوری بود و چنین شبی بدون این جمله سر نمی‌شد و حالا سال‌ها است جای آن را مواد منفجره و نارنجک‌های دست‌ساز گرفته است و کمتر چنین چیزی را در چهارشنبه‌سوری می‌شنویم.

چهارشنبه‌سوری و رسومی که جای خود را به مواد منفجره داده است

سلامت نیوز:«زردی من از تو سرخی تو از من، زردی من از تو سرخی تو از من، زردی من از تو سرخی تو از من» و این عبارت از جایی که دورخیز می‌کنی و تا آتش می‌دوی و تا جایی که از روی آتش می‌پری و کمی آن سوتر فرود می‌آیی گفتنش ادامه پیدا می‌کرد؛ عبارتی که در گذشته اصلا نماد جشن چهارشنبه‌سوری بود و چنین شبی بدون این جمله سر نمی‌شد و حالا سال‌ها است جای آن را مواد منفجره و نارنجک‌های دست‌ساز گرفته است و کمتر چنین چیزی را در چهارشنبه‌سوری می‌شنویم.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه فرهیختگان نوشت: اگر رسوم این شب همچنان پابرجا بود و با همان جدیت مردم ایران باستان اجرا می‌شد قطعا نسل‌های جدید هم برای گذراندن چنین شبی سراغ بازی با مواد محترقه نمی‌رفتند و در سال‌های اخیر آمار مرگ و قطع عضو در این شب بالا نمی‌رفت. اما درباره رسوم این شب هر کسی نظری دارد و برخی آن را اسراف در مال خواندند و این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که کم‌کم این رسوم از خانواده‌ها محو شد و جای آن را تولید صداهای عجیب و بسیار بلند گرفت. دیگر بعضی‌ها هر چقدر صدای نارنجک‌هایشان بیشتر بود بیشتر ذوق می‌کردند و دیگر مثل قبل آتشی بر پا نمی‌شد که خانواده‌ها دست در دست هم از روی آن بپرند.

 زردی من از تو سرخی تو از من
گفتن این عبارت و پریدن از روی آتش اگرچه در سال‌های اخیر نیز دیده می‌شود اما مهم‌ترین رسم ایرانیان باستان بود که حتما در چنین شبی انجام می‌شد که حتی توسط کودکان هم گفته می‌شد. اتفاقی که کودکان امروز با آن بیگانه‌اند و از این شب تنها به‌عنوان شبی خطرناک با صداهای وحشتناکی که شنیده‌اند یاد می‌کنند. این عبارت از این جهت در هنگام پریدن از روی آتش گفته می‌شد که قدیمی‌ها معتقد بودند زردی و مریضی افراد در این شب به آتش سپرده می‌شود و گرمی، سرخی و انرژی آتش به فرد داده می‌شود تا بتوانند چند روز بعد باانرژی و سلامت پا به سال جدید بگذارد. حتی ایرانیان باستان معتقد بودند هر چقدر آتش بزرگ‌تر باشد که به سختی از روی آن بپری و لحظه‌ای کوتاه پایت با آتش برخورد کند حتما در سال جدید سلامت خواهی بود. این رسم در تبریز هنوز هم پابرجاست.

 قاشق‌زنی و فالگوش
از رسوم دیگر این شب قاشق‌زنی است که جوانان با انداختن چادری بر سر و گرفتن کاسه‌ای در دست از همسایه‌ها طلب خوراکی داشتند. در این شب افراد قاشق‌زن، در نمی‌زدند و آنقدر با قاشق روی ظرف می‌کوبیدند تا صاحبخانه کمی از خوراکی‌هایی که برای نوروز گرفته به آنها بدهد. فالگوشی رسمی مخصوص به دختران دم‌بخت بوده و دختران باید پشت دیوار می‌ایستادند و حرف رهگذران ناآشنا را گوش می‌دادند. در همه کتاب‌هایی که به رسوم و آیین ایرانیان باستان پرداخته، گفته شده دختران حرف‌های اولین رهگذر را فال خود دانسته و آن را در مورد زندگی‌شان تعبیر می‌کردند. گفته می‌شود بعضی رهگذران نیز با دانستن این موضوع حرف‌هایی نیک درباره ازدواج می‌زدند که اگر کسی فالگوش ایستاده فال خوبی داشته باشد.

 رسوم چهارشنبه‌سوری در شهرها
رسومی که گفته شد اگرچه مربوط به زمان قدیم بود ولی بعضی از آنها هنوز در برخی شهرها اجرا می‌شود. در مازندران برای نیرومند شدن در سال جدید در شب چهارشنبه‌سوری کشتی می‌گیرند و آش می‌خورند. در قزوین رسم فالگوشی طرفداران زیادی دارد و حتی رسم بر این است دختر دم‌بخت را از خانه بیرون کنند تا فالگوش بایستد و اتفاقات سال آینده خود را بداند. در کردستان نزدیک چشمه و کوه می‌روند و می‌نشینند و در راه برگشت سنگ‌ریزه جمع می‌کنند و آن سنگ‌ریزه‌ها را تا خانه پشت خود می‌ریزند تا به این طریق آفت و بلا را از خود دور کنند. همچنین رسم شال‌اندازی در کردستان هنوز رواج دارد که جوانان شالی را از پنجره از دریچه‌های خانه وارد خانه همسایه می‌کنند و صاحبخانه‌ها نیز با گره زدن خوراکی به شال‌ها این رسم را گرامی می‌دارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha