سلامت نیوز: پسر ۱۴ ساله وقتی به کمک جوان مست رفت تا او را به خانهاش برساند نمیدانست عاقبت شومی در انتظارش است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از هشمهری، این پسرنوجوان 24ساعت گروگان جوان مست بود و پس از آزادی به همراه خانوادهاش راهی اداره پلیس شد تا حادثه تلخی كه برایش رخ داده بود را برای مأموران بازگو كند. او در توضیح ماجرا گفت: به همراه دوستم به قهوه خانهای در جنوب تهران رفته بودیم كه مرد ناشناسی اسم مرا صدا زد.
تعجب كردم چون من او را نمیشناختم اما مرد ناشناس اسم و فامیل مرا میدانست. به گمانم از دوستانم مشخصات مرا پرسیده بود. وقتی نزد او رفتم، مردی را كه حال مناسبی نداشت به من نشان داد و از من خواست تا با موتور او را به خانهاش برسانم. من هم برای اینكه كار ثوابی انجام داده باشم او را سوار موتورم كردم و راهی خانهاش كه در نزدیكی قهوهخانه بود شدیم.
او مدعی شد كه اسمش مجید است و بهدلیل اینكه مشروبات الكلی مصرف كرده و حال مناسبی ندارد از من خواست به او كمك كنم و تا مقابل در آپارتمانش او را برسانم. میگفت سرگیجه شدیدی دارد و ممكن است در راه پلهها حالش بد شود. من از همه جا بیخبر به او كمك كردم و او را از پلهها بالا بردم اما نمیدانستم كه او نقشه شومی در سر دارد.
وی ادامه داد: وقتی مقابل در خانه رسیدیم او با تهدید مرا به زور به آپارتمانش برد و در را قفل كرد. پس از آن با تهدید مورد آزار و اذیت قرار داد. هرچه التماسش كردم فایدهای نداشت حتی وقتی هوا تاریك شد و میخواستم بروم مانعم شد. او 24ساعت مرا در اسارتگاهش زندانی كرد و مورد آزار و اذیت قرار داد. وی ادامه داد: فردای آن روز با این ترفند كه به كسی حرفی نمیزنم و دوباره به خانهاش میروم فریبش دادم و موفق شدم از آنجا فرار كنم.
با اعلام این شكایت، پروندهای پیش روی قاضی آرش سیفی بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و با دستور وی تیمی از مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت دست بهكار شدند تا متهم را به دام اندازند. طولی نكشید كه با راهنمایی شاكی، مرد شیطانصفت دستگیر شد. اگرچه تمام شواهد علیه او بود اما متهم خود را بیگناه دانست و مدعی شد كه گفتههای پسرنوجوان دروغ است و او نیت اخاذی در سر دارد. با وجود این قاضی سیفی دستور بازداشت وی را صادر كرد و متهم برای انجام تحقیقات در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
پسر ۱۴ ساله وقتی به کمک جوان مست رفت تا او را به خانهاش برساند نمیدانست عاقبت شومی در انتظارش است.
نظر شما