اوایل تیر ماه سال 94 بود که رئیس دولت یازدهم در ضیافت افطاری وزرا، معاونان وزرا، استانداران و رؤسای سازمان‌ها خطاب به میهمانانش اعلام کرد که این دولت در سطح کلان اداره کشور سه طرح مهم داشت، یکی در بخش اقتصاد که تورم را کنترل و رشد اقتصادی را مثبت کرد، دیگری برجام است و طرح اجتماعی‌اش نیز اجرای طرح تحول نظام سلامت است که هیچ کس نمی‌تواند آنها را انکار کند.

بیماران دیگر نسخه به دست در خیابان‌ها سرگردان نیستند

سلامت نیوز:اوایل تیر ماه سال 94 بود که رئیس دولت یازدهم در ضیافت افطاری وزرا، معاونان وزرا، استانداران و رؤسای سازمان‌ها خطاب به میهمانانش اعلام کرد که این دولت در سطح کلان اداره کشور سه طرح مهم داشت، یکی در بخش اقتصاد که تورم را کنترل و رشد اقتصادی را مثبت کرد، دیگری برجام است و طرح اجتماعی‌اش نیز اجرای طرح تحول نظام سلامت است که هیچ کس نمی‌تواند آنها را انکار کند.

به گزارش سلامت نیوز،روزنامه ایران نوشت: با اجرای طرح تحول سلامت بود که این دولت توانست بخش مهمی از بحران اجتماعی و اقتصادی که در اثر سیاست‌های نادرست دولت گذشته در عرصه دارو و بهداشت و درمان کشور رخ داده بود را اصلاح کند و پیامدهای سوء ناشی از حذف ارز دارو، کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت دلار در دولت سابق و افزایش قیمت حامل‌های انرژی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی را تا حدود زیادی جبران کند. حال با گذشت تقریبی 4 سال از طرح تحول نظام سلامت که یکی از عملکردهای مثبت و چشمگیر دولت حاضر بوده، می‌توان دستاوردهای آن را برشمرد. دکتر علی جعفریان رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌و‌گو با روزنامه «ایران» می‌گوید: امروز همه مردم می‌دانند، هزینه‌ای که بیماران در بیمارستان‌های دولتی پرداخت می‌کنند در شهرها به 6 درصد و در روستاها حدود 3 درصد است. با او درباره مهم‌ترین برنامه اجتماعی دولت و دستاوردهای آن به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.


یکی از اقدام‌های مهم دولت یازدهم در حوزه اجتماعی در وزارتخانه بهداشت و درمان اتفاق افتاد. محور اصلی سؤالات ما درباره دستاوردهای طرح تحول نظام سلامت است اینکه کدام‌یک از 8 گام طرح موفقیت‌آمیز بوده است؟ اما پیش از آنکه به این محورها بپردازیم شما به عنوان رئیس بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی ایران که بیمارستان‌های زیادی را هم  زیرمجموعه‌تان دارید بفرمایید در چه شرایطی مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران را تحویل گرفتید. به هر حال در سال‌های 91 و 92 در شرایط تحریم به سر می‌بردیم و بحث کمبود دارو و تجهیزات پزشکی نیز به شدت مطرح بود؟
وقتی ما وارد دانشگاه شدیم یک مسأله خیلی جدی وجود داشت از ابتدای دولت یازدهم؛ تابستان 92 به بعد با معضل جدی به نام دارو از دو جهت مواجه بودیم؛ هم کمبود خیلی جدی دارو مطرح بود و هم قیمت دارو نابسامان بود. البته یک معضل جدی سنواتی و مزمن هم داشتیم که آن هم نوع ارائه خدمت در بیمارستان‌های دولتی و دانشگاهی بود. ما نسخه می‌نوشتیم و دست مریض می‌دادیم و جلوی در اتاق عمل می‌ایستادیم و منتظر می‌ماندیم بیمار دارو و تجهیزات پزشکی مورد نیازش را خریداری کند و این یک مسأله عادی بود، همه با این سیستم به نوعی کنار آمده بودند. اتفاقی که در طول طرح تحول سلامت افتاد این بود که اولاً در همان سال اول تقریباً مشکل کمبود دارویی از حالت بحران خارج شد و مقدار زیادی گشایش ایجاد شد نمی‌گویم الان مشکل دارو اصلاً نداریم ولی بحران دارویی بسیار زیاد کنترل شد و در حال حاضر نیز رقم بسیار محدودی از داروهای گرانقیمت یا خاص یا داروهایی که منشأ آن کشورهای خاصی اند کمبود داریم.


برداشته شدن تحریم‌ها چه تأثیری در بازار دارویی کشور و دسترسی بیماران به دارو و تجهیزات پزشکی مصرفی داشت؟

 
آن موقع قسمتی از بحران و کمبود دارویی بخاطر تحریم‌های هسته‌ای بود. دلیلش هم این بود که نمی‌گفتند ما به ایران دارو نمی‌دهیم ولی نمی‌توانستیم پول جابه‌جا کنیم. مسأله تحریم بانکی بود. بنابراین درست است که در ظاهر دارو را تحریم نکرده بودند ولی عملاً دارو هم  گیر تحریم بود در حدی که می‌دانم بعضی وقت‌ها پول را با چمدان جابه‌جا می‌کردند. با شروع طرح تحول و بخصوص بعد از اینکه دیالوگ دولت عوض شد و موضوع برجام به گردش افتاد نهادهای بین‌المللی برای حل تحریم‌های بانکی و بحران دارو پا پیش گذاشتند. ما بخاطر ماهیت آکادمیکی که داریم در محیط‌های بین‌المللی کاملاً آشکارا می‌دیدیم که نگاه به ایران عوض می‌شود و از این حالت که یک کشور غیرقابل تعامل است تبدیل به کشوری قدرتمند می‌شود و حرف‌هایی هم برای گفتن دارد. من در طول این سه سال و نیم گذشته بیش از 10 بار در جلسات بین‌المللی شاهد بودم که در محیط‌های آکادمیک یا سازمان بهداشت جهانی به طور کاملاً محسوسی با احترام راجع به ایران صحبت می‌شود. اگر فکر کنیم که می‌توانیم کشوری را بدون تعامل بین‌المللی اداره کنیم فکر درستی نیست.

البته این به معنی تبعیت از دیگران نیست بلکه هدف تعامل با دیگران است. یعنی هر دو طرف باید حرف‌شان را بزنند این فضا به طور واضحی ایجاد شد. در همان سال اول دولت یازدهم در نشست مجمع جهانی سازمان بهداشت جهانی که همراه با وزیر بهداشت در اردیبهشت 93 حاضر بودم معلوم بود نگاه به ایران و ذهنیت قبلی تغییر کرده است. در جریان طرح تحول نخستین قدمی که در روزهای اول برداشته شد و البته یکی از اقدام‌های انجام شده در طول برنامه 100روزه که هم اینک نیز درباره‌اش بحث‌های جدی مطرح می‌شود این بود که در همان 100روز ابتدای دولت یازدهم وضعیت دارو تغییر جدی کرد، واردات دارویی تسهیل شد و ارز دارو تخصیص پیدا کرد و خیلی سریع مسأله‌ای که مربوط به بحران دارویی بود تمام شد. با شروع طرح تحول اتفاق مهم تری هم افتاد اینکه نوع استاندارد خدمتی که در طول سال‌های گذشته تعریف کرده بودیم عوض شد. استاندارد خدمت این بود که در بیمارستان دولتی، بیمارستان موظف نیست دارو و تجهیزات را تأمین کند. 20 سال این‌گونه بود در جریان طرح تحول گفته شد بیمارستان موظف است دارو و تجهیزات بیماران را تأمین کند. درباره تجهیزات سرمایه‌ای نیز قبلاً این تجهیزات را به کشور ما نمی‌دادند اما الان این موانع وجود ندارد منتها سرمایه‌گذاری برای این کار خیلی وسیع است فقط برای دانشگاه علوم پزشکی تهران حدود 150تا 200 میلیارد تومان سرمایه‌گذاری برای تجهیزات‌ های تک نیاز داریم. دولت که نمی‌تواند این سرمایه را بگذارد، یک راه آن بخش خصوصی است ولی هنوز مسأله تجهیزات کاملاً حل نشده است. چون تجهیزات گرانقیمت نیاز داریم باعث می‌شود منابع کفاف ندهد. در واقع حرف منتقدین طرح هم در این باره درست است و باید برای کنترل هزینه‌ها فکر اساسی کرد. برای کنترل هزینه نیاز به چارچوب داریم یکی از مکانیسم‌ها نظام ارجاع و مسیر پزشک خانواده است. در دنیا که طب ملی است و بخش دولتی همه را پوشش می‌دهد استانداردی را برای پوشش خدمات درمانی تعریف می‌کنند ما این استانداردها را نداریم و هر چیزی را با بیمه‌ها پوشش می‌دهیم. آنجایی که بیمه‌ها کم می‌آورند یک قسمتی مربوط به این کار است بنابراین باید استانداردها را تعریف کنیم. در تجهیزات سرمایه‌ای هنوز مشکل داریم چون سرمایه‌گذاری لازم است و دولت امکانش را ندارد.


منظورتان این است که در دولت‌های گذشته قانون در زمینه تهیه و تأمین دارو و تجهیزات مورد نیاز بیماران در بیمارستان‌ها اجرا نمی‌شد؟


نخیر، این قانون نبود. این یک حرف نانوشته بود. بخاطر اینکه قبلاً امکاناتش وجود نداشت بیمارستان منابع کافی در اختیار نداشت و بیمه‌ها همه هزینه‌ها را پوشش نمی‌دادند. بیش از 20 سال بود که پزشک نسخه می‌نوشت و مردم به خارج از بیمارستان مراجعه می‌کردند. دانشگاه علوم پزشکی تهران به همین دلیل 85 مجموعه داروخانه‌های بیمارستانی را قبل از طرح تحول درست کرد. برای مثال مریض را برای تهیه دارو از بیمارستان شریعتی و مرکز طبی و... به داروخانه 13 آبان که زیر پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران است می‌فرستادند. دانشگاه به این نتیجه رسید که مجموعه‌ای درست کنند تا دارو را از آنجا خریداری کنند که با پشتیبانی داروخانه دانشکده داروسازی که به 13 آبان معروف است این خدمت را ارائه دهد. در طرح تحول این کار الزام کشوری شد یعنی همه بیمارستان‌ها موظف اند تجهیزات و دارو را خودشان تأمین کنند و البته وزارت بهداشت گفت که منابع لازمش را می‌دهد بنابراین ما استاندارد خدمت را عوض کردیم این کار بدون پول نمی‌شود ولی این خدمت خیلی مهم‌تر از پولی بود که هزینه کرده‌ایم. به نظر من یکی از مهم‌ترین اجزای طرح تحول همین قسمت است ما به سیستم درمانی گفتیم باید با این استاندارد عمل کنیم.


بعد از آنکه بیمارستان‌ها موظف شدند دارو یا تجهیزات پزشکی را در اختیار بیمار قرار دهند دولت چقدر از این هزینه‌های درمانی بیماران را تقبل کرد؟


 پیش از اجرای طرح تحول سلامت در دانشگاه ما، به طور متوسط بین 37تا 40 درصد هزینه را مریض پرداخت می‌کرد. قانون می‌گوید: «مریض باید 10درصد هزینه‌ها را در بخش دولتی از جیب پرداخت کند.» یعنی حدود 27 درصد را اضافه و از جیبش می‌داد. چرا؟ چون بخش‌هایی از خدمت درمانی بود که یا تحت پوشش بیمه نبود یا طبق ضوابط تحت پوشش بیمه بود اما بیمه سهمش را پرداخت نمی‌کرد بنابراین سهم بیمه که می‌بایست طبق قانون 90 درصد باشد نزدیک 60 درصد شده بود. طرح تحول کاری که کرد، ما‌به‌التفاوت آن چیزی که بیمه می‌داد را به علاوه 10 درصدی که مریض از جیب پرداخت می‌کرد، تقبل کرد و علاوه بر اینکه پرداختی مریض از جیبش را کم کرد بلکه بیمار را هم دیگر برای تهیه دارو و تجهیزات بیرون بیمارستان نمی‌فرستاد و این‌ها هم وارد هزینه‌های طرح تحول سلامت شد. این کار باعث شد به سرعت بیمارستان‌ها از فاز قبلی بیرون بیایند و این تکلیف برای‌شان تعیین شد که شما باید دارو و تجهیزات بیمار را تأمین کنید. بنابراین بسیاری از بیمارانی که نمی‌توانستند بخاطر هزینه‌ها به بیمارستان مراجعه کنند برای درمان به بخش دولتی مراجعه کردند. البته در دانشگاه ما بیمارستان‌ها ارجاعی است، ضریب اشغال تخت‌ها خیلی تغییر نکرد و از 87 درصد به 91 درصد رسید و بار مراجعه 4 درصد افزایش یافت چون بیش از این ظرفیت نداشتیم.

اما اگر در سطح کشور نگاه کنیم میزان بار مراجعه بیماران به بخش دولتی بیش از این تأثیر داشت، کسانی که مراجعه نمی‌کردند و نگران هزینه‌های درمانی بودند مراجعه کردند بعد هم قرار شد برای اینکه عدد مطلق پرداخت از جیب مردم زیاد نشود رقم آن از 10 درصد به 6 درصد کاهش یافت و مریض تنها 6 درصد صورتحساب را پرداخت می‌کند و با بیمه روستایی 3 درصد صورتحساب بیمارستان را بیماران می‌دهند بنابراین طرح تحول از یک سو از کسانی که نمی‌توانستند هزینه‌های درمان‌شان را پرداخت کنند حمایت مالی کرد و از سوی دیگر استاندارد خدمت را تغییر داد و بیمارستان‌ها موظف شدند همه خدمت را تأمین کنند. کار دیگری که وزارت بهداشت در سطح کشور انجام داد افزایش دسترسی بود یعنی نیروی متخصص به مناطق دور افتاده فرستاد و ماندگاری و نیرو تأمین کرد البته ارتقای  زیرساخت‌های فیزیکی و هتلینگ هم گام بسیار مثبتی بود.


نوبت دهی‌های طولانی بویژه برای عمل‌های جراحی غیر اورژانسی گاهی منجربه افزایش نارضایتی و کم تحملی مراجعین در بیمارستان‌های دولتی می‌شود.علت ایجاد صف‌ها و فهرست‌های انتظار طولانی در مراکز درمانی دولتی ناشی از چیست؟


وقتی قرار است سرویسی با قیمت پایین ارائه شود نوبت در آن طبیعی است. همه جای دنیا همین است در کانادا بیماران برای‌ «ام آر آی» باید 6 ماه نوبت بایستند چرا برای عمل زانو اگر بیمار 6 ماه در نوبت باشد کار بدی است؟ یا کسی قبول نمی‌کند یا وقتی قرار است سرویسی را با قیمت پایینی بگیرد باید در نوبت بایستد چون تعداد زیادی هستند که همان خدمت را با همان قیمت پایین می‌خواهند و امکانات در آن حد نیست. همه جای دنیا همین است. در کانادا برای ویزیت پزشک خانواده چند ماه معطل می‌شوند. کسی که قرار است عمل قلب انجام دهد اما اورژانسی نیست و   دارو درمانی می‌شود در نوبت می‌ماند. بالاخره ما تعدادی اتاق عمل داریم که به اندازه ظرفیت‌شان کار می‌کنند.

برای مثال مرکز قلب 7 اتاق عمل دارد که همیشه پر است. بیمارانی که اورژانسی اند سریع‌تر عمل می‌شوند و کسانی که شرایط‌‌‌ شان پایدار است در نوبت می‌مانند این طبیعی است اما وقتی ما در ایران صحبت از نوبت دهی می‌کنیم همه اعتراض می‌کنند چون با یک هزینه خیلی پایین سرویسی را می‌گیرند که بسیار گرانقیمت است.هزینه خدمات درمانی بین بخش دولتی و خصوصی فرقی ندارد تنها چیزی که متفاوت است تعرفه بخش دولتی و خصوصی است. اینها امکانات و زیرساخت می‌خواهد. الان می‌گویند 80هزار تخت بیمارستانی در کشور کم است یعنی اگر همه تخت‌های کشور هم اشغال باشند باز تخت بیمارستانی کم می‌آوریم بنابراین مردم در نوبت می‌مانند. اورژانس بیمارستان امام شلوغ است چون همیشه تخت هایش اشغال است شما باورتان می‌شود بیمارستان امام با هزار و 100 تخت شب‌ها 10 تخت خالی دارد این عین واقعیت است. این تقصیر بیمارستان نیست این شهر بیمارستان دولتی با آن کیفیت امام خمینی (ره) کم دارد از طرفی بیمارستان‌های خصوصی خالی‌اند چون مردم توان مالی برای بستری شدن در مراکز درمان خصوصی را ندارند.

برش

گزارش‌های میدانی ما از مراکز درمان دولتی نشان می‌دهد بیماران از کیفیت ارائه خدمات بسیار راضی‌اند اما آنها از یک موضوع گلایه مندند. می‌گویند به اسم پزشک متخصص مقیم در بیمارستان پذیرش می‌شوند اما در طول پروسه درمان حتی یکبار هم پزشک‌شان را نمی‌بینند و عمدتاً رزیدنت‌ها در بالای سر مریض حضور دارند. این نارضایتی را چگونه توجیه می‌کنید؟
بله پزشکان متخصص در بیمارستان‌ها مقیم هستند. در ایام نوروز هر روز هیأت رئیسه بیمارستان‌ها نسبت به حضور پزشکان مقیم نظارت داشتند. یعنی اگر حضور نداشته باشند برخورد می‌شود. ببینید اینکه مریض به اسم پزشک متخصص مقیم پذیرش می‌شود معنی‌اش این نیست که همه مریض‌ها را مقیم ویزیت کند. در بیمارستان آموزشی روال این‌گونه نیست باید رزیدنت مریض را ببیند و بعد وضعیت بیمار را به پزشک مقیم گزارش می‌دهد. در اتاق عمل متخصص مقیم بیهوشی زنان و جراح مقیم حضور دارند. در بیمارستان امام مقیم کودکان و در مرکز قلب مقیم جراح قلب و در بیمارستان بهارلو که‌ «آی سی یو» و «سی سی یو» فعالی دارد پزشکان متخصص هستند، این علاوه بر حضور فعال متخصص طب اورژانس است. اشکال در این موضوع ارتباط با بیماران است. پزشکی که هر روز و هر لحظه بیمارستان است رزیدنت است اما هیچگونه کار درمانی در بیمارستان دانشگاهی نداریم که بدون نظر استاد مربوطه اتفاق بیفتد چون عملاً امکانپذیر نیست هر چند مریض استاد را قبل و بعد از عمل نمی‌بیند اما استاد قبل از عمل همه مدارک بیمار را دیده و غیر از این رزیدنت اجازه ندارد کاری کند. در سیستم آموزشی دستیار با مریض درگیر است اما این به معنای عدم حضور پزشک استاد نیست. آخرین گزارشی که از ایام نوروز داریم در بیمارستان امام در نوروز 87 عمل جراحی انجام شد که در همه جراحی‌ها متخصص جراحی مقیم بیمارستان در اتاق عمل حضور داشت.


در دولت یازدهم چه تعداد تخت بیمارستانی به دانشگاه علوم پزشکی تهران اضافه شد؟علاوه بر افزایش تخت‌ها به ارتقای هتلینگ هم اشاره کنید.
از 4 هزار تخت تا الان شاید بیش از 3 هزار تخت ارتقای هتلینگ انجام شد چون برخی تخت‌ها نیاز نداشت. پوشش ارتقای هتلینگ مرکز قلب تهران بالای 85 درصد است یعنی 85 درصد تخت‌ها که نیازمند ارتقای هتلینگ بود برنامه ارتقا انجام شده و باقی تخت‌ها نیز تا آخر دولت تمام می‌شود. از نظر افزایش تخت141 تخت مراقبت ویژه و 30 تخت ال دی آر(تخت‌های ویژه زایمان) اضافه شد. دو بیمارستان «مروستی» و «یاس» هم به مجموعه دانشگاه ما اضافه شدند.بیمارستان مرحوم مروستی را بازسازی کردیم و الان به صورت مرکز درمانی روزانه فعال است. به بیمارستان یاس هم در این مدت  200 تخت اضافه شد که 140 تخت آن فعال است. اور‍‍ژانس بیمارستان روزبه از نو ساخته شد و ساختمان جدیدش به بهره‌برداری رسید و هم تخت اورژانس و هم بخش مراقبت ویژه آن راه‌اندازی شد. بیمارستان شریعتی 2 که 800 تختخوابی جنرال است زمینش در منطقه 22 نهایی شد و الان عملیات گودبرداری شروع شده است. ساختمان جدید بیمارستان رازی بیش از 60 درصد پیشرفت دارد. بیمارستان فارابی ساختمان جدیدش در دست احداث است و آن هم 170 تخت اضافه می‌کند. بیمارستان «مهدی کلینیک» که خیلی کلیدی‌تر است 720 تخت دارد چون بیمارستان امام ریفرال کشوری است و ظرفیتش برای این کار کم است. خانواده مرحوم حاج آقا گرامی ساخت این مرکز را شروع کردند و حدود 140 میلیارد تومان هزینه داده‌اند و اسکلت بیمارستان را تکمیل کردند. علت اینکه ساخت این کلینیک به تأخیر افتاد به این خاطر است که موقعی که خانواده مرحوم حاج آقا گرامی 150 میلیارد تومان را تقبل کردند، دلار هزار تومان بود آن زمان با 150 میلیارد تومان ساخت کلینیک تمام می‌شد و علت اینکه منابع کفاف ادامه را نداد بخاطر افزایش قیمت در دولت قبلی بود که همه چیز سه برابر شد و ساخت کلینیک به اتمام نرسید. البته خانواده مرحوم گرامی 140 میلیارد تومان را پرداخت کردند الان باید منابع را از طرق دیگر پیدا کنیم. ساختمان جدید بیمارستان«امیر اعلم» با 100 تخت اضافه شد. البته این تعداد تخت را تخت اضافه حساب نمی‌کنم بلکه تخت‌های قدیمی در محوطه بیمارستان جمع شد ولی فضای 8 اتاق عمل و یک «آی سی یو» راه‌اندازی شد. بازسازی بیمارستان سینا که سال‌ها طول کشیده بود تمام شد و قسمت‌های فرسوده همه بازسازی شدند، در حال حاضر بیمارستان سینا بافت فرسوده ندارد. این‌ها همه در این دولت به بهره‌برداری رسید. بازسازی بیمارستان جامع زنان «میرزا کوچک خان» (که از نظر مقاوم‌سازی زلزله مشکل داشت)هم شروع شد که تا آخر امسال بهره‌برداری می‌شود.


چند وقت پیش یکی از اعضای شورای شهر اعلام کرده بود بیمارستان‌های دولتی و خیریه هیچ یک پایان کار ندارند و در برابر زلزله مقاوم نیستند آیا این ادعا صحت دارد؟
شهرداری به کسی به این سادگی پایان کار نمی‌دهد. الان می‌خواهد از بیمارستان یاس 20 میلیارد تومان بگیرد و پایان کار بدهد معلوم است ما نداریم اما بحث ایمنی حرف دیگری است. ساختمان‌هایی که برای دهه‌های 50 و 60 است از نظر ایمنی مشکلاتی دارند چون قدیمی اند و با استانداردهای آن زمان ساخته شده‌اند. البته ما قبول نداریم بیمارستان‌های تازه تأسیس ایمنی ندارند بلکه همگی با استاندارد جدید ساخته شده‌اند. شهرداری برای اینکه پایان کار می‌خواهد این بحث‌ها را مطرح می‌کند. مثلاً بیمارستان مهدی کلینیک نه تنها استاندارد مقاومت بلکه امکان کار با زلزله 8 ریشتری دارد. بیمارستان یاس هم مقاومت زلزله‌اش استاندارد است.


در این دولت نزدیک به 3 هزار خانه بهداشت و مراکز جامع خدمات سلامت در روستاها و حاشیه شهرها راه‌اندازی شد اما با این حال منتقدان می‌گویند دولت یازدهم در حوزه بهداشت کارنامه خوبی ندارد و بیشتر متمرکز درمان بود تا پیشگیری. شما این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
قبل از اینکه شما تشریف بیاورید، مراکز «دی آی سی» دانشگاه را در خیابان شوش و بخارایی افتتاح کردیم. دی آی سی مراکز کاهش آسیب اند که معتادان برای دریافت خدمات به آنجا مراجعه می‌کنند. معتادان در این مراکز سرنگ و وسایل پیشگیری می‌گیرند، یک وعده غذای گرم می‌خورند و متادون درمانی می‌شوند این یعنی پیشگیری. ما 6 مرکز کاهش آسیب در دانشگاه داریم که برون سپاری بخش خصوصی است و نظارت و تأمین دارو برعهده ما است. در دانشگاه علوم پزشکی تهران بیش از 80 واحد بهداشتی از خانه بهداشت گرفته تا مراکز جامع خدمات سلامت را در این دو سال گذشته نوسازی یا بهسازی کردیم و در اسفند 95 زیرساخت مراقبت‌های اولیه بهداشتی و مراقبت‌های پیشگیرانه که برای مبارزه با بیماری‌های غیرواگیر است در محدوده تحت پوشش دانشگاه تهران تکمیل است یعنی به اندازه کافی واحد و پرسنل برای ارائه خدمت داریم و منتظر مردم هستیم که به این مراکز مراجعه کنند البته قدم بعدی این است که دنبال مردم برویم. 2 میلیون و 900 هزار جمعیت تحت پوشش ما هستند و تا الان بیش از یک میلیون و 100 هزار نفرشان در سامانه یکپارچه بهداشت «سیب» ثبت نام کرده‌اند. محل پایلوت این نرم‌افزار هم در دانشگاه ما بود. بنابراین در بخش بهداشت هم  زیرساخت فیزیکی و هم  زیرساخت نیروی انسانی مورد نیاز را تأمین کرده‌ایم و در حال حاضر برنامه پیشگیری از بیماری‌های غیرواگیر مانند دیابت و فشار خون شروع شده است.


تحول در وضعیت سلامت مردم ایران یکی از شعارهای دکتر روحانی بود به اعتقاد شما دولت تا چه اندازه توانسته این شعار را عملی کند؟شما چه نمره‌ای به طرح تحول در سلامت مردم می‌دهید؟
هر کدام از بسته‌ها نمره خودشان را دارند. طرح تحول سلامت در حمایت مالی از بیماران نمره 100 را می‌گیرد چون همه آن چیزی که تعهد کرده بودند که مردم از جیب پرداختی نداشته باشند را عملی کرد، درست است کار سختی بوده و تداوم آن بخاطر منابعش کمی کار را سخت کرده ولی این کار بی نظیر بوده و هر کسی در منطقه این را می‌شنود تعجب می‌کند. دسترسی به خدمات نمی‌تواند نمره 100 را بگیرد چون اصلاً امکان ایجاد دسترسی صد درصد به خدمات در این 4 سال فراهم نمی‌شود اینکه می‌گوییم 60 هزار تخت بیمارستانی کم داریم و دولت گفته از این عدد 21 هزار تخت ایجاد می‌کنیم نشان می‌دهد نتوانسته‌ایم دسترسی را کامل فراهم کنیم چون چیزی که 30سال معطل بوده یک دوره چهار‌ساله تأمین نمی‌شود. در دانشگاه علوم پزشکی تهران 16 بیمارستان با 4 هزار تخت داریم و در 30 سال گذشته افزایش تخت کلاً به هزار تخت نمی‌رسد معلوم است این تعداد تخت جوابگوی  بیماران نیست تنها دو ساختمان جدید مرکز طبی و مرکز قلب که عمرشان زیر 30 سال است در دوره‌های گذشته ساخته شده‌اند بنابراین دسترسی به خدمات را نمی‌توان در یک دوره چهارساله صد درصد افزایش داد. طرح تحول در مورد کیفیت ارائه خدمت نمره قبولی دارد و این نمره بالای 50 است. اینکه بگوییم کیفیت ارائه خدمات بدون نقص است درست نیست.

علت نقص در دسترسی به خدمات درمانی بخشی بخاطر جغرافیای کشور و پراکندگی زیاد روستاها و شهر‌ها است. در روستایی که هزار نفر جمعیت دارد نمی‌توان بیمارستان ساخت، این‌گونه روستاها حداقل 100 کیلومتر با مرکز درمان فاصله دارند. برای مثال وزیر بهداشت سوئد که مشکل منابع مالی ندارند می‌گوید از نظر دسترسی به خدمات نمی‌توانم عدالت برقرار کنم. دولت یازدهم هلی کوپترهای اورژانس هوایی را بخاطر امکان رساندن بیمار به مرکز درمانی راه‌اندازی کرد. زیرساخت فیزیکی منابع خیلی زیادی می‌خواهد بنابراین نمی‌توان دسترسی را فوری درست کرد. در ارتقای کیفیت هم مشکل داریم: نیروی انسانی به هیچ وجه کفاف خدمت را نمی‌دهد در کشورهای خوب ضریب پرستار 2.5 است برای ما در بهترین حالت زیر 1.5 است در این حالت نمی‌توان خدمت خوب ارائه داد. آن کسی که در تماس مستقیم با بیمار است پرستار است؛ سرویس پرستاری و هتلینگ مهم‌ترین بخش بیمارستان است که باعث رضایت بیمار می‌شود اما در شرایطی که قرار است یک پرستار به 10 مریض خدمت دهد معلوم است نارضایتی ایجاد می‌شود البته دولت هم مجوز استخدام ندارد.


خیلی از پرستاران به صورت شرکتی اضافه شده‌اند. کیفیت خدمت مستلزم به کارگیری نیروی انسانی کافی است در پزشکی هم همین است وقتی پزشک مجبور است در یک شیفت 50 بیمار را ویزیت کند باعث نارضایتی می‌شود و این کیفیت خدمت را دچار مشکل می‌کند. ارتقای کیفیت نمره قبولی دارد ولی هنوز تا نمره خوب جا دارد از نظر من قسمت عمده‌اش بخاطرنیروی انسانی است. کمبود تخت نیز کیفیت ارائه خدمات را کم می‌کند بنابراین یا باید از بخش خصوصی خرید خدمت کنیم یا اگر نمی‌توانیم بخش دولتی را قوی‌تر کنیم. در استان تهران حدود 11 هزار تخت داریم که برآورد ما این است 9 هزار تخت کم داریم. متوسط ضریب اشغال هم تقریباً بالای 90 درصد است. بیمارستانی که ضریب اشغالش از 75 بالا می‌رود یعنی پر است جایی مثل بیمارستان امام همیشه ضریب اشغالش بالای 90 است یعنی همیشه مریض پشت در داریم. اگر می‌خواهیم در بخش دولتی خدمت به بیمار ارائه دهیم و کیفیت خدمت بالا برود باید ضریب اشغال تخت به 70 برسد که این تخت و پرسنل اضافه را می‌طلبد. «آی سی یو» که پرستارش بیش از دو مریض داشته باشد کیفیت ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha