در روزهای اخیر، در جریان قتل سعید کریمیان، مدیر شبکه ماهواره‌ای جِم در ترکیه، باز هم گفت‌وگو درباره این شبکه ماهواره‌ای شروع شد.

چرا برخی شبکه‌های ماهواره‌ای این‌طور پربیننده شده‌اند؟

سلامت نیوز:در روزهای اخیر، در جریان قتل سعید کریمیان، مدیر شبکه ماهواره‌ای جِم در ترکیه، باز هم گفت‌وگو درباره این شبکه ماهواره‌ای شروع شد. گفت‌وگو پیرامون اینکه چطور این شبکه ماهواره‌ای توانسته نبض برخی مخاطبان شبکه‌های تصویری را به دست بگیرد و آن را در قالب شبکه‌های متعدد، تکثیر هم کند. این سؤال مخصوصا در شرایطی مطرح می‌شود که انتقادهای بسیاری نسبت به عملکرد صداوسیما وجود دارد و به گفته کارشناسان، رسانه ملی به جای ایستادن در مقابل شبکه‌های خارج از مرز به‌دلیل عملکرد ضعیف روزبه‌روز با کاهش مخاطب همراه است. 


به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: دکتر فردین علیخواه، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه، در این گفت‌وگو به عواملی می‌پردازد که برخی شبکه‌های ماهواره‌ای نظیر جم این‌طور جذاب شده، او به سؤالاتی درباره ظرفیت‌ها و خطرهای شبکه‌های ماهواره‌ای پاسخ می‌دهد و از بایدها و نبایدهای رقابت شبکه‌های داخلی با شبکه‌های ماهواره‌ای می‌گوید.


چرا برخی شبکه‌های ماهواره‌ای این‌طور پربیننده شده‌اند؟ 


من در یکی از آخرین نوشته‌هایم درباره شبکه‌های ماهواره‌ای که در ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده، تحول این شبکه‌ها را به سه دوره تقسیم کرده‌ام که عبارتند از «دوره آغاز» که ویژگی آن ظهور شبکه‌های به تعبیر من دردِ‌دلی است، دوره دوم که «دوره رقابت‌های جدی» بوده و دوره سوم که «دوره ظهور غول‌های رسانه‌ای یا گروه-‌شبکه‌ها»ست. منظورم از دوره سوم آن است که یک کمپانی با شناسایی ترکیب متنوع مخاطبان و گروه‌های مختلف جامعه، شبکه‌هایی در راستای علایق و نیازهای رسانه‌ای آنها تأسیس می‌کند. ظهور برخی گروه‌-‌شبکه‌های ماهواره‌ای را می‌توان از این زاویه تحلیل کرد. یکی از آغازگران جدی این تحول، کمپانی جم بود. درواقع کمپانی جم، رقابت در عرصه شبکه‌های ماهواره‌ای را بسیار دشوار کرد، به گونه‌ای که رقیبی جدی مانند فارسی‌وان را از گردونه رقابت حذف کرد.


مسئله این است که این شبکه‌ها چطور می‌توانند رقبای خود را حذف کنند؟ 


در جایی مثل جم چند ابتکار در این گروه رخ داد که مختص خودش بود و مهم‌ترین آنها علاوه بر تنوع بالای شبکه‌ها، تولید فیلم و سریال با بازی بازیگران ایرانی بود. 
کمپانی جم کاری کرد که بینندگان شبکه‌های ماهواره‌ای علاوه بر شبکه‌های متعلق به این کمپانی، صرفا به سه یا چهار شبکه دیگر فارسی‌زبان سر بزنند. درواقع بسیاری از بینندگان، شبکه‌های جم را به‌عنوان شبکه آشیانه خود انتخاب کردند. منظورم آن است که گروه جم با تأسیس حدود 50 شبکه، باعث شد که بینندگان، 15 یا 20 شبکه اولی را که در فهرست شبکه‌های مورد علاقه‌شان لیست می‌کنند، از این شبکه‌ها انتخاب کرده و به دنبال آن، شبکه‌های دیگر را اضافه کنند؛ لذا تنوع شبکه‌های جم آن‌قدر زیاد بود که ردیف‌های اول فهرست شبکه‌های مورد علاقه بینندگان را به خودش اختصاص می‌داد. پخش سریال‌های ترکیه‌ای با دوبله، پخش فیلم‌های سینمایی کلاسیک و جدید، برنامه‌های کودکان و نوجوانان، تولید برنامه‌های استودیویی با محوریت سبک زندگی، تولید برنامه‌های ادبی و هنری، برنامه‌های علمی و مستندهای اقتصادی و اجتماعی، برنامه‌های تفریحی و سرگرمی و سایر برنامه‌ها، درمجموع باعث شد این کمپانی خودش را به‌عنوان یک برند یا اسم تجاری قوی رسانه‌ای در بین خانواده‌های ایرانی که ماهواره دارند، معرفی کند. به نظرم جم باعث شد که بسیاری از شبکه‌ها فقط وجود داشته باشند و به جرأت می‌توان گفت که 500 نفر بیننده هم ندارند. در مجموع بررسی و رصد علایق مختلف مخاطبان و پخش برنامه در همان راستا را دلیل پربیننده‌بودن شبکه‌های این کمپانی می‌دانم. در مجموع این نکات باید به‌عنوان تجربه مورد ارزیابی قرار بگیرند.


انتقادهایی را که درباره این شبکه و شبکه‌هایی از این دست وجود دارد، چطور ارزیابی می‌کنید؟ تماشای برنامه‌های این شبکه، چقدر بر فرهنگ خانواده‌های ایرانی تأثیر منفی دارد؟ 


معمولا سریال‌های ترکیه‌ای مهم‌ترین محتوای برنامه‌ای است که از شبکه‌ای مثل جم پخش می‌شود و برخی نسبت به آن انتقاد دارند؛ بنابراین سؤال اساسی می‌تواند این باشد که آیا سریال‌های ترکیه‌ای موجب می‌شوند چارچوب‌ها و هنجارهای حاکم بر خانواده‌ها سست شود؟ یعنی بحث می‌تواند سریال‌های ترکیه‌ای باشد و اگر بحث این سریال‌ها باشد این موضوع، طوفان یا جریانی است که کل خاورمیانه را درنوردیده. بسیاری از کشورهای عربی و اخیرا شبکه‌های دولتی در کشورهای همسایه شمالی ما این سریال‌ها را پخش می‌کنند. در این خصوص، بین مفسران درباره استقبال از سریال‌های کشور ترکیه اختلاف وجود دارد: عده‌ای معتقدند که چنین استقبالی به‌دلیل نزدیکی فرهنگی بین کشور مبدأ یعنی ترکیه و کشورهای مقصد است. زمینه‌های اجتماعی بیشتر کشورهای خاورمیانه شبیه هم هست و همین شباهت، توجیه‌گر استقبال از سریال‌هاست. برخی معتقدند که سریال‌های ترکیه‌ای عمدتا به مثلث‌های عشقی و به‌طور خاص خیانت می‌پردازند و این باعث می‌شود قبح خیانت از بین برود یا طلاق افزایش یابد. واقعیت آن است که من داده علمی معتبری برای دفاع از این فرضیه هنوز به دستم نرسیده است و علاوه بر آن باید توجه داشت که هم‌اکنون سایر شبکه‌های فارسی‌زبان هم سریال ترکیه‌ای پخش می‌کنند. به نظرم با مسائلی مانند خیانت و طلاق باید علمی‌تر برخورد کرد. مثلا در مقایسه با سریال‌های ترکیه‌ای، سهم شبکه‌های اجتماعی مجازی‌ای که این روزها رقیب جدی تلویزیون هستند در بروز خیانت‌ها چقدر است؟ کمتر یا بیشتر است؟ نقش بحران‌های اقتصادی چقدر است؟ متأسفانه ما معمولا سعی می‌کنیم مسائل اجتماعی را ساده‌سازی کنیم. نوشتن عبارت «عامل طلاق» روی دیش‌های ماهواره‌ای درواقع ساده‌سازی یک مسئله اجتماعی به نام طلاق است. پرسش دیگر آن است که در مقایسه با سریال‌های ترکیه‌ای، نقش شبکه‌هایی مانند «من و تو» چقدر است؟ سهم کلیپ‌های شبکه «پی‌ام‌سی» چقدر است؟ در مقابل، عده‌ای دیگر معتقدند که دلیل این استقبال نه شباهت بلکه تفاوت‌هاست.


منظورتان از تفاوت‌ها چیست؟ 


درواقع مخاطبان این سریال‌ها در کشورهای مقصد تفاوت‌ها را در این سریال‌ها جست‌وجو می‌کنند. برای مثال پاشالیدو، مستند‌ساز یونانی معتقد است که زنان خاورمیانه در این سریال‌ها مسائل و مشکلات خودشان را می‌یابند. درواقع این سریال‌ها منعکس‌کننده صدای زنان این منطقه‌اند. او برای مثال به سریالی اشاره می‌کند که یک زن برای گرفتن حقش با جامعه می‌جنگد. «جنگ با جامعه برای حق» موضوعی است که معمولا زنان خاورمیانه بسیار مشتاق آن هستند و دغدغه آنهاست. باوجود همه این پرسش‌ها و ملاحظات، در بحث از وسایل ارتباط جمعی موضوع مسئولیت اجتماعی وجود دارد. یعنی رسانه‌ها نباید فراهم‌کننده زمینه جرم باشند. در کشورهای غربی بینندگان از طریق شبکه‌های اجتماعی نظرات خود را به رسانه‌ها منتقل و مسئولیت اجتماعی آنها را یادآوری می‌کنند. به نظرم باید به این شبکه‌ها نیز هشدار داد که به خاطر مسائل اقتصادی فراهم‌کننده زمینه جرم نباشند. 


ظاهرا با همه انتقادها مخاطبان برخی از این شبکه‌ها افزایش یافته‌اند. نظر شما دراین‌باره چیست؟ 


سؤال شما را می‌توان به شکل دیگری هم مطرح کرد. باوجود هشدارهایی که درباره داشتن گیرنده ماهواره وجود دارد و درواقع امری غیرقانونی است چرا باز بر پشت‌بام منازل در این وسعت دیش مشاهده می‌شود؟ این وسعت باید برای ما یک تجربه قابل‌استفاده باشد.
 فکر می‌کنم که جامعه به دنبال انتخاب‌های متنوع و متکثر است. دوست دارد از بین گزینه‌های مختلف انتخاب کند و به قولی حق انتخابگری از او سلب نشود. تحلیل تحولات شبکه‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهد که مخاطبان با هیچ شبکه‌ای پیمان وفاداری نبسته‌اند. عرصه، عرصه رقابت است. اگر شبکه دیگری جذابیت بیشتری داشت می‌تواند مخاطبان را به خودش جلب کند. حدس کارشناسی من آن است که در یکی، دو سال اخیر تب اقبال از سریال‌های ترکیه‌ای فروکش کرده و بینندگان به تدریج به سراغ سایر شبکه‌ها رفته‌اند.


شبکه‌های داخلی باید در این فضای رقابتی چه کنند؟ 


متأسفانه ما شبکه‌های داخلی نداریم. ما شبکه‌های سازمان صداوسیما را داریم. برای سازمانی که یک ساختمان چندطبقه برای تولید موسیقی دارد ولی در برنامه‌هایش سازهای موسیقی را پنهان می‌کند واقعا چه راه‌حلی به منظور رقابت می‌توان داد؟ ما مجبوریم به‌طور ساده بگوییم که بهتر است تلویزیون، مهران مدیری، عادل فردوسی‌پور، رامبد جوان و کلاه‌قرمزی را از دست ندهد که با رفتن اینها صداوسیما تمام خواهد شد. به نظرم راه‌حل جدی، امکان ورود بخش خصوصی برای تأسیس شبکه است. ورود شبکه‌های خصوصی است که می‌تواند رقابت ایجاد کند. باز این هم از عجایب کشور ماست که هم‌اکنون افراد بسیاری در داخل کشور برنامه‌های جذاب تولید کرده و از طریق شبکه‌های مجازی محصول خود را عرضه می‌کنند ولی امکان تأسیس شبکه تلویزیونی خصوصی وجود ندارد. بسیاری از سایت‌ها در فضای مجازی از کاربران به شکل ماهانه آبونمان دریافت می‌کنند و کاربران می‌توانند هر نوع فیلمی را دانلود کنند و بعد شاهدیم که امکان تأسیس تلویزیون خصوصی وجود ندارد! تأسیس تلویزیون‌های خصوصی می‌تواند به این سرمایه‌های در گردش جهت بدهد و علاوه بر آن فضای رقابت را جدی‌تر کند.
 به نظرم مردم حاضرند برای دیدن برنامه‌ها و فیلم‌های خوب پول بدهند ولی زمینه آن هم‌اکنون فراهم نیست. سیاست دیگر می‌تواند دادن مجوز به شبکه‌های معتبر و شناخته‌شده جهانی باشد تا برنامه‌های خود را با دوبله فارسی برای ایرانی‌ها پخش کنند. لازمه همه اینها امکان فعالیت شبکه‌های خصوصی و تدوین قوانینی برای آنهاست.


به نظر شما همین فضای رقابتی محدود باعث شد بازیگران ایرانی به برخی شبکه‌های خارجی بپیوندند؟ 


پخش سریال با بازی بازیگران ایرانی یکی از اتفاقاتی بود که قبل از آن وجود نداشت. من در تحقیقاتم در حوزه ماهواره، این اتفاق را یکی از تحولاتی می‌دانم که باید در تاریخ تحولات شبکه‌ها ثبت کرد. علاوه بر آن، من فکر می‌کنم که عدم الزام بازیگران ایرانی به رعایت آن چارچوب‌هایی که معمولا در سریال‌های تولیدی داخل کشور می‌بینیم، به تدریج برخی از تابوها را در ذهن بینندگان متزلزل می‌کند و باز هم لازم است بگویم که تأسیس شبکه‌های خصوصی و رونق‌گرفتن صنعت رسانه در کشور و همچنین گسترش فرصت‌ها برای بازیگران جوان در کشور تا اندازه زیادی می‌تواند انگیزه نسل جدید را برای کار در داخل
کشور بیشتر کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha