گاهی سوالاتی به دستمان می رسد با این مضمون که دختر یا پسر جوانی به بیماری خاصی مبتلاست و فرد نمی داند که در مراسم خواستگاری آیا این موضوع را باید به طرف مقابل بگوید یا خیر؟یا اگر با فردی با این مسئله روبه رو شد، چه کار باید بکند و مسائل و سوال‌هایی از این دست. در ادامه با ذکر یکی از این سوالات به بیان پاسخ کارشناسان می پردازیم.

سلامت نیوز: گاهی سوالاتی به دستمان می رسد  با این مضمون که دختر یا پسر جوانی به بیماری خاصی مبتلاست و فرد نمی داند که در  مراسم خواستگاری آیا این موضوع را باید به طرف مقابل بگوید یا خیر؟ یا اگر با فردی با این مسئله روبه رو شد، چه کار باید بکند و مسائل و سوال‌هایی از این دست. در ادامه با ذکر یکی از این سوالات به بیان پاسخ کارشناسان می پردازیم.

 

به گزارش سلامت نیوز، یکی از خوانندگان روزنامه خراسان نوشت: جوانی 31ساله هستم. 4 سال قبل در خواب دوبار دچار صرع شدم.الان با اینکه هیچ‌گونه مشکلی ندارم و وضعیت شغلی مناسبی دارم  ( فقط هرشب یک قرص استفاده می کنم) هر جا به خواستگاری می‌روم و این موضوع را مطرح می‌کنم با جواب منفی مواجه می‌شوم!! آیا من خودم خواستم دچار این بیماری بشوم؟
همان طور که اشاره شد به نظر میرسد مشکل شما «صرع»  باشد. ابتدا میخواهم توضیحاتی درباره این مسئله به شما و مخاطبان بدهم. صرع از قدیمیترین و شایعترین بیماریهای عصبی (مغز و اعصاب) شناخته شده در جوامع بشری است.  یک درصد افراد جامعه به این بیماری مبتلا هستند؛ البته صرع یک بیماری نیست؛ بلکه علامتی از بیماریهای مختلف میباشد. برای نمونه، صرع ناشی از ضربه به سر، عفونت و التهابات مغزی، مسمومیتهای دارویی، تومورهای مغزی، تب، سکته و گاهی هم علّت صرع ناشناخته است که البته این موارد زیاد است. در واقع، حدود 65 درصد موارد صرع علت مشخصی ندارد. افراد در هر سنی از کودکی تا بزرگسالی یا حتی  سالمندی، میتوانند به صرع مبتلا شوند، هیچ کسی نمیتواند به جرأت بگوید که ایمن و مصون از این بیماری خواهد بود. خوشبختانه امروزه پیشرفتهای علمی، داروهای بسیار مفیدی برای درمان و کنترل صرع در اختیار بیماران قرار داده است؛ اما باوجود موفقیتهای چشمگیر در امر تشخیص و درمان صرع، روانشناسان عقیده  دارند که علاوه بر درمان دارویی، جامعه و نهادهای اجتماعی و سازمانی، لازم است به ابعاد خانوادگی، اجتماعی و روانشناختی این بیماری هم توجه کافی داشته باشند.  اما دوست عزیز باید بدانید هیچ انسانی کامل نیست، هر یک از ما کم و بیش عیبی در خود داریم که آن را دوست نداریم. بعضی افراد بیاندازه چاق، برخی دیگر بیاندازه لاغر، عدهای از مردم هم عینکی هستند و تا عینک به چشم نزنند نمی‌توانند جایی را ببینند. عدهای هم فلج هستند و باید با صندلی چرخدار حرکت کنند. بنابراین همۀ ما کم و بیش به شکلی در برههای از زندگی خود گرفتار بیماریها و معلولیتهای ناخواستهای میشویم که لازم است با صبوری و شجاعت با آن رو به رو شویم.  متأسفانه در گذشته مبتلایان به صرع از حقوق اجتماعی و فعالیتهای اقتصادی بسیاری از جمله کار کردن، ازدواج و باردار شدن محروم بودند؛ اما امروزه با گذشت زمان و شناخت هر چه بیشتر بیماری، نگرش جامعه نسبت به بیماری در حال تغییر است. هر چند هنوز هم عدهای از افراد به دلیل نداشتن آگاهی و شناخت کامل بیماری، نگرش منفی نسبت به علایم آن دارند؛ اما مطالعات علمی نشان داده است که افراد مصروع هیچ منعی برای ازدواج کردن و بارداری ندارند و میتوانند مانند سایر افراد، فرزندان سالمی داشته باشند و به زندگی فعال و بانشاط خود در زمینه‌های مختلف بپردازند.
با طرف مقابل درمیان بگذارید
اگر قصد ازدواج دارید بهتر است بیماری صرع خود را با شخص مورد نظر در میان بگذارید؛ اگرچه هستند کسانی که صرع دارند و آن را مخفی میکنند. شما نه تنها آن را پنهان و مخفی نکنید، بلکه با کمال شجاعت و صادقانه مشکل خود را با طرف مقابل در میان بگذارید و او را با رفتن نزد پزشک معالجتان یا هر پزشک دیگر، قانع کنید که با کنترل صرع میتوانید یک زندگی سالم و پربار داشته باشید.
هر چند متخصصان مغز و اعصاب عقیده دارند که در برخی از موارد با کنترل دارویی صرع، همراه با رعایت نکات بهداشتی به مدت 3 تا 5 سال در صورتی که تشخیص گزارش نشود با نظارت پزشک معالج، دارو میتواند کاملا قطع شود و فرد به بهبودی کامل دست یابد.
کاری که شما باید بکنید
و اما سخن آخر و نکتۀ اصلی سوال شما ناظر بر این است که چه کار کنم تا خانوادۀ فرد مقابل و خود او از این مسئله گریزان نشوند؟ باید خدمتتان عرض کنیم اگر کسی به علّت این مسئله که صادقانه با وی درمیان گذاشته‌اید؛ شما و احساسات شما را نادیده میگیرد؛ به خودتان سخت نگیرید و از این مسئله خیلی ناراحت نشوید. بهتر است کسی که میخواهید با او زندگی کنید شما را همان‌طور که هستید، ببیند و بپذیرد.
خانواده ها با خواستگار مصروع چه کنند؟
در نهایت از این خانوادهها سوال میکنم که اگر فرزند خودتان این مشکل یا مشکلی شبیه آن را داشت چه میکردید؟! آیا بهتر است نیست درکتان را از مسئله تغییر دهید؟ شما بهتر است بدانید که داشتن یک نقص یا بیماری به ویژه بیماری که کنترل شده و با زندگی عادی تداخلی ندارد؛ نه فرزندتان را خوشبخت میکند و نه به خاک سیاه میکشاند. اگر دیدگاه اطرافیان باعث این تصمیم شده که فرد مورد نظر را بدون مشورت با پزشکان مورد اعتماد رد کنید؛ بهتر است بدانید که این اهمیّت بیش از حد برای نظر دیگران، ناسالم است و تنها محدود به این مسئله نمیشود و فرصتهای بیشتری را از فرزندتان و ازدواج وی خواهد گرفت.
دست از تلاش برندارید
جمعبندی ما از این مسئله این است که تا جایی که می توانید دست از تلاش برندارید و به دنبال افراد بیشتری بگردید تا بتوانید فردی مناسب که شرایط شما را قبول کند، پیدا کنید. اگر در نهایت نتوانستید چنین فردی را پیدا کنید، شاید بهتر باشد برای مدتی و شاید برای همیشه، مسئله ازدواج را کنار بگذارید و زندگی خود را محدود و وابسته به ازدواج نکنید که این برای شما پیامدهای خوبی نخواهد داشت؛اما اگر با صبر و حوصله راه خود را بروید برایتان بهتر است. اگر کسی پیدا شد که شرایط شما را بپذیرد خوب است اما اگر نبود، فشار و استرس مضاعف به خود وارد نکنید چراکه این مسئله ممکن است برای آرامش ذهن و بدنتان مضر باشد. 
مائده نیازی‌فر؛ دانشجوی دکترای روان‌شناسی بالینی نیز در این‌باره به این مخاطب توصیه می‌کند:
هر کسی که برای ازدواج اقدام می‌کند ممکن است ایده آل ترین فرد برای ازدواج نباشد و چه پسر و چه دختر، جنبه‌های مثبت یا منفی را با هم دارند. در قدم اول باید روی اعتماد به نفس و باورتان نسبت به خودتان کار کنید زیرا این باور مثبت یا منفی به دیگران هم انتقال پیدا می‌کند.  دومین مسئله نحوه بیان موضوع توسط شماست.  ابتدا درباره موارد مثبت یا به قولی جنبه‌های قوت شخصیتی، خانوادگی، شغلی و... صحبت کنید و هرگاه متوجه بازخورد مثبت از طرف مقابلتان شدید، مسئله بیماری‌تان را با جزئیات و شرح علمی توضیح دهید و به تمام نگرانی‌ها و سوال‌هایی که برای ایشان ایجاد می‌شود پاسخگو باشید. 
حتی می‌توانید پیشنهاد مشورت و صحبت با پزشک را درباره این مسئله بدهید چون در این‌صورت اعتماد بیشتری ایجاد و سوءبرداشت‌ها برطرف می‌شود. 
نویسندگان:
شمس الدین کهایی،مصلح میرزایی
 دانشجوی دکترای روان‌شناسی بالینی دانشگاه شیراز
 روان شناس بالینی؛ دانش آموخته انستیتو روان پزشکی

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha