سلامت نیوز:خودكفایی در بخش كشاورزی و امنیت غذایی، یكی از بحثهای مناظره آخر كاندیداهای ریاست جمهوری بود. تنها موردی كه كاندیداها تقریبا با یكدیگر در آن تفاهم داشتهاند، خودكفایی در كشاورزی بود اما ظرفیتهای آبی و كشاورزی موجود تا چه میزان به كشور اجازه خودكفایی در این بخش را میدهد. آیا خودكفایی كشاورزی بهنفع ایران است؟
دومین چالش كشور؛ بحران تامین آب
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: براساس آمار مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، از میان صد چالش پیشروی ایران در سال 96، سه مساله «ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی»، «بحران تامین آب» و «بیکاری» در صدر مسائل اصلی كشور قرار گرفتهاند. بحران تامین آب پس از اقتصاد ، مهمترین مشكل كشور مطرح شده است.
رتبه 132 در بین 133 كشور دنیا در رتبهبندی جهانی مدیریت منابع آب ایران، خود گواه روشنی بر بحران تامین آب در كشور است. براساس استاندارهای جهانی، هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدید شونده را استفاده کند، وارد بحران آب میشود؛ در حالی که ایران حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده خود را مورد استفاده قرار داده است. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب از دست رفته در آبهای زیرزمینی را تا حداکثر 25 درصد احیا و برگرداند اما عزم و ارادهای برای احیای منابع آبی در این وزارتخانه وجود ندارد.
رتبه نخست فرسایش خاك در جهان
همچنین ایران در بخش خاك نیز در وضعیت بحرانی قرار دارد. براساس آمار ، میزان كل فرسایش خاك در جهان 26 میلیارد تن است و سهم ایران از آن در حدود دو میلیارد تن است. براساس همین آمار، ایران رتبه نخست فرسایش خاك در جهان بهشمار میرود. بیش از دو سوم خاک ایران در حدود 118 میلیون هکتار به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است.
آب و خاك، عوامل تهدید امنیت غذایی
مصرف 72 درصد از منابع آبی كشور و رتبه نخست فرسایش خاك در جهان، عواملی هستند كه امنیت غذایی كشور را بهخطر میاندازد. بهگفته بسیاری از كارشناسان ، ایران باید بهدنبال امنیت غذایی باشد نه خودكفایی كشاورزی؛ چراكه استفاده از اندك منابع آب و خاك باقیمانده علاوهبر امنیت غذایی، ادامه زندگی در ایران را در آینده نهچندان دور غیرممكن میكند.
92 درصد از آب ایران سهم كشاورزی
10 درصد از تولید ناخالص داخلی، سهم بخش كشاورزی است كه از امنیت غذایی ملی پشتیبانی میکند اما اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است زیرا بخش کشاورزی با اختصاص 92 درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود 66 درصد نیاز غذایی 79 میلیون نفر جمعیت كشور را تولید میکند.
براساس تحقیقات به عمل آمده از سوی سازمانهای بینالمللی و همچنین به استناد مقالات علمی منتشر شده از سوی کارشناسان حوزه آب و محیط زیست، دهه پیشروی ایران، سختترین سالهای آبی آن خواهد بود.
امنیت غذایی در گرو تغییر اقلیم
كشاورزی و منابع طبیعی بهشدت به آب و هوا و اقلیم وابستهاند و از اینرو تنوع اقلیمی و تغییرات آن، چه در كوتاهمدت و چه در درازمدت، نقش تعیینكنندهای در میزان تولید و پایداری آن دارد. به همین دلیل خواه تغییر اقلیم در ابعاد مورد بحث رخ دهد و یا ندهد، افزایش پایداری در تولید غذا و به كمینه رساندن مخاطرات احتمالی در برابر نوسانهای آب و هوایی ضروری است.
آب، مهمترین عامل تغییر اقلیم
اثرگذاریهای سوء تغییر اقلیم ممكن است برهمه اجزای امنیتغذایی كشور از جمله تولید، دسترسی، مصرف و همچنین پایداری نظامهای تامین و توزیع غذایی تاثیر داشته باشد.كمبود آب در سطح كشور بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، یكی از مهمترین معضلات ناشی از تغییر اقلیم خواهد بود و در این مورد تمامی زیرساخت و شبكههای مربوط به بهرهبرداری از آب و توزیع آن در عرصههای كشاورزی نیز تحتتاثیر قرار خواهند گرفت.عرصههای منابع طبیعی كشور بهویژه جنگلها و مراتع كه میتوانند علاوهبر منافع پرشمار، بهعنوان مخزنی برای جذب كربن عمل كنند، بهعلت بهرهبرداری بیرویه بهصورت چندگانهای تحتتاثیر سوء تغییرات اقلیم قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر اثرگذاریهای سوء تغییر اقلیم بر مراتع كشور، به تغییرات گستردهای در نظامهای دامپروری سنتی و بهویژه پرورش گوسفند و بز میانجامد و در مقیاس وسیعتر تامین علوفه و خوراك دامداریهای صنعتی و طیور را نیز به مخاطره خواهد انداخت.
حذف محصولات آببر
اثرگذاریهای سوء تغییر اقلیم بر محصولات راهبردی كشور و بهویژه گندم بهعلت گستردگی كشت آن، بیشتر از دیگر محصولات خواهد بود. بهطوركلی بهعلت كمبود آب، افزایش دمای هوا و كاهش درجهمتناسب زمینها برای كشت برخی محصولات فعلی، تولید آنها كاهش خواهد یافت و در موارد زیادی محصولات كمآب و آنهایی كه به تغییرات اقلیمی سازگارترند، جایگزین خواهند شد. انتقال عرصههای كشت برخی محصولات به مناطق دیگر برای مثال انتقال محل كشت زعفران به مناطق شمالی استان خراسان، میتواند نمونهای از این نوع تغییر باشد. انتظار میرود به تدریج مناطق كشت برخی درختان میوه نیز بهعلت نیاز به دماهای پایین در بخشی از مراحل رشد و نموی خود برای فراهم شدن شرایط گلدهی و تشكیل میوه به مناطق مساعدتر منتقل شود.
اقتصاد دنیا تحت تاثیر تغییرات اقلیم
منابع علمی پرشمار و شواهد عینی زیاد در زمینه رویداد تغییر اقلیمجهانی، بیانگر این است كه باوجود برخی تردیدها و ابهامها این رویداد در حال رخ دادن است و بهزودی كلیه فعالیتها و زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشورهای جهان و بهویژه آنهایی راكه در مناطق خشك و نیمهخشك قرار دارند، تحتتاثیر قرار خواهد داد. تغییر اقلیم جهانی در تاریخ تكامل كره زمین سابقه دارد ولی شدت و سرعت تغییرات آن در دهههای اخیر كمسابقه بوده و باعث نگرانی جامعه بینالمللی شده است. بهنظر میرسد پیامدهای این نوع توسعه به ناپایداری بسیاری از فرآیندهای طبیعی منجر شود و تنوع زیستی را دچار آسیب و پایداری بوم نظامهای جهان را به مخاطره اندازد. بنابراین برخورد با آن به آگاهی، آمادگی برنامهریزی و توانمندسازی نیاز دارد كه همگی از ضرورتهای لازم برای كاهش اثرگذاریهای زیانبار ناشی از این فرآیند است. این رویداد كه اثرگذاریهای آن بهشكل گرمایش جهانی، تغییر الگو و دوره بارشها، افزایش پیشامد رخدادهای به اصطلاح حدی اقلیمی و غیرمترقبه مانند سیلها و خشكسالیهاوگرد و غبارهای گسترده بروز كرده، بیشترین تاثیر سوء خود را برفعالیتهای تولید مواد غذایی و كشاورزی و عرصههای منابع طبیعی و محیطزیست داشته است. هماكنون تغییر روند عناصر اصلی اقلیمی هم از ابعاد علمی تایید شده است و هم بهصورت عینی كاملا مشهود است.اثرگذاریهای سوء كمآبی و خشكسالیها، افزایش رویداد سیلابها، آب شدن یخهای قطبی و بالا آمدن آب دریاها و سرانجام تغییر تدریجی الگوهای كشاورزی و دامپروری در بیشتر مناطق جهان گزارش شده است.
در كشور ما نیز باوجودكمبود دادههای علمی كافی، اثرگذاریهای آن بهصورت خشك شدن دریاچهها، تالابها و كاهش ذخیره منابع آبی به خوبی نمایان است.بهطور كلی تغییر اقلیم و گرمایش زمین، رویدادی است كه درحال رخ دادن است و كشور ما نیز از جنبههای مختلف با اثرگذاریهای سوء آن مواجه بوده و خواهد بود.این اثرگذاریهای سوء در همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور نمایاناست و بخش كشاورزی و منابع طبیعی نیز با آن روبهرو خواهد شد. به همین دلیل تغییر اقلیم، مهمترین چالش پیشروی این بخش در آینده است.
از این رو است كه سیاستمداران كشور بهجای سخن گفتن از خودكفایی كشاورزی باید بهدنبال امنیت غذایی باشند. درحال حاضر بسیاری از كشورهای توسعه یافته، بسیاری از محصولات كشاورزی استراتژیك خود را در كشورهای دیگر وارد میكنند؛ چراكه آنها به این نكته پی بردهاند كه امنیت غذایی در خودكفایی كشاورزی نیست.
نظر شما