ر کنار انتخابات ریاست‌جمهوری البته انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز مطرح است که جایگاه و اهمیت خود را دارد اما موضوع بحث این گفت‌و‌گو که میان شماری از معلمان و فعالان صنفی و مدنی آنان درگرفته است، انتخابات ریاست‌جمهوری است.

معلمان به روحانی رای می دهند

سلامت نیوز:تا انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری سه روز بیشتر نمانده است. این روزها بحث انتخابات به یکی از بحث‌های مهم کشور تبدیل شده است. در کنار انتخابات ریاست‌جمهوری البته انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز مطرح است که جایگاه و اهمیت خود را دارد اما موضوع بحث این گفت‌و‌گو که میان شماری از معلمان و فعالان صنفی و مدنی آنان درگرفته است، انتخابات ریاست‌جمهوری است.

به گزارش سلامت نیوز، جهان صنعت نوشت: شکی نیست که این انتخابات رخداد مهمی در صحنه سیاسی کشور است که تاثیرات خرد و کلان خود را بر همه گستره‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور می‌گذارد. آموزش‌و‌پرورش نیز یکی از گستره‌های مهمی است که از انتخابات ریاست‌جمهوری بی‌تاثیر نمی‌ماند از همین رو فرهنگیان نیز نسبت به آن بی‌تفاوت نیستند و می‌کوشند به روش‌های گوناگون در آن نقش‌آفرینی کنند. در این گفت‌و‌گو شماری از معلمان و فعالان صنفی و رسانه‌ای و مدنی فرهنگیان به بحث پیرامون دو پرسش پرداختند. 


آیا در انتخابات شرکت می‌کنم یا خیر و به چه دلیل؟ اگر شرکت می‌کنم به چه کسی رای می‌دهم و چرا؟


نسرین ملکی، معلم و فعال صنفی در این زمینه عنوان می‌کند: در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت می‌کنم زیرا رای دادن حق شهروندی من است و می‌خواهم از این حق استفاده کنم و رای ندادن را مساوی یک رای بیشتر به نفع جناح اصولگرا می‌دانم. منطقه خاورمیانه منطقه‌ای استراتژیک و در عین حال پر از آشوب است. ما باید از حوادث سوریه، افغانستان و عراق درس عبرت بگیریم و باور داشته باشیم که رفتارهای دموکراتیک از جمله شرکت در انتخابات و طی طریق در جاده اصلاحات تنها راه رسیدن به دموکراسی و خواسته‌های بحق‌مان است. وی ادامه می‌دهد: به روحانی رای می‌دهم چراکه اعتقاد دارم نه تنها انتخاب بین بد و بدتر نیست بلکه تنها گزینه است و در عین حال با تمام نقصان‌ها و کاستی‌های عملکردش در دوران ریاست‌جمهوری به نظر می‌رسد فردی باپرنسیب، بااخلاق و مداراگر است. توافق برجام، دور شدن سایه جنگ از کشور، اعتبار دوباره ایران در صحنه بین‌المللی، طرح بیمه سلامت، احیای دریاچه ارومیه و تالاب هورالعظیم، کار در زمینه محیط‌زیست و فیلتر نشدن فضای مجازی از جمله کارهایی است که در مجموع کارنامه روحانی را قابل قبول می‌کند. 


از رییس‌جمهور آینده به عنوان یک فرهنگی انتظار دارم به مساله آموزش‌و‌پرورش به عنوان یکی از عوامل مهم در توسعه انسانی و سرمایه اجتماعی توجه ویژه داشته باشد و در این راستا موارد زیر را مد نظر قرار دهد:
1- معلمان بازوی اصلی آموزش‌و‌پرورش هستند. بنابراین برای قوی‌تر کردن این بازو آنها باید به لحاظ حقوقی و سطح زندگی در شرایطی باشند که بتوانند با آرامش و بدون دغدغه معاش و مشکلات زندگی به امر مهم آموزش‌و‌پرورش بپردازند. 
2- استفاده از نظرات فرهنگیان در برنامه‌ریزی‌های آموزشی از خواسته‌های مهم فرهنگیان است. 
3- ایجاد زمینه‌های مناسب برای افزایش دانش علمی و تربیتی معلمان موجب افزایش کارایی آنها خواهد شد. 
4- آموزش استاندارد و رایگان در تمام سطوح برای شهروندان باید در دستور کار دولت جدید قرار گیرد. 
5- به رسمیت شناخته شدن زبان مادری اقوام مختلف ایرانی و تدریس با این زبان‌ها در مراکز آموزشی نیز از جمله خواسته‌هایم به عنوان عضوی از جامعه فرهنگیان است. 


مهدی حجازی، معلم و دانشجوی دکترای تعلیم و تربیت نیز عنوان می‌کند: شاید بیشترین گلایه و نقد به دولت تدبیر و امید از میان اقشار جامعه مربوط به فرهنگیان باشد، فرهنگیانی که طعم تلخ تبعیض را می‌بینند و از بی‌توجهی دولت به آموزش‌و‌پرورش و در اولویت نبودن آن گله‌مند هستند. اما باید این نکته را در نظر گرفت که در هیچ دولتی آموزش‌و‌پرورش در اولویت نبوده و طی سالیان آتی نیز هر دولتی با هر گرایش سیاسی بر سر کار بیاید باز به احتمال زیاد این چنین است. در منطقه پرآشوپ خاورمیانه، همه حکومت‌ها به فکر امنیت و جلوگیری از هرج و مرج هستند و اولویت اول با حفظ امنیت و سپس اصلاح و تاسیس زیرساخت‌های اقتصادی مناسب است. باید در نظر داشت که اصولا سرمایه‌گذاری در آموزش‌و‌پرورش از بهترین و پر‌بازده‌ترین سرمایه‌گذاری‌هاست اما میوه آن دیربازده است و به عمر کوتاه دولت‌ها قد نمی‌دهد. دولت‌ها دوست دارند در اموری مثل طرح‌های صنعتی و اقتصادی سرمایه‌گذاری کنند که میوه آن را خود بچینند. ضمن اینکه در جوامع جهان سوم دولت‌ها بسیار بیشتر از آموزش ابتدایی و متوسطه به آموزش عالی بها می‌دهند و آن را به نوعی ویترین نظام آموزشی می‌دانند. ساختار ناکارآمد و رکود آموزش‌و‌پرورش مختص این دولت نیست و این بیماری مزمن 40، 50 ساله است و بی‌انصافی است از دولت متوقع باشیم که چرا در طول چهار سال راه علاجی برای درمان دردهای آموزش‌وپرورش نیافته است. بنده به امید روزهای بهتر هم برای کشورم ایران و هم برای اصلاح تدریجی نظام آموزشی در انتخابات شرکت می‌کنم. 


نرگس ملک‌زاده، معلم و فعال صنفی نیز در خصوص رای دادن خود می‌گوید: هم‌اکنون تغییرات نسبت به دولت گذشته در بعضی حوزه‌ها بسیار ملموس است و به نظر من هم یک تحریمی بیشتر درگیر یک ژست سیاسی است تا یک کنش سیاسی هدفمند. دولت یازدهم در شرایطی وزارت را تحویل گرفت که با چالش‌های بزرگی چون استقرار شتاب‌زده نظام آموزشی مواجه بود. هر کسی که برای خودش یک مسوولیت اجتماعی قائل باشد با تحریم انتخابات در مقابل این مسوولیت قرار می‌گیرد. دولت دوازدهم در زمینه تحولات فضا و تجهیزات پرورشی و ورزشی اقدامات خوبی داشته و این نشاط از مدرسه به جامعه منتقل خواهد شد. مثلا در این دولت سرانه فضای ورزشی روباز و سرپوشیده دانش‌آموزی از ۲۴ به ۲۸ متر رسیده است. مدارس نوساز نیز در افزایش نشاط دانش‌آموزان بسیار موثر است که در این دولت از ۱۲۱۶ پروژه به ۱۹۹۷ پروژه رسیده است. دم‌دستی‌ترین مثال برای فضای باز سیاسی و راحت‌تر شدن کنش‌های سیاسی و اجتماعی مجوز برگزاری مجمع عمومی به کانون‌های صنفی معلمان در دولت یازدهم است. البته در حوزه آموزش‌و‌پرورش نقدهایی به دولت وارد است مثلا در بحث معیشت اما توانست در بعضی از موارد از ناخشنودی فرهنگیان نسبت به دولت قبل کم کند.

برقراری حق مرزی به فرهنگیان شاغل در مناطق مرزی، افزایش فوق‌العاده شغل معلمان از ۸۰۰ به ۱۵۰۰ و تصویب و اجرای فاز اول رتبه‌بندی. یکی از چالش‌های پیش روی دولت قبل ضعف اعتبار و امنیت اطلاعات و آمار در سامانه‌ها بود و این نقص ناشی از عدم به‌روز‌رسانی سامانه‌ها متناسب با تحولات فناوری برای توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز بود؛ نگاه مدیریتی هر چه پیش آید. یکی از سیاست‌های دولت یازدهم تقویت مدیریت آموزشگاهی بود که جزو سیاست‌های پنج‌گانه در کنار توسعه عدالت آموزشی به توسعه مشارکت، کاهش تمرکز، سازماندهی و بهسازی نیروی انسانی توجه ویژه‌ای شد. یکی از گام‌های موفق این دولت تلاش برای توسعه عدالت آموزشی بود. طرح و اجرای طرح خانه به خانه، اجرای طرح افزایش پوشش تحصیلی دختران بازمانده از تحصیل، تقویت مدارس عشایری، تشکیل شورای رسیدگی به چهار استان محروم، تامین هزینه صددرصدی ایاب و ذهاب دانش‌آموزان مدارس استثنایی و... نمونه خوبی از تلاش این دولت برای توسعه عدالت آموزشی است. دولت یازدهم در هزینه‌کرد اعتبارات جاری توجه ویژه‌ای هم به امور اجتماعی داشته و کمیته‌های فعالی در این زمینه داشته است. مثلا اعتبارات امور رفاه اجتماعی۶۹ درصد، آموزش‌وپژوهش ۸۵ درصد و بهداشت و سلامت ۷۳ درصد رشد داشته است. 
علی یوسفی، معلم و استاد دانشگاه در این خصوص بیان می‌کند: همان‌طور که می‌دانید یکی از راه‌های رسیدن به دموکراسی در یک استراتژی بلندمدت، شرکت در انتخابات و مشارکت فعال است. چنانچه استراتژی ما اصلاحات باشد راهی جز این نداریم که حرکت‌های تدریجی را انتخاب کرده و در انتخابات مختلف شرکت کرده و یک گام به دموکراسی نزدیک شویم. همه می‌دانیم که در کشور به دلایل متعدد از جمله فقدان احزاب و... زمینه برای یک انتخابات حزبی و کاملا آزاد وجود ندارد اما از آنجایی که استراتژی ما اصلاح‌طلبانه و گام به گام بوده به همین خاطر در انتخابات ولو اینکه تمام لوازم و مقدمات دموکراتیک آن فراهم نباشد، شرکت می‌کنیم. اگر استراتژی ما غیر از اصلاحات باشد راه‌های دیگری وجود دارد که آن گروه‌ها خودشان باید شفاف بگویند دقیقا با چه مکانیسمی باید به دموکراسی برسند که تاکنون عملکرد مشخصی از این گروه‌ها ندیده‌ایم و اگر هم ارائه شده ناقص و آشفته بوده است. اما به این دلایل به حسن روحانی رای می‌دهم. 1- فضای سیاسی نسبت به دوره قبل خیلی بهتر شده است و نیروها و گروه‌های سیاسی راحت‌تر کنش‌های سیاسی دارند. رونمایی از حقوق شهروندی دستاورد بزرگی بوده هرچند در مراحل ابتدایی قرار دارد. امیدوارم در دوره چهار ساله بعدی زمینه اجرایی آن فراهم شود. 
2- موفقیت دولت ایران در حل مساله هسته‌ای که به برجام مشهور شد و سایه جنگ را از آسمان ایران دور کرد. (در آن مقطع با توجه به شرایط جهانی و منطقه‌ای و آرایش نیروهای جهانی، برجام کار بسیار بزرگی بوده است)
3- اقدامات بزرگ اقتصادی که در این دوره انجام شد شامل کنترل تورم، کاهش تورم و تثبیت آن، پیشی گرفتن صادرات غیرنفتی بر واردات که بعد از انقلاب بی‌سابقه بوده و افزایش اشتغال است. (هرچند برای رسیدن به نقطه مطلوب گام‌هایی مانده است.)


4- در حوزه فرهنگ با توجه به اینکه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تجربه داشتم نسبت به دوره قبل گشایش‌های زیادی صورت گرفته است. 
مهناز معظمی، فعال رسانه‌ای و همسر یک معلم می‌گوید: در انتخابات شرکت می‌کنم و به روحانی رای می‌دهم. به این دلایل. 1- بزرگ‌ترین دلیل رای دادنم ثبات اقتصادی در این دوره ریاست‌جمهوری است. مثلا در دوران احمدی‌نژاد هر ماه افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها در برخی از اجناس چه خوراکی چه غیرخوراکی داشتیم. در حالی که در این دوره قیمت‌ها تقریبا ثابت مانده‌اند. 2- افزایش آزادی‌بیان و احساس غرور ملی در ارتباط با خارج از کشور3- اختلاف طبقاتی بین اقشار جامعه اگر کمتر نشده باشد حداقل بیشتر نشده است. 4- همچنین روحانی را باصداقت‌تر و کاردان‌تر از بقیه نامزدها ارزیابی می‌کنم. 
مجید علیپور، معلم و فعال رسانه‌ای نیز در این زمینه می‌گوید: صندوق رای نتیجه و میراث بیش از یک قرن اندیشه‌ورزی پرفراز و نشیب ایرانیان است که با همه مزایا و نقص‌هایش به ما رسیده است. نسل‌های پیشین در برخورد با دنیای نو و حیرت از این پرسش که «چه شد غرب به پیش افتاد و ما عقب ماندیم؟» پاسخ‌هایی ارائه کردند که هریک از آنها ما را در مسیری انداخت و نتایجی بر ما تحمیل کرد. 
دسته‌ای پاسخ را در حکومت‌های استبدادی وابسته یافتند و راه‌حل را هم «انقلاب» و برپایی نظم و نظامی نو؛ دسته دیگری انگشت اتهام را به سمت استعمار و امپریالیسم گرفتند و پاسخ‌شان حول جنگ‌های چریکی یا دامن زدن به «شورش‌های کارگری و توده‌ای» بود. اما هزینه‌های بسیار و منافع اندکی که راه‌حل‌های پیشین بر ما وارد کرد در نهایت قاطبه ایرانیان را به اینجا رساند که در پاسخ به آن مساله‌محوری، بیش و پیش از هرچیز به کیستی و چیستی خودمان توجه کنیم و علت اصلی این عقب‌ماندگی تاریخی را در خصایل و خصایص خودمان بجوییم. من هم حضور مطالبه‌گرانه و به دور از انفعال و هیجان‌زدگی در انتخابات را تداوم عقلانیت و بلوغ سیاسی ایرانیان دانسته و با توجه به مبانی فکری و عقبه سیاسی- اجتماعی جناح‌ها و به ویژه با توجه به وضعیت موجود از دولت تدبیر و امید حمایت خواهم کرد. 
حفیظ‌الله مشهور، معلم و فعال رسانه‌ای نیز درخصوص رای دادن عنوان می‌کند: توجه به بحث انتخابات، آموزش‌و‌پرورش و کاندیداهای محترم را از دو منظر لازم می‌بینم؛ جنبه اول از نگاه یک معلم. وقتی به چهار سال گذشته آموزش‌و‌پرورش نگاه می‌کنم شاید به این نتیجه برسم که باز هم آموزش‌و‌پرورش اولویت اول دولت روحانی نبود، مشکلات معیشتی معلمان آن گونه که انتظار داشتند برطرف نشد و قول‌های عمل نشده فراوانی به جای ماند. اما کمی به عقب‌تر که نگاه می‌کنم متقاعد می‌شوم جلوی ویرانی‌های زیادی گرفته شد. دیگر هر روز شاهد اجرای تصمیمات شتاب‌زده‌ای نبودیم که فقط برای مطرح شدن نام یک نفر سرنوشت دانش‌آموزان مملکت را به تباهی بکشاند، اگر استخدامی انجام گرفت ساز و کار مناسبی برای آن دیده شد و هر فردی با هر میزان سواد یا بهتر است بگوییم هر میزان بیسوادی وارد سیستم آموزشی نشد، خودرایی در اتخاذ و اجرای تصمیمات کم‌رنگ‌تر شد و این‌ها نشانه‌هایی است که ادامه این راه را مثبت تلقی کنم. اما از منظر دیگر به‌عنوان یک معلم سنی‌مذهب به آموزش‌و‌پرورش چهار سال گذشته و دوره قبل از آن نگاه می‌کنم. هرگز فراموش نمی‌کنم روزهایی که به یمن روی کار آمدن دولت مهرورز پست‌های کلیدی اداری یکی پس از دیگری از بهترین و شاخص‌ترین همکارانم گرفته شد. قوانین نانوشته زیادی که اجازه مطرح شدن نام بهترین و زبده‌ترین افراد را برای تصدی یک پست نمی‌داد و این نگاه کوته‌نظرانه حتی تا واگذاری پست مدیریت یک مدرسه هم پیش رفت. به من این را القا کرده بودند که شما بالاترین منصبی که می‌توانی به آن فکر کنی، مدیریت در مدارسی است که هیچ خواهانی ندارد. طی چهار سال گذشته هرچند از این زاویه هم اوضاع کاملا بسامان نشد و فاصله زیادی با آنچه در دوره اصلاحات وجود داشت باقی ماند اما قدم‌های مثبت هرچند کم برداشته شد، قوانین نانوشته کمتر مورد استناد قرار گرفت و تا حدودی شایستگی‌ها مورد توجه واقع شد. 


او تاکید می‌کند: اما حالا با نامزدهایی طرف هستیم که هیچ‌کدام‌شان برنامه مشخصی در قبال آموزش‌و‌پرورش ارائه نکرده‌اند. پس به ناچار خواسته‌ها و انتظارات‌مان و امکان برآورده شدن‌شان را با عملکرد گذشته آنان در مناصبی که بوده‌اند بررسی می‌کنیم و به دنبال پاسخ این سوالیم که تداوم عقلانیت در تصمیم‌گیری‌های آموزش‌و‌پرورش با حضور کدام کاندیدا در مسند ریاست‌جمهوری محقق خواهد شد؟ فضای باز برای پیگیری مطالبات صنفی را کدام یک در اختیارمان قرار خواهد داد. به شعار شایسته‌سالاری کدام یک بیشتر می‌توان اعتماد کرد. آنچه عملکردهای سه کاندیدای مطرح در این دوره می‌گوید، این است که تداوم این حرکت مثبت فقط با روحانی امکان‌پذیر است. 
مهدی بهلولی، معلم و فعال صنفی نیز در ادامه تصریح می‌کند: برخلاف برخی دیدگاه‌ها که انتخابات ریاست‌جمهوری ایران را در سیاست‌های خرد و کلان کشور، کم‌اثر یا بی‌اثر می‌دانند، من بر این باورم که چنین نیست. شکی نیست که به این انتخابات، نقدهای زیادی وارد است اما این‌گونه نیست که بگوییم در میان گزینه‌ها هیچ تفاوتی وجود ندارد. نگاهی گذرا به دولت‌های نهم و دهم از یک‌سو و دولت یازدهم از سوی دیگر نشان می‌دهد که دولت‌های متفاوت، عملکردهای نسبتا متفاوتی خواهند داشت و این تفاوت‌ها در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... خود را نشان می‌دهند. اما بعد دیگر و مهمی که کمتر به آن توجه جدی می‌شود، بعد آموزشی است. به عنوان یک آموزگار و با نگاهی صنفی به عملکرد آموزش‌و‌پرورش در دولت یازدهم نمره بالاتری می‌دهم تا به عملکرد دولت‌های نهم و دهم در این زمینه. بنابراین در کل با دیدگاه ساده‌انگارانه یکسان‌نگر که همه دولت‌ها را کمابیش یکسان می‌بیند، مخالفم و در انتخابات شرکت می‌کنم تا نگاه و رویکردی، دولت را به دست گیرد که بیشتر می‌پسندم. 
وی ادامه می‌دهد: در میان نامزدهای این دوره از انتخابات به نظر من حسن روحانی بر دیگر نامزدها برتری دارد. قالیباف در مناظره‌ها نشان داد که گویا تصمیم دارد با برخوردهایی از نوع احمدی‌نژادی از مردم رای بگیرد. ایشان بیش از اینکه با رویکردی ایجابی وارد انتخابات شود با نگاهی سلبی و تهاجمی به دیگران می‌خواست کار خود را پیش ببرد. نتیجه چنین رویکردی خود را در دولت‌های نهم و دهم نشان داد. بنابراین تکرار آن را به سود کشور نمی‌بینم. اما ابراهیم رییسی هم سابقه اجرایی قابل توجهی ندارد و بیشتر پیشینه کاری ایشان در قوه قضاییه است. خبرهایی هم که از گوشه و کنار به گوش می‌رسد نشان می‌دهد بیشتر فرادستان دولت‌های نهم و دهم پیرامون وی گردهم آمده‌اند و همان‌طور که پیش از این گفتم عملکرد این دو دولت به هیچ رو قابل دفاع نیست. جهانگیری هم که به سود روحانی کنار رفت. میرسلیم و ‌هاشمی‌طبا هم که چندان قابل بحث نیستند. پس می‌ماند حسن روحانی که با توجه به عملکرد نسبتا قابل قبول در دولت یازدهم، منطق من حکم می‌کند که باید این فرصت را دوباره به او داد تا در دولت دوازدهم، برنامه‌های سیاسی، فرهنگی، آموزشی و... خود را پیش ببرد. این سخن من البته به معنای دفاع بی‌‌کم‌وکاست از عملکرد ایشان و دولت یازدهم نیست و به ویژه در زمینه آموزش‌و‌پرورش، انتقادهای زیادی از آن دارم اما در کل به نظرم مناسب‌ترین گزینه برای ریاست بر دولت دوازدهم است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha