ساعت 16: 00 بامداد روز31 اردیبهشت وقوع یک قتل به کلانتری ۱۷۴ قیام‌دشت اعلام شد.

حواشی یک تسویه‌حساب 6‌ساله

سلامت نیوز:ساعت 16: 00 بامداد روز31 اردیبهشت وقوع یک قتل به کلانتری ۱۷۴ قیام‌دشت اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری در محل جنایت واقع در یک معدن مس در محدوده روستای چهل‌قز و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد مالک معدن به نام اکبر ۴۵‌ساله بر اثر اصابت گلوله و ضربات متعدد جسم تیز به قسمت‌های مختلف بدن به قتل رسیده است.

به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: با تشکیل پرونده مقدماتی‌ای با موضوع قتل عمـد و به دستور رئیس شعبه ۱۰۱ دادگاه خاوران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. کارآگاهان اداره دهم با حضور در محل جنایت به تحقیق از نگهبان معدن پرداختند که موضوع قتل صاحب معدن را به پلیس اطلاع داده بود. 

 
مرا تهدید به کشتن کرد

 
تحقیقات برای کشف عامل یا عاملان این حادثه شروع می‌شود. نگهبان معدن که این قتل را گزارش داده بود به کارآگاهان می‌گوید: «با وجود تعطیلی معدن، مقتول حدودا ساعت ۱۲بامداد به معدن آمد و عنوان کرد که با دو نفر قرار ملاقات دارد و از من خواست تا آنها را به دفترش در داخل معدن راهنمایی کنم. حدود ساعت 00:15، دو جوان با یک پراید به معدن آمدند و عنوان کردند که با مقتول قرار ملاقات دارند. من نیز بنا به گفته مقتول آنها را به دفتر کارش راهنمایی کرده و خودم به کیوسک نگهبانی بازگشتم. حدودا نیم ساعت از حضور این دو نفر در دفتر مقتول نگذشته بود که ناگهان صدای شلیک گلوله آمد. به نزدیکی دفتر کار مقتول رسیدم که آن دو جوان را در حال خروج از دفتر دیدم. یک نفر از آنها که اسلحه کمری در دست داشت به سمت من آمد و لوله اسلحه‌اش را روی سینه‌ام گذاشت و مرا تهدید به کشتن کرد. پس از رفتن آنها، خودم را به داخل دفتر کار مقتول رساندم و با کمی جست‌وجو جسد صاحب معدن (مقتول) را نزدیکی دیوار پشتی دفتر پیدا کردم. بلافاصله از دفتر بیرون آمده و موضوع را به پلیس اطلاع دادم.»

 

چهره‌نگاری برای کشف مجرمان


کارآگاهان اداره دهم در چندین نوبت چهره‌نگاری و جمع‌بندی اطلاعات ارائه‌شده از سوی نگهبان معدن، چهره‌ای فرضی‌ای از دو جوان پراید‌سوار به‌دست آوردند. در ادامه و با انجام تحقیقات از اعضای خانواده مقتول، کارآگاهان موفق به شناسایی تصاویر دو برادر به نام‌های مجتبی ۳۷‌ساله و مهدی ۲۵‌ساله شده و تصاویر آنها از سوی نگهبان معدن نیز مورد شناسایی قرار گرفت. با شناسایی مجتبی و مهدی، دستگیری آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. هر دو نفر آنها در منطقه اتابک دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند. مجتبی (برادر بزرگ‌تر) در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان کرد که برادرش در ارتکاب جنایت هیچ نقش و مشارکتی نداشته و در زمان جنایت تنها نظاره‌گر بوده است. مجتبی درباره انگیزه و نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان می‌گوید: «حدود ۶ سال پیش مقتول در مغازه‌ بنده در منطقه اتابک کار می‌کرد تا اینکه یک روز اسنادی را درباره مالکیتش بر یک معدن ارائه و عنوان کرد که مالک یک معدن مس در محدوده روستای چهل‌قز است اما سرمایه‌ای برای بهره‌برداری از آنجا ندارد. به این بهانه به من پیشنهاد سرمایه‌گذاری در زمینه استخراج معدن را مطرح کرد و پس از قبول پیشنهاد از سوی بنده قرار بر آن شد تا پنج درصد مالکیت معدن به من واگذار شود.» مجتبی در ادامه‌ اعترافاتش به کارآگاهان توضیح می‌دهد: «با فروش منزل و مغازه خود مبلغی در حدود یک میلیارد تهیه کرده و در معدن مس روستای چهل‌قز سرمایه‌گذاری کردم؛ با وجود قرار اولیه ما دو نفر، هر بار مقتول به بهانه‌های مختلف در این چند سال از ثبت مالکیت پنج درصد معدن برای بنده خودداری می‌کرد و این درحالی بود که قرارداد مابین ما دو نفر تماما به صورت زبانی بسته شده بود و هیچ قرارداد مکتوبی در این خصوص وجود نداشت.»


از چند سال پیش به فکر کشتنش بودم


مجتبی درباره نحوه ارتکاب جنایت نیز به کارآگاهان می‌گوید: «از حدود چند سال پیش اسلحه‌ای را خریداری و آن را نگهداری می‌کردم؛ روز جنایت به‌واسطه ترسی که از مقتول داشتم اسلحه و همچنین یک چاقو را با خودم برداشتم و به همراه برادرم به سمت معدن به‌راه افتادیم. داخل دفتر در حال صحبت با مقتول بودم؛ از او درخواست بازپرداخت پولم را کردم اما ناگهان منکر هر گونه دریافت پولی از من شد؛ دیگر متوجه چیزی نشدم، اسلحه را از زیر لباسم خارج کردم.مقتول با دیدن اسلحه از پشت صندلی بلند شد و به سمت دیوار پشتی دفتر فرار کرد که گلوله اول شلیک شد. مقتول روی زمین افتاده بود که خودم را بالای سرش رساندم و گلوله دوم را به سینه‌اش شلیک کردم. متوجه هیچ چیز نبودم، برادرم گیج و مات نظاره‌گر ماجرا بود؛ با چاقویی که همراه داشتم، چند ضربه به پهلو، دست و گردن مقتول زده و از دفتر خارج شدم. نگهبان معدن را در مقابل دفتر مقتول دیدم، با تهدید اسلحه، نگهبان نیز کاری نکرد و من به همراه برادرم از محل متواری شدیم.» سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعترافات صریح متهم اصلی پرونده درباره ارتکاب جنایت و برای انجام تحقیقات تکمیلی، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha