سلامت نیوز: «کنار گاریاش در جای پارک خودرو ایستاده و آرنجش را روی دسته گاری تکیه گاه خود کرده است. همینطور که یک طرفی بالاتنهاش را روی گاری انداخته به هر خودرویی که سرعتش را کم میکند میگوید جاپارک 10 تومان.»
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه فرهیختگان در ادامه می نویسد: این سکانس اول یک فیلم سینمایی یا شروع یک قصه نیست، ماجرای برخی از باربران بازار است که این روزها از نبودن جای پارک و پر بودن پارکینگها در خیابانهای منتهی به بازار سود میبرند و بدون تلاش درآمد کسب میکنند.
وارد خیابان 15 خرداد که میشوی تا چشم کار میکند خودرو پارک شده و در کنار بیش از نیمی از این خودروها خودرویی دیگر ایستاده یا با سرعتهای زیر 10 کیلومتر در جستوجوی جای پارک حرکت میکنند. پارکینگهایی که یک روز بیشترین درآمد را در خیابانهای منتهی به بازار داشتند حالا یک تابلوی کوچک آویزان به زنجیر تاب میخورد و خبر از پایان ظرفیت پارکینگ میدهد.
اینجا یک دقیقه مانده به بازار اصلی تهران است. جایی که اگر در پارکینگهای آن محله آشنا نداشته باشی نمیتوانی برای پارک خودروی خود جایی پیدا کنی مگر اینکه صبح زود و قبل از کاسبهای بازار آمده باشی. این در حالی است که خود این خیابانها حتی برای خودروی خود کسبه هم جا ندارد و کسبه با پارکینگها هماهنگ میکنند تا هر روز برایشان جا نگه دارند.
حالا کسانی که تا پیش از این با گاریهای خود برای مردم بارهایشان را میبردند یا اجناس مغازهها را جابهجا میکردند کاسبی جدیدی برای خود دست و پا کردهاند؛ گاری خود را در جای پارک قرار میدهند و جای پارک را به افراد میفروشند. رحمت که 40 سال دارد و با یکی از همین گاریها در انتظار فروش جا پارک است به «فرهیختگان» میگوید: «درآمدش از باربری بیشتر است. تازه لازم نیست بار ببرم. هر خودرویی میرود جای آن میایستم تا خودروی بعدی بیاید.
میپرسم هر بار چقدر معطل میشوی تا جای پارک را بفروشی؟ میگوید کمتر از سه دقیقه. بیشتر هم طول کشیده اما خیلی کم اتفاق میافتد زمان طولانیتری منتظر باشم. هنوز جملهاش را تمام نکرده که چشم میدوزد به جای پارکی که دو خودرو جلوتر خالی میشود. سریع با تلفن همراهش شمارهای را میگیرد و با فریاد به کسی که انگار همکارش است خبر میدهد جای پارک خالی شده است. درباره اینکه تاکنون کسی به این کار آنها اعتراض کرده یا نه؟ میگوید از اداره و سازمان کسی نیامده ولی مردم بعضی وقتها درباره هزینه جای پارک چانه میزنند و من تخفیف میدهم. حتی جای پارک سه هزار تومانی هم فروختهام به خانمی که خیلی عجله داشت.
هنوز چند دقیقه از تماسش نگذشته که به پهنای صورت میخندد و دستش را برای کسی تکان میدهد. مردی همسن و سال خودش با گاری کوچکی به ما نزدیک میشود و گاریاش را در جای پارک میگذارد و خودش پیش ما میآید. به نشانه تشکر اول یکی پشت رحمت میکوبد و شروع میکند. سر ظهر جای پارک زیاد است. وقت ناهار که میشود خیلیها خرید را رها میکنند و میروند. رحمت از این حرف خوشش نمیآید و میگوید نه این جاپارکی که برایت گرفتم چهار هزار تومان میارزد.
با وجود حضور گاریها در جاهای پارک خیابانهای منتهی به بازار هنوز خبری از سازمان یا نهادی رسمی برای این موضوع نشده و افراد به جای اینکه بتوانند در خیابان و بدون هزینه پارک کنند باید متحمل هزینههایی شوند که باربران برایشان تهیه میکنند.
نظر شما