سلامت نیوز: دعوای پسرعمه و پسردایی بر سر پول جوجه كباب، به قتل منجر شد. متهم23 ساله كه سپهر نام دارد، به زودی در دادگاه كیفری استان تهران محاكمه میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان،سیزدهم فروردین ماه سال 95، مأموران كلانتری لواسان از مرگ مشكوك پسر جوانی در یكی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. بررسیها نشان داد كه پسر 22 ساله كه آرمان نام داشت با ضربه چاقو مجروح شده و بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داده است.
پدر او كه در محل حاضر بود، به پلیس گفت: امروز برای سیزده بدر همراه خانواده به تفریح رفتیم. پسرم آرمان و پسر عمهاش قرار گذاشته بودند برای ناهار جوجه كباب بخرند. آنها بعد از صرف ناهار سر پول جوجهها با هم درگیر شدند. وقتی دعوایشان بالا گرفت، سپهر شیشه نوشابه شكست و ضربهای به پسرم زد كه منجر به مرگش شد.
بعد از انتقال جسد به پزشكی قانونی سپهر، متهم 23 ساله بازداشت شد.او به جرمش اعتراف كرد و گفت: پدر بزرگم در لواسان زندگی میكند و هر سال سیزده بدر به خانه او میرویم. امسال هم مثل هر سال قرار بود به آنجا برویم. شب گذشته با آرمین تماس گرفتم و با هم قرار گذاشتیم برای ناهار سیزده بدر جوجه بخریم. صبح امروز چند كیلو جوجه خریدیم و همراه خانودهها به منزل پدربزرگ رفتیم. با هم ناهار را آماده كردیم و خوردیم. بعد از ناهار پدربزرگ سهمی از پول جوجه را با مادرم حساب كرد. آرمین ناراحت و به این كار پدربزرگ معترض شد و گفت چرا همیشه هوای عمه را داری و به فكر پدرم نیستی؟! با اینكه وضع مالی خوبی داری، اما به پدرم كمك نمیكنی! وقتی این صحبتها را شنیدم، دلم برای پدربزرگم سوخت و به طرفداری از او با آرمین درگیر شدم.
آرمین خیلی عصبانی بود و میترسیدم به پدربزرگ و مادربزرگم لطمه بزند، به همین دلیل او را از اتاق بیرون و در را قفل كردم. آرمین دستبردار نبود. او اصرار داشت با شكستن شیشه بالای در اتاق وارد شود، به همین دلیل بدنش زخمی شد. او وقتی دید تلاشش بیفایده است، از بالای در پایین آمد و محكم به در میكوبید. برای اینكه او را ساكت كنم با تكه شیشه شكسته تهدیدش كردم و از لای در به او ضربه زدم. مطمئن نیستم به شكم او خورده باشد.
متهم در ادامه گفت: وقتی آرمین را به بیمارستان بردند، بلافاصله به كلانتری رفتم و در حالیكه ماجرای درگیری را توضیح میدادم، خبر دادند آرمین فوت كرده است. شوكه شده بودم، فكر نمیكردم ضربه كاری باشد و منجر به قتل او شود. بعد از توضیحات متهم، پدربزرگ او به پلیس گفت: دخترم سالهاست فلج است و روی صندلی چرخدار زندگیاش را سپری میكند. وظیفه خودم میدانستم او را از نظر مالی كمك كنم و فكر نمیكردم این موضوع باعث حساسیت بچهها شود. وقتی 35 هزار تومان سهم جوجهها را به دخترم دادم. آرمین ناراحت شد و سپهر به حمایت از من با او درگیر شد. او در ادامه گفت: آنها آن روز بعد از خوردن مشروب حالت عادی نداشتند به همین دلیل نتوانستند خودشان را كنترل كنند.
بعد از اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم، پرونده تكمیل و به شعبه دهم دادگاه كیفری یك استان تهران فرستاده شد. به زودی متهم پای میز محاكمه قرار خواهد گرفت.
نظر شما