واژه افسردگی ناخودآگاه نام بزرگسالان را در ذهن تداعی می‌کند و در اذهان عمومی احتمال ابتلا به افسردگی در یک کودک یا نوجوان بسیار کم است، اما واقعیت خلاف این ادعاست. بر اساس آخرین مطالعات صورت گرفته پنج‌درصد از کودکان و نوجوان ایرانی مبتلا به افسردگی شدید هستند. این رقم تامل‌برانگیز است. تصور آنکه کودک، در سنینی که باید شیطنت‌ کند و خنده‌های از ته دل سر دهد با ناامیدی روزگار گذرانده و در ارتباط با دیگران ناتوان باشد بسیار سخت است.

ابتلای ۵ درصد از کودکان و نوجوانان ایرانی به افسردگی شدید

سلامت نیوز: واژه افسردگی ناخودآگاه نام بزرگسالان را در ذهن تداعی می‌کند و در اذهان عمومی احتمال ابتلا به افسردگی در یک کودک یا نوجوان بسیار کم است، اما واقعیت خلاف این ادعاست. بر اساس آخرین مطالعات صورت گرفته پنج‌درصد از کودکان و نوجوان ایرانی مبتلا به افسردگی شدید هستند. این رقم تامل‌برانگیز است. تصور آنکه کودک، در سنینی که باید شیطنت‌ کند و خنده‌های از ته دل سر دهد با ناامیدی روزگار گذرانده و در ارتباط با دیگران ناتوان باشد بسیار سخت است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، علائم افسردگی بین بزرگسالان، کودکان و نوجوانان تقریبا مشابه است. کودکان و نوجوانان در هنگام افسردگی دچار اندوه، اشک و گریه مداوم می‌شوند، آنها ناامید هستند و به شدت انگیزه فعالیت کمی‌ دارند، از خستگی و انرژی تحلیل‌رفته مداوم رنج می‌برند، از نظر اجتماعی از دوستان و اطرافیان کناره‌گیری می‌کنند و اعتماد به نفس پایین و احساس گناه دارند. احساساتی مانند ناتوانی، بی‌قراری، خشم و تنفر در آنها افزایش پیدا می‌کند و شکایت‌ مداوم از بیماری‌های جسمانی سبب غیبت‌ مکرر آنها در مدرسه می‌شود. آنها در انجام تکالیف مدرسه به دلیل عدم تمرکز بر مطالب دچار مشکل هستند و اختلالات عمده در خواب و خوراک دارند.

علل افسردگی در کودکان

کودکان در طول دوره زندگی‌، ممکن است افسردگی را تجربه کنند که این اختلال با افزایش سن، در دختران، بیشتر از پسران دیده می‌شود. زمانی که احساس و تصور بد کودک از خود به اوج می‌رسد او را مبتلا به افسردگی می‌کند. عوامل خانوادگی و زیستی، بیش‌ از عوامل دیگر در بروز افسردگی در کودکان نقش دارند. در اوایل دهه 80 بر اساس آمار وزارت بهداشت 20‌درصد از کودکان مبتلا به افسردگی بودند. ابتلای والدین به اضطراب و افسردگی با کاهش حس مسئولیت پذیری آنها نسبت به مراقبت، آموزش و تغدیه فرزندان همراه است و آشفتگی در روان آنها بر روی آشفتگی در روان و عواطف کودک نیز موثر است. افسردگی کودک پیامدهای منفی بسیاری مانند افسردگی‌ در ادوار آینده، عدم سازگاری‌های اجتماعی، مشکلات تحصیلی و در برخی مواقع حتی اقدام به خودکشی به همراه دارد. این اختلال‌ها در بزرگسالان، با طیف وسیع‌تری خود را نشان‌ می‌دهند. برخی صاحبنظران معتقدند سوابق خانوادگی و وراثت، در افسردگی کودکان نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و شروع افسردگی در آنها بیشتر تحت‌تاثیر عوامل خانوادگی و وراثت است. با وجود این، از هم‌گسیختگی خانوادگی، ارتباط تنگاتنگی با افسردگی کودکان دارد. از هم‌گسیختگی خانوادگی به معنای روابط سرد و بی‌روح بین والدین کودک است. شناخت‌درمانی رفتاری برای کودکان افسرده، نویدبخش است اما در مورد کودکان و نوجوانان با افسردگی و استرس شدیدتر، احتمال بهبودی با این روش، کمتر است و باید با مشورت پزشک، از دارو استفاده کرد.

علل افسردگی در نوجوانان

دلایل فراوانی برای بروز افسردگی در نوجوانان وجود دارند. گاهی بروز یک اتفاق ناگوار سبب افسردگی در نوجوان می‌شود. برای مثال او یکی از اعضای خانواده یا دوست نزدیک خود را از دست می‌دهد یا والدین نوجوان از یکدیگر طلاق می‌گیرند. انتقال به مدرسه یا محله جدید نیز می‌تواند زمینه‌ساز افسردگی در نوجوان شوند. اما مهم‌تر از همه بی‌توجهی به نیازهای عاطفی و فیزیکی نوجوان است. زمانی که او پشتیبان مهم خود را در زندگی از دست می‌دهد یا دائما اطرافیان با او بدرفتاری و عزت‌نفس او را خدشه‌دار می‌کنند احتمال بروز افسردگی در او بالاتر می‌رود. تغییرات‌بزرگ در زندگی نوجوان می‌توانند برای او ایجاد افسردگی کنند.

اگر او حمایت‌عاطفی کافی را از سوی جمع دوستان، والدین و خواهر و بردار خود دریافت نکند نیز ممکن است به افسردگی مبتلا شود. نباید تصور کرد که نوجوان حوادث ناگواری که در کودکی برای او رخ داده را فراموش می‌کند. او تجربیات تلخی که در کودکی روی داده‌ را در سال‌های نوجوانی یادآوری می‌کند و این اتفاقات و تجربیات با افزایش سن معانی جدیدی برای نوجوان پیدا می‌کنند. دوران بلوغ، دوران وقوع تغییرات مهم در افراد است. این تغییرات سبب ظهور احساساتی می‌شوند که زیر شاخه افسردگی هستند. نوجوانان معتاد به سبب تغییرات ایجاد شده در اثر استعمال مواد مخدر در فرایندهای شیمیایی مغز دچار انواع افسردگی می‌شوند. بعضی از مشکلات پزشکی مثل کم‌کاری تیروئید و اختلال در عملکرد هورمون‌ها توازن روحی افراد را از بین می‌برند، به همین دلیل دردهای فیزیکی مزمن نیز می‌توانند سبب افسردگی شوند. این نوع از افسردگی‌ها پس از درمان مشکلات جسمی، از بین می‌روند. افسردگی در نوجوانان نیز یک اختلال ژنتیکی است و نوجوانانی که اعضای خانواده آنها به افسرگی مبتلا هستند بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند. آمار نشان می‌دهد، در حدود ۲۰‌درصد افراد، افسردگی را در نوجوانی تجربه می‌کنند و ۱۰ تا ۱۵‌درصد نوجوانان، نشانه‌های افسردگی را پیوسته بروز می‌دهند. حدود پنج‌درصد نوجوانان، به‌طور دائم دچار افسردگی شدید هستند و حدود 3/8‌درصد نوجوانان، دست کم یک سال افسردگی را تجربه می‌کنند. دو‌درصد نوجوانان از دیستیمیا، نوعی افسردگی خفیف و بلندمدت و در سال‌های آخر نوجوانی از اختلال دوقطبی رنج می‌برند. 30‌درصد از نوجوانان افسرده مشکلات بسیاری مانند مصرف موادمخدر پیدا می‌کنند. موضوع بحث برانگیز آن است که کمتر از ۳۳‌درصد نوجوانان مبتلا به افسردگی تحت‌درمان قرار می‌گیرند.

تنهایی کودکان، تاثیر رسانه‌ها و مدرسه

واقعیت آن است که زندگی شهری کودکان و نوجوانان را تنهاتر کرده است. اکثر خانواده‌ها کم‌جمعیت، تک‌فرزند و به دلیل مشکلات اقتصادی و افزایش خواسته‌ها و نیازهای مالی پدر و مادر معمولا هر دو شاغل هستند و کودکان یا نوجوانان در خانه تنها می‌مانند. اگر خانواده توانایی پرداخت هزینه مهد و آمادگی را برای کودک داشته باشد او نسبت به همسالان خود خوش‌شانس‌تر است و می‌تواند ساعتی از روز را با آنها به بازی و تفریح بپردازد. اما در صورتی که امکان مالی برای به مهد فرستادن کودک وجود نداشته یا او از رفتن به مهد امتناع ‌کند در این صورت کودک معمولا نزد پدربزرگ یا مادربزرگ خود گذاشته می‌شود یا در بدترین حالت‌ممکن تا زمان بازگشت پدر یا مادر در خانه تنها می‌ماند. کودک بدون حضور والدین چه می‌کند؟ جواب این سوال تا چند دهه قبل بازی کردن، نقاشی کشیدن، فعالیت‌های بدنی و... بود، اما کودک عصر حاضر بازی‌‌کامپیوتری می‌کند یا تلویزیون می‌بیند. در غیاب والدین نظارت آنها بر کودک به حداقل ممکن می‌رسد و او هرچه بخواهد انجام می‌دهد. بنابراین باید بازی‌های کامپیوتری و برنامه‌های تلویزیونی مناسب را برای او انتخاب و او را از خطرات احتمالی مصون کرد. تاثیر مدرسه را برای کودکان و نوجوانان به عنوان یک منبع قدرت نمی‌توان نادیده گرفت. معلم‌ها با دقت در رفتار، پوشش، نحوه گفتار و برخورد با کودکان در تامین سلامت‌روانی آنها نقش مهمی دارند و از سوی دیگر با هشیاری و دقتی که در شناسایی علائم‌افسردگی در کودکان به کار می‌گیرند و با گوشزد و اعلام به موقع به والدین می‌توانند در این مورد بسیار موثر عمل کنند.

لزوم کنترل درونی کودکان و نوجوانان

یک روانشناس در گفت‌و‌گو با «آرمان» به تشریح علل‌افسردگی در کودکان و نوجوان پرداخته و می‌گوید: فرزندانی که شادابی، نشاط و انگیزه و روابط اجتماعی خوبی ندارند معمولا به افسردگی‌های ژنتیکی یا محیطی- اکتسابی مبتلا هستند و پنج‌درصد کودکان و نوجوانان بیشتر به دلایل محیطی و اکتسابی افسرده می‌شوند. اگر دو نهاد خانواده و مدرسه مسئولیت‌های خود را در راستای یک تربیت‌سالم پیگیری نکنند احتمال بروز آسیب‌های روانی-‌اجتماعی مانند افسردگی در کودکان بالا می‌رود. مهدی حاج‌اسماعیلی می‌افزاید: به اعتقاد ویلیام گلاسر، روانپزشک و بنیانگذار تئوری‌انتخاب و واقعیت‌درمانی، بسیاری از آسیب‌های روانی ‌و اجتماعی در واقع علت فیزیولوژیکی نداشته و احتیاجی به مصرف دارو ندارند. این مشکلات اضطراب، افسرد‌گی‌، پرخاشگری، وسواس، مشکل عدم اعتماد‌به‌نفس و اعتیاد هستند. او تاکید می‌کند: بنابراین راه پیشگیری از ابتلا به افسردگی در کودکان و نوجوانان و کاهش آمار افسردگی‌‌، اضطراب و پرخاشگری در جامعه استفاده از رویکرد تئوری انتخاب یا همان رویکرد سلامت است. رابطه والدین با یکدیگر و با کودکان و نوجوان و رابطه معلمان با دانش‌آموزان به دو دسته کلی رابطه کنترل بیرونی و درونی خلاصه می‌شوند. رابطه کنترل بیرونی باعث تخریب اعتماد در بین خانواده و کودک و دانش‌آموز و مدرسه می‌شود. حاج اسماعیلی می‌افزاید: هر انسانی پنج نیاز اساسی تحت‌عنوان احساس تعلق و دوست داشتن، قدرت (خودارزشمندی)، بقا و سلامتی، آزادی و تفریح دارد که بیشتر در رابطه‌های انسانی ارضا می‌شوند. او خاطرنشان می‌کند: کنترل بیرونی زمانی رخ می‌دهد که والدین یا معلم کودک و نوجوان با او از طریق شیوه‌های نصیحت، تهدید، تحقیر، تنبیه، داد زدن، قهر کردن، نق و غر زدن، انتقاد و عیب‌جویی، مقایسه و باج و رشوه برخورد کنند.

حاج اسماعیلی می‌افزاید: بسیاری از والدین تحت‌عنوان پاداش به کودک رشوه می‌دهند. در این ساختار ارتباطی نه تنها اعتماد‌به نفس و کنترل خشم رشد نمی‌یابد بلکه علائمی مانند اضطراب و افسردگی‌ و... رخ می‌دهد و فرزندان مسئولیت‌گریز و ناخشنود می‌شوند. او می‌گوید: والدین و معلمان در مرحله نخست باید کنترل‌درونی انجام دهند. کنترل درونی شامل سکوت، گوش دادن، همدلی، احترام، پرسشگری سقراطی، گفت‌وگو، حمایت‌های منطقی، الگو بودن والدین و معلم برای کودک و تشویق منطقی است. پرسشگری سقراطی یکی از روش‌های‌اساسی در تربیت کودک است که بدون ارزیابی فرد به او برای تحلیل رفتار کمک می‌شود. سوالاتی مانند فرزندم اسم کاری که کردی چیست و اگر نظم داشته باشی چه کمکی به زندگی تو می‌کند، در زمره سوالات پرسشگری‌سقراطی قرار می‌گیرد. والدین باید در کارگاه‌های آموزشی رفتار با کودک مشارکت کنند تا کمتر شاهد کودکان و نوجوانان افسرده، پرخاشگر و... باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha