شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۶
کد خبر: 218072

لین مساله در بحران زیست‌محیطی موجود، ساختار اقتصاد ماست که صرفا به بهره‌برداری از منابع طبیعی در بهترین حالت پرداخته یا آن را به محصولات فرآوری‌شده از منابع طبیعی از سوی صنایع مخرب محیط‌زیست یا با تکنولوژی بسیار قدیمی و کم‌بازده تبدیل کرده است.

تصمیم گیری محیط زیستی پشت درهای بسته

سلامت نیوز-*عادل طیبی: در بحران بزرگ زیست‌محیطی خوزستان بیش از علت‌ها، بسیار به معلول‌ها پرداخته شده. نگاه مهندسی به این بحران در افکار عمومی و بسیاری از تصمیم‌گیران مشهود بود.

به گزارش سلامت نیوز،جهان صنعت نوشت:  علت‌هایی مانند انتقال آب از سرشاخه‌های کارون به‌عنوان علت‌العلل نگریسته شد(مقصود ارزیابی این علت یا تقلیل اثرات زیست‌محیطی آن نیست) اما دقیقا اینجا نقطه‌ای است که به خطا می‌رویم. گاهی لازم است به‌جای ارائه آمار و راهکارهایی که بعضا همه شنیده‌اید یا نتایجی که کارگروه رفع بحران برای کاستن معلول‌ها به‌کار برده و طی 13 سال گذشته راه به جایی نبرده، به لزوم تغییر نگرش به این بحران و توجه به آن به‌عنوان مساله‌ای اجتماعی و نیازمند گفت‌وگو در عرصه عمومی و با ذی‌نفعان بپردازم.


اولین مساله در بحران زیست‌محیطی موجود، ساختار اقتصاد ماست که صرفا به بهره‌برداری از منابع طبیعی در بهترین حالت پرداخته یا آن را به محصولات فرآوری‌شده از منابع طبیعی از سوی صنایع مخرب محیط‌زیست یا با تکنولوژی بسیار قدیمی و کم‌بازده تبدیل کرده است. بهره‌برداری از طبیعت را به‌عنوان ابزاری برای توسعه برمی‌شماریم و همه‌ برنامه‌ریزی‌های کشور از اولین برنامه در سال 1327 تاکنون، نگرشی عمران‌محور به توسعه داشته‌اند. نگاهی مهندسی، کمی و... بدون توجه به کیفیت‌ها.


در نظام برنامه‌ریزی ما و نگرش‌مان به توسعه تنها چیزهایی وجود دارد که بتوان آنها را با اعداد سنجید و در جداول برنامه‌ریزی جای داد اما نقطه مغفول در این سیستم توجه به فرهنگ (به معنی بسیط آن) که شامل سرمایه انسانی، خلاقیت، تاریخ، میراث فرهنگی ملموس و غیرملموس، تولید سرمایه از راه دانش و...است و نه بهره‌برداری صرف از طبیعت.


شما اگر برنامه‌های امروز در کشور را بررسی کنید، خروجی‌اش صرفا مصنوعاتی مانند پل، ساختمان‌ها، جاده‌ها و... است یعنی صرفا ساخت‌ و ساز و عمران مهم است و تخریب محیط‌زیست به منظور دستیابی به آن اهداف از اهمیت بسیار کمتری برخوردار است.


در این گفتمان برنامه‌ریزی، غالبا کلماتی چون سرزمین پهناور ایران، خوزستان زرخیز، پرآب‌ترین رود ایران و آمارهای توجیهی برای حرف‌های برنامه‌ریزان را بارها شنیده‌ایم اما امروز باید این نگرش به برنامه‌ریزی را خاتمه داد و دانش‌های نوین و میان‌بخشی را وارد زبان برنامه‌ریزی کرد و نگرش انسان توانمند و خلاق که می‌تواند زیربنای توسعه پایدار و همه‌جانبه باشد، در راس قرار گیرد نه اهداف کمی پیشرفت.


در واقع نکته مهم این است که امروز باید نگاه ابزاری به خوزستان به‌عنوان کالا و مردم خوزستان به‌عنوان نیروی کار را تغییر داد.
بحران امروز ما از اتکای بیش از حد به گفتمان سود و بهره‌برداری بیشتر از منابع موجود به‌وجود آمده است، به بیانی دیگر اتکای بیش از حد به طبیعت و استثمار آن.


راه‌حل بحران زیست‌محیطی، توجه به جنبه‌های دیگری از اقتصاد است که با تقویت اجتماع و توانمندسازی و پرورش افراد رقم می‌خورد؛ انسانی که نه‌تنها منشا تولید حقیقی سرمایه است بلکه با فرهنگ مطالبه‌گری پرورش یافته و با آن عجین شده و فریادرس نسل‌های آتی‌مان باشد تا شاید حداقلی از منابع حیات که نزد ما امانت است، به دست آنها برسد.


دومین مساله در بحران زیست‌محیطی فعلی خوزستان، حرکت آن به سوی گسترش بحران و نمایان شدن ناپایداری توسعه در استان است که خروجی‌ای‌ جز بی‌ثباتی اجتماعی و سیاسی در پی نخواهد داشت.


این بحران که فرآیندی تدریجی بوده، ناشی از تصمیم‌گیری درخصوص مسایل اقتصادی و زیست‌محیطی در سلسله‌مراتب‌ بوروکراتیک و تحت تاثیر فرآیندهای سیاسی و رسانه‌ای است که در کنار هم این گفتمان را به‌گونه‌ای شکل داده‌اند که مساله زیست‌محیطی را از دستور کار خارج کرده و اقدامات مخرب محیط‌زیست را که در نگاه کلان مخرب منافع ملی است، به‌گونه‌ای جلوه دهند که بخش وسیعی از ما این اقدامات را در راستای منافع ملی و حتی منافع فردی‌مان ببینیم.


ایجاد دوگانه‌هایی که توسعه را در مقابل محیط‌زیست قرار می‌دهد، عملا راه را برای دیگر گزاره‌های ممکن و تجربه‌شده که در دانش برنامه‌ریزی، اقتصاد و توسعه در جهان وجود دارد، بسته است.


در این میان نقش‌آفرینی سیاست‌های محلی و بخشی‌نگر بر سیستم تخصیص منابع کشور نیز به وسعت این بحران دامن زده و عملا در سدسازی‌ها، جانمایی صنایع و بهره‌برداری از منابع بدون توجه به ارزش اقتصادی یا ارزیابی دقیق از پیامدهای زیست‌محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انجام می‌شوند. 


در چالش‌های بین‌المللی که بحران‌هایی بدخیم را در دل خود به همراه دارد، گفتمان دیپلماسی و گفت‌وگو برای کسب حداکثر منافع طرفین و رفع مناقشه حاکم است؛ اتفاقی که ما نیز به آن نیازمندیم، برقراری امکان گفت‌وگو با ذی‌نفعان در بحران زیست‌محیطی خوزستان است.
همان‌طور که گفتیم، بحران مزمن و بدخیم خوزستان ناشی از تصمیم‌گیری‌های تکنوکرات‌ها تحت تاثیر سیاستمداران، افراد موثر محلی و... پشت درهای بسته است و حتی طرح‌های انتقال آب با برچسب‌هایی چون محرمانه و...در دستور کار قرار می‌گیرد.


این تصمیم‌ها بدون اطلاع ذی‌نفعان، مشارکت و گفت‌وگو با آنها در فرآیندی غیردموکراتیک شکل گرفته که بر توجیهات اقتصادی و ارزیابی‌های زیست‌محیطی سفارشی که بیشتر شبیه داده‌سازی‌ برای به کرسی نشاندن تصمیمات کارفرمای تکنوکرات است، استوار شده و تاثیرات واقعی زیست‌محیطی و اجتماعی، همیشه مغفول مانده و بر مبنای سیستم موجود و بدون نظارت نهادهای مستقل یا طرح و انتشارشان در عرصه عمومی و گفت‌وگو با ذی‌نفعان امید به تغییر در تصمیم‌سازی‌ها نیست.


البته این را باید گفت که در شیوه تصمیم‌گیری فعلی حتی متخصصان مخالف با گفتمان غالب تصمیم‌گیر فعلی از فرآیند انجام کار حذف می‌شوند، چه برسد به تغییر روش و گفت‌وگو با ذی‌نفعان که به نظر بازنگری اساسی در شیوع کنونی بیاید.


در مساله آب، ترویج سدسازی و انتقال آب به‌عنوان تکنولوژی برتر و راهکار حل مشکل کم‌آبی در کشور و همچنین برجسته ساختن آن به‌عنوان نماد توسعه علمی- مهندسی کشور یا حتی قدرت ملی ناشی از همین نگرش بوروکراتیک و تکنوکراتیک به تصمیم‌سازی‌هاست که پشت درهای بسته و بدون گفت‌وگو با ذی‌نفعان انجام شده و یکی از خروجی‌هایش بحران زیست‌محیطی فعلی خوزستان است.


شاید لازم است در اینجا بپرسیم حال که در بسیاری از موارد تخصصی دادگاه‌های ویژه‌ای وجود دارد، چرا در حوزه‌های زیست‌محیطی این دادگاه‌ها شکل نگرفته تا به‌عنوان نهادی مستقل و خارج از مجموعه بوروکراتیک دولت، اقدام به دادستانی از حق عمومی شود؟


در پایان نیز پیشنهاداتی در این زمینه اعلام می‌شود.


1- توجه به توانمندسازی شهروندان و فرهنگ‌سازی در زمینه مطالبه‌گری و رساندن صدای خودشان به مسوولان 

2- تشکیل کارگروه پیگیری مطالبات شهروندان و نظارت این کارگروه بر فرآیندهای اجرایی در زمینه حل مشکلات 


3- گفت‌وگوی تصمیم‌گیران در حوزه‌های مرتبط با مسایل زیست‌محیطی با شهروندان و تاثیرگذاری نظر شهروندان بر این تصمیمات و تشکیل کمیته ناظر و مستقل برای نظارت بر ارزیابی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی و انتشار عمومی این ارزیابی‌ها


4- توجه به تغییر اولویت‌های اقتصادی کشور از اقتصادی بهره‌‌بردار به اقتصادی فرهنگ‌محور و فناورانه


5- زمینه‌سازی برای مشارکت سمن‌ها، نخبگان، متخصصان و دانشگاهیان استان (از رشته‌های متفاوت) در مسایل پژوهشی و کارشناسی‌های مرتبط با حوزه اقتصاد و محیط‌زیست و رفع بحران‌های موجود.


6- زمینه‌سازی برای مشارکت شهروندان در فعالیت‌ها و اقدامات زیست‌محیطی و طرح‌های اجرایی


* مدیرعامل سازمان مردم‌نهاد خانه گفت‌وگو

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha