رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی‌، با این توضیح که این طرح به جامعه نادرست معرفی شده است، گفت:«اسم این طرح تسهیل خروج زنان است و صرفا زنان نخبه را دربر نمی‌گیرد، اما همه آن را به‌عنوان طرح تسهیل خروج زنان نخبه ورزشی و فرهنگی و علمی معرفی کرده‌اند، درحالی‌که ما به‌دنبال تسهیل خروج زنان از کشور هستیم».

خروج آزاد برای همه زنان

سلامت نیوز: رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی‌، با این توضیح که این طرح به جامعه نادرست معرفی شده است، گفت:«اسم این طرح تسهیل خروج زنان است و صرفا زنان نخبه را دربر نمی‌گیرد، اما همه آن را به‌عنوان طرح تسهیل خروج زنان نخبه ورزشی و فرهنگی و علمی معرفی کرده‌اند، درحالی‌که ما به‌دنبال تسهیل خروج زنان از کشور هستیم».

به گزارش سلامت نیوز، شرق نوشت: از لحظه‌ای که خبری با عنوان «ارائه طرح تسهیل خروج زنان نخبه از کشور به هیئت‌رئیسه مجلس» روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت، فعالان زنان به تبعیض میان زنان اعتراض کردند و گفتند تمامی زنان نیازمند این طرح خواهند بود. درهمین‌حال پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، انتشار خبر به این شکل را رد می‌کند و این طرح را مربوط به همه زنان می‌داند و منتسب‌بودنش به قشر خاصی از زنان را نادرست می‌خواند.


از آن روزی که نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران، برای خروج از کشور و رسیدن به جام ملت‌های آسیا و دورزدن ممنوع‌الخروجی که همسرش برایش رقم زده بود، دست‌به‌دامان رسانه‌ها شد، نزدیک به دو سال می‌گذرد. از همان روزی که ماجرای مشکل خانوادگی نیلوفر اردلان و همسرش منجر به انتشار رازهای مگویی شد و مشخص شد که اردلان پیش از علنی‌شدن این دعوا برای خروج از کشور و رسیدن به یک بازی بین‌المللی مهریه‌اش را بخشیده، تا امروز ورزشکاران دیگری هم دچار ممنوع‌الخروجی شده‌اند. دومین ورزشکاری که ممنوع‌الخروج شدنش از سوی همسر، رسانه‌ای شد، زهرا نعمتی، پرچم‌دار پارالمپیک بود. اینها تنها مشتی از خروار هستند، کسانی که جزء چهره‌های ورزشی هستند مشکل حقوقی‌شان رسانه‌ای شد؛ اما زنان بی‌شماری هر روز با این مشکل روبه‌رو می‌شوند، زن‌هایی که برای خروج از کشور و دیدار با بستگان خود مجبور می‌شوند در برابر خواسته‌های مردانی که قلدری را چاشنی حقوقشان می‌کنند و با خنده‌های از ته دل می‌گویند خب اینجا همه حقوق متعلق به مردان است، کوتاه بیایند.

ساناز یکی از آنهاست. در‌گیرو‌دار متارکه با مردی که بعد از ١٠ سال زندگی به دلایلی درخواست طلاق داد.اما ساناز تمام تلاشش بازگرداندن زندگی مشترکشان بود تا اینکه بعد از سکته مغزی پدرش در آلمان، برای خروج از کشور نیازمند اجازه همسرش داوود شد، اما داوود دو شرط برای ساناز گذاشت؛ طلاق توافقی و البته بخشیدن مهریه‌ و انتقال سه دانگ از سند خانه‌ای که در ابتدای ازدواج، داوود به نام ساناز کرده بود. به‌هرحال زنان زیادی هستند که صدایشان به گوش کسی نمی‌رسد، آنها معلم و وکیل و پزشک و دانشمند هستند، اما کسی صدایشان را نمی‌شنود. از زمان روی‌کار‌آمدن مجلس یازدهم شورای اسلامی، فراکسیون زنان در وعده‌هایش درباره تغییر این قانون صحبت کرده بود تا اینکه دیروز خبر آمد در گام نخست فراکسیون زنان مجلس، طرح اصلاح قانون گذرنامه با هدف تسهیل امکان خروج زنان فرهیخته از کشور و حضور در مجامع بین‌المللی به هیئت‌رئیسه تقدیم شد. این خبر هرچند خوشحال‌کننده و نوری در تاریکی برای زنان است، اما سؤالی که برای فعالان حوزه زنان پیش آمد این بود که معیار تشخیص نخبه‌بودن زنان چیست؟ آیا هرکسی را که به تریبون و رسانه دسترسی دارد، می‌شود در دایره نخبگان قرار داد؟ آیا بر فرض طراحان لباس درجه‌یک، استادان دانشگاه، پزشکان و... در این دایره قرار نمی‌گیرند و دیگر اینکه تبعیض در میان زنانی که خود قربانی تبعیض هستند چقدر می‌تواند به آنها کمک کند؟


پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی‌، با این توضیح که این طرح به جامعه نادرست معرفی شده است، گفت: «اسم این طرح تسهیل خروج زنان است و صرفا زنان نخبه را دربر نمی‌گیرد، اما همه آن را به‌عنوان طرح تسهیل خروج زنان نخبه ورزشی و فرهنگی و علمی معرفی کرده‌اند، درحالی‌که ما به‌دنبال تسهیل خروج زنان از کشور هستیم». وی افزود: «ما در این طرح از نام این زنان به‌عنوان مصادیق استفاده کرده‌ایم، این مصادیق علمی و ورزشی و سیاسی بودند، حتی درباره زنانی که تصمیم به تشرف حج تمتع داشتند نیز صحبت کرده‌ایم. علاوه بر مصادیق زنان نخبه، از زنانی صحبت کرده‌ایم که برای درمان بیماری، دیدار بستگان نیاز دارند از کشور خارج شوند و از زنان نخبه به‌عنوان مصادیق استفاده کرده‌ایم و در پایان طرح هم اضافه شده که هر زنی بخواهد از کشور خارج شود می‌تواند با مراجعه به دادستانی مشکل خود را حل کند».

سلحشوری تصریح کرد: «متأسفانه این طرح بد معرفی شده و از طرفی طرح تسهیل خروج زنان است. طرحی نیست که زنان بتوانند بدون اذن همسر از کشور خارج شوند، چون ما معتقدیم که خانواده محل گفت‌وگو است و جایی که مشکل پیش می‌آید باید سراغ قانون رفت». در پاسخ به این صحبت‌های خانم سلحشور عنوان شد که درست است خانواده را محل گفت‌وگو می‌دانیم، اما آیا مردان نیز از این محل گفت‌وگو برای خروج از کشور استفاده می‌کنند؟ سلحشوری در پاسخ به این سؤال گفت: «من به این معتقدم که برای هر تصمیمی که هرکدام از طرفین می‌گیرند، باید توافق وجود داشته باشد و زن و مرد با توافق کارهایشان را پیش ببرند، این مسئله درباره مردان هم صدق می‌کند. ما بسیار امیدواریم که بتوانیم به‌زودی این مسئله را مرتفع کنیم». سلحشوری در ادامه در تعریف تسهیل خروج زنان از کشور گفت: «وقتی ما مصادیق را ذکر کردیم و این مصادیق را از وزارت کشور به دادستانی رساندیم، سعی در تسریع این ماجرا داریم. از طرفی فرض کنید کسی در شهری دورافتاده است و برای حل مشکل خروجش باید به تهران مراجعه می‌کرد و این پروسه‌ای طولانی بود، ما شرایطی ایجاد کردیم كه آنها بتوانند در محل زندگی خود این مشکل را حل کنند.


خود این یک نمونه تسهیلگری است که متقاضی به جای حضور در وزارت کشور برای حل مشکل به دادستانی می‌رود و مشکلش را حل می‌کند. درعین‌حال مصادیقی که برای خروج زنان مشخص کرده‌ایم، حکم قانونی مشخصی دارد و این مسئله را برای خروج این زنان با مشکلات خاص حل می‌کند».

سلحشوری در پاسخ به این سؤال که آیا به‌صورت شخصی دلش نمی‌خواهد که زنان نیز همانند مردان برای خروج از کشور نیازمند اذن کسی نباشند و اگر پاسخش مثبت است، چرا برای این کار تلاش نمی‌کند نیز گفت: «قطعا دلم می‌خواست این اتفاق پیش می‌آمد. من وقتی خودم راضی نیستم و بارها درباره این ماده واحده صحبت کرده‌ام، طبیعتا از این تبعیض ناراضی‌ام. مگر مردان برای خروج اجازه می‌گیرند که زنان بگیرند؟ برای ورود به این مسئله مشکلات زیادی وجود داشت، ولی ما با ظرافت و به‌آهستگی قدم می‌داریم. اینها همه قوانین مدنی هستند و رویشان کار می‌شود. از طرفی ما یک جامعه زنان پیشرو داریم و از طرف دیگر به اندازه همین زنان افرادی داریم که علیه ما حرکت می‌کنند، ما حتی اگر ذره‌ای ماجرایمان را پیش ببریم، موفقیم.خاصیت این جامعه آهسته جلورفتن است. رفتارهای انقلابی تند در کشور ما جواب نمی‌دهد و در مقابلمان می‌ایستند».

رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، همچنین درباره اعطای تابعیت به فرزند مریم میرزاخانی و پیداکردن راه‌حلی برای زنانی که با مردان غیرایرانی ازدواج کرده‌اند گفت: «این ماجرا بهانه خوبی برای ما شد که بتوانیم زودتر طرح تابعیت را تقدیم کنیم و در تلاشیم که تابعیت از مادر به فرزندان برسد و این طرح در کمیسیون تصویب شد». زنان زیادی چشم امیدشان به رأی‌ها و قوانین جدید است. چه آنهایی که برای خروج مجبور می‌شوند از حقوق دیگرشان بگذرند، چه آنهایی که سال‌هاست با مردان غیرایرانی ازدواج کرده‌اند اما فرزندانشان نمی‌توانند ایرانی باشند. مثل مریم میرزاخانی. حالا همه در تلاش‌اند برای فرزندشان تابعیت بگیرند. معلوم نیست تابعیت حالا چقدر برای آناهیتای کوچک سودمند است. حالا که مادرش نیست تا با هم پا به کشوری بگذارند که می‌توانست شیرین‌ترین خاطراتش را در آن رقم بزند. اما مشکل خیلی از بچه‌ها بغرنج‌تر از فرزند مرحوم میرزاخانی است. درباره کودکانی صحبت می‌کنیم که پدرانشان پس از چند سال مادران و آنها را رها کرده‌اند و از ایران رفته‌اند. زنان با کودکان بی‌سرزمین باقی مانده‌اند. کودکانی که هیچ خاکی آنها را قبول نمی‌کند. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha