اول مرداد گرم‌ترین روز سال بود، دماسنج‌ها درتهران تا عدد42 بالا رفتند، دمای هوای اهواز تا 50 درجه رسید و شوش و شوشتر و آبادان از اهواز هم گرم‌تر شدند، آن هم در سایه، نه زیر چتر آفتاب. در این روز ایران شد کوره، کوره آدم‌سوزی!

یک کاهش تعرفه خنک مطبوع

سلامت نیوز:خورشید دارد آخرین زورش را می‌زند و تشعشعات آفتاب مثل جنگجویی بی‌رحم نیزه‌اش را هرجا که دستش برسد فرو می‌برد. مردم ذله شده‌اند، کولرها باد داغ می‌زنند و نسیمی اگر بوزد خنک نیست. ماه مرداد است، اسمش رویش است، ماهِ مرگ. با اینکه یادمان داده بودند که به مرداد بگوییم امرداد، ماه ِ بی‌مرگی، اما این روزها واقعاً مرداد است.

به گزارش سلامت نیوز، صبح نو نوشت: اول مرداد گرم‌ترین روز سال بود، دماسنج‌ها درتهران تا عدد42 بالا رفتند، دمای هوای اهواز تا 50 درجه رسید و شوش و شوشتر و آبادان از اهواز هم گرم‌تر شدند، آن هم در سایه، نه زیر چتر آفتاب. در این روز ایران شد کوره، کوره آدم‌سوزی!


با 10 روز فاصله ازآن روز، هوا هنوز آن‌قدر تبدار است که جانوران هم له‌له‌کنان زیرسایه‌ای می‌خزند و در انظار آفتابی نمی‌شوند، البته جانورانِ آزاد نه مثل آن 900 مرغ محبوس در کامیونی که در یکی از روزهای خرداد از کرمان به راسک برده می‌شدند ولی پیش از سلاخی شدن درکشتارگاه، گرما امانشان نداد و عفریت مرگ بیخ گلویشان را چسبید؛ آن روز دماسنج ماشین‌ها عدد58 را نشان می‌داد.  هنوز زمان زیادی از ثبت گرمای بی‌سابقه در سیستان‌وبلوچستان نیز نگذشته، این سرزمین اسطوره‌ای خشک و کم‌گیاه که ماه رمضان خبرساز شد. علتش گرمای بی‌سابقه این خطه بود که خیلی‌ها را گرمازده و روانه بیمارستان کرد و آن چوپان اهل «رانک پلان» چابهار را به کام مرگ کشید.  شبکه برق در آن روزها شرمنده مردم سیستان‌وبلوچستان  شد  و  در حالی‌که گرما در شهرهای زهک، هیرمند، راسک و کنارک رکورد می‌زد، قادر نبود ولتاژ را به اندازه کافی بالا نگه دارد؛ این سرآغاز قطعی مداوم برق در شهرهای استان درگرمایی خفه‌کننده بود. 

این آشفتگی‌ها اما سرانجام به یک نتیجه خوب رسید، به یک مصوبه درهیات وزیران که تعرفه برق برای مردم این استان گرم را کاهش می‌داد. کاهش تعرفه برق به زبان ساده یعنی دادن پول کمتر بابت برق مصرفی و در نتیجه کم شدن هزینه برق خانوارهای ساکن در مناطق گرمسیری و کاهش اضطراب‌های احتمالی‌شان بابت مبالغ سرسام‌آور قبض‌ها. این اقدام خوب البته درسال 95 نیز سابقه داشت و هیأت وزیران درجلسه روز بیست‌وهفتم تیر، شهرستان لنده درکهگیلویه و بویراحمد را در زمره مناطق گرمسیر قرارداد. به این ترتیب شهرستان لنده نیز مشمول تخفیف‌های تعرفه‌ای برق شد.

اهمیت کاهش تعرفه‌ها


اهمیت کاهش تعرفه‌های برق را نه مردم مناطق سردسیر وخوش آب‌وهوا درک می‌کنند و نه مردم مرفه که از پس پرداخت همه قبض‌ها با هر مبلغی برمی‌آیند. زندگی در مناطق گرمسیر سخت است، آفتاب همیشه سایه به سایه مردمان این سرزمین‌ها پیش می‌آید و حتی در ماه‌های سرد سال از سرما به معنی واقعی‌اش خبری نیست. در بیشتر این مناطق حتی گیاهان توان ایستادگی ندارند و می‌خشکند، مثل صدها درخت نخلی که مسافران جنوب کرمان اگر به بیابان‌های لخت و بی‌پوشش‌اش چشم بیاندازند، حتماً برگ‌های سوخته و تنه‌های درحال پوسیدنشان را خواهند دید. مردمان مناطق گرمسیر اغلب نیز فقیرند، انگار رشته‌ای نامرئی گرما را به فقر دراین مناطق پیوند زده است. اما این مناطق گرم هیچ‌گاه ازافراد غنی خالی نبوده و خالی نخواهد شد برای همین انصاف نیست که فقیر و غنی در گرمایی که به تن هر دو حسی واحد می‌دهد، به یک اندازه برای مصرف برق هزینه کنند.
این حقیقت را الگوی مصرف برق بخش خانگی در مناطق گرمسیر و غیرگرمسیر کشور نیز تأیید می‌کند آنجا که وزارت نیرو برای اطلاع مردم می‌نویسد: «تقریباً د رهمه مناطق کشور75  درصد از مشترکان خانگی که در دهک‌های پایین و متوسط درآمدی قرار دارند، نزدیک به50 درصد انرژی خانگی را مصرف می‌کنند و 25 درصد مشترکان پرمصرف مربوط به دهک‌های بالای درآمدی، 50 درصد بقیه برق را.»

فرمولی برای محاسبه هزینه برق


سردرآوردن از فرمول‌های محاسبه برق کم ازحل معادله‌های پیچیده ریاضی ندارد، دست‌کم برای مردم عادی؛ اما خلاصه این محاسبات این است که وزارت نیرو، استان‌های کشور را به یک منطقه عادی و چهار منطقه گرمسیری تقسیم می‌کند که منطقه گرمسیر نوع یک بیشترین تعداد ماه‌های گرم درطول سال را دارد و منطقه گرمسیرنوع چهار کمترین تعداد را. به عبارت دیگر، مناطق گرمسیر به نقاطی گفته می‌شوند که از سه ماه تا 9 ماه درسال درجه حرارت بالایی را تجربه می‌کنند و برای تحمل این گرما نیاز به مصرف برقی بیشتر از بقیه نقاط دارند. درفرمولی دیگر، یک سال به شش دوره 2ماهه تقسیم می‌شود که نتیجه‌اش رسیدن 6 بار قبض برق به دست مردم درطول سال است. براین اساس میزان مصرف برق مشترکان به هفت پله تقسیم می‌شود که پله اول گویای کمترین میزان مصرف و پله هفتم نشانه بالاترین میزان مصرف در بخش خانگی است. پله اول از صفر تا هزارکیلووات ساعت برق درماه آغازمی شود و به پله دوم با هزار تا 2 هزارکیلووات، پله سوم با 2 هزار تا سه هزارکیلووات، پله چهارم 3000 تا 3500، پله پنجم 3500 تا 4500، پله ششم 4500 تا 6000 و بالاخره به پله هفتم می‌رسد که مازاد بر6000کیلووات ساعت درماه است. ( یک کیلووات ساعت برابراست با انرژی مصرف شده دستگاهی با توان هزار وات درمدت یک ساعت.)

نسیم خنک، کوچک‌ترین حق مردم


تعریف‌ها ازگرما عوض می‌شود زمانی که پاها روی خاک سوزان شلمچه می‌آید و توی کفش تاول می‌زند، وقتی تن‌ها زیرتابش داغ خورشید در خرمشهر و آبادان به عرقی کنترل نشدنی می‌نشیند و آن هنگام که در زمستان‌های چابهار باید به صورت و دست‌ها ضدآفتاب مالید، لباس نخی سبک پوشید و بادبزنی همراه داشت.  این حالِ مسافران گذری است که چند روزی به نیت تفریح در این سرزمین‌های گرم اقامت می‌کنند و هرم داغ هوا را زیر‌باد خنک کولرهای گازی از تن می‌زدایند. ولی داستان مردم بومی جداست؛ آنها درسیستان و بلوچستان و واحه‌های بی‌رونق جنوب کرمان، درسرزمین‌های خشک نزدیک به عراق، در بلندی‌های دهلران، در سواحل خلیج فارس و دریای عمان، زیر خانه‌های کپری‌شان که با پاشیدن آب روی سقف‌ها و بدنه‌های حصیری خنک می‌شوند با همنشین دائمی‌شان، گرما، چالشی سخت دارند. این‌ها که با قهرطبیعت کلنجار می‌روند و تسلیم اقلیم مادری‌شان شده‌اند، حق دارند کمی آسوده‌تر زندگی کنند،؛ لااقل خنک و بدون دغدغه هزینه برق؛ یک دلخوشی، مثل آنچه هیأت وزیران به تازگی با سیستانی‌ها و بلوچستانی‌ها کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha