با پیشرفت علم در زمینه مقابله با بیماری های واگیر و عفونی و کنترل آنها که در اثر تولید انواع واکسن و داروهای مختلف رخ داده است، بیماری های غیرواگیر و مزمن غلبه پیدا کرده اند

سلامت نیوز:یک متخصص آموزش سلامت با بیان اینكه آموزش تنها یكی از راهبردهای ارتقای سلامت در جامعه است گفت: سیاستگذاری مبتنی بر سلامت، ایجاد و گسترش محیط‌های حامی، تقویت و تسهیل اقدامات جامعه و بازنگری مطلوب در نظام ارائه خدمات سلامت از جمله سازوکارهای ارتقای سلامت در جامعه به شمار می رود.

دکتر محسن شمس در گفت‌وگو با  ایسنا با اشاره به تعریف جامع سلامت، اظهار داشت: در این تعریف سلامت را رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری یا ناتوانی می دانند. وجود نقص در هر یک از مولفه های جسمی، روانی یا اجتماعی می تواند سلامت را به خطر بیندازد.

این متخصص آموزش سلامت با بیان اینكه باید کانون اصلی توجه در برنامه های نظام سلامت اصلاح رفتارهای مخاطره آمیز و ترویج سبک زندگی سالم در جامعه باشد، به اهمیت نقش فرهنگ سازی سلامت اشاره کرد و گفت: آموزش یکی از راهکارهای گسترش فرهنگ سلامت در جامعه است ولی نکته مهم، استفاده از روش ها و شیوه های آموزشی مناسب و اثربخش و بهره گیری از توان علمی و تجارب متخصصان حوزه آموزش سلامت خواهد بود.

این متخصص آموزش سلامت افزود: در دهه های اخیر با پیشرفت علم در زمینه مقابله با بیماری های واگیر و عفونی و کنترل آنها که در اثر تولید انواع واکسن و داروهای مختلف رخ داده است، بیماری های غیرواگیر و مزمن غلبه پیدا کرده اند. این دسته از بیماری ها با رفتار و سبک زندگی افراد ارتباط دارند. این گروه بیماری ها که بیماری های قلبی عروقی، سرطان ها و بیماری های روانی سردسته آنها به شمار می روند، در نتیجه انجام رفتارهای مخاطره آمیز و افزایش عادات غلط زندگی بروز می کند. بی تحرکی، تغذیه نامناسب، کشیدن سیگار و استفاده از موادمخدر، رفتارجنسی غیرایمن، خشونت و رفتارهای منجر به حوادث مهمترین این رفتارهای مخاطره آمیز به شمار می روند که باعث به خطرافتادن سلامت افراد، خانواده ها و جوامع می شوند.

وی اظهار کرد: دو جنبه مهم در برنامه های آموزش سلامت مورد تاکید است. اول این که این برنامه ها باعث شود تا افراد، گروه ها و جوامع به شکل آگاهانه رفتار منتهی به سلامت را اتخاذ کنند و دوم این که تغییر داوطلبانه رفتار مدنظر قرار گیرد. به عبارت دیگر نتیجه آموزش، افراد و جوامع توانمندی هستند که می توانند آگاهانه و از روی اختیار رفتارهای درست انجام دهند و از رفتارهای مخاطره آمیز اجتناب نمایند.

وی افزود: در کنار آموزش، راهبردهای دیگری نیز برای اصلاح رفتار وجود دارد که اجبارهای قانونی یکی از آنهاست. جریمه کردن افراد متخلف در حوزه راهنمایی و رانندگی نمونه کاربرد چنین راهبردی است که استفاده از اجباربرای تغییر رفتار مشخصه آن است که تفاوت اساسی آن با آموزش در همین مورد است. باید توجه داشت که هر یک از راهبردهای اصلاح رفتار در شرایط خاصی کاربرد و تاثیر خواهند داشت.


ارتقای سلامت جامعه باید دغدغه سیاستمداران و تصمیم گیرندگان آن باشد

دکتر شمس گفت: برای ارتقای فرهنگ سلامت تنها پرداختن به نقش گروه های هدف و گیرندگان خدمات سلامت کافی نیست و لازم است علاوه بر تمرکز بر گیرندگان خدمات سلامت، به سطوح بالاترنیز توجه شود. اصلاح سیاست ها و قوانین جامعه و انطباق آنها با سلامت و نیزتامین منابع مالی، انسانی و تجهیزاتی لازم برای اجرای مطلوب برنامه های سلامت می تواند نتیجه اقدام در چنین سطوحی باشد.

وی با بیان مثالی به نقش اصلاح سیاست ها و قوانین در ارتقای سلامت جامعه اشاره کرد و گفت: برای کاهش میزان مصرف روغن نباتی جامد در بین مردم و جایگزین کردن روغن مایع و یا روغن های مخصوص سرخ کردنی در سبد غذایی خانواده ها، یک راه آموزش دادن به زنان جامعه که مسئولیت پخت غذا در خانواده ها را بر عهده دارند، خواهد بود. آموزشی که می تواند از طریق برگزاری کلاس های اموزشی حضوری در مکان های مختلف، توزیع مواد آموزشی مانند کتابچه ها، پوسترها و پمفلت ها یا پخش برنامه های آموزشی رادیویی و تلویزیونی انجام شود. چنین برنامه هایی بر گیرندگان خدمات متمرکز شده است ولی می توان مساله را به صورت دیگری نیز حل کرد. اصلاح فرایند توزیع یارانه ای روغن نباتی و منحصر کردن آن به روغن های مایع و مخصوص سرخ کردنی، راهی است که با جلب حمایت قانونگذاران، سیاستگذاران یا مدیران اجرایی میسر است و نتیجه بهتری نیز به دنبال خواهد داشت.

این متخصص آموزش سلامت ادامه داد: با این روش با یک جابجایی به صورت غیر مستقیم کاری می کنیم که انتخاب روغن مایع به جای روغن جامد برای مردم به صرفه باشد و به تدریج به یک فرهنگ غذایی سالم تبدیل شود.

وی افزود: برای کاهش بی تحرکی و چاقی در نو جوانان نیز یک روش آموزش دادن آنها با روش های مختلف است ولی راه دیگر مجاب کردن تصمیم گیرندگان جامعه برای تصویب و اجرای قوانین و سیاست هایی است که به طور غیرمستقیم تحرک بدنی را در این گروه افزایش می دهد. موافقت آموزش و پرورش با افزایش ساعات درس ورزش و یا سرمایه گذاری برای ایجاد محیط های ورزشی ویژه نو جوانان از جمله پیشنهادات راه گشا است.

دکتر شمس گفت: سازوکار دیگر وش دیگر برای ارتقای فرهنگ سلامت و فرهنگ سازی سلامت ایجاد و گسترش محیط های حامی سلامت در جامعه است.

وی با اشاره اینکه هر سال بیش از 23 هزار نفر در کشور ما در اثر حوادث ترافیکی کشته می شوند اظهار كرد: ما باید محیط هایی را ایجاد کنیم که امکان بروز حوادث کم شود و اگر این سوانح اتفاق می افتد شرایط آسیب دیدگان وخیم نباشد.

این متخصص آموزش سلامت بابیان اینکه راه دیگری که برای ارتقای فرهنگ سلامت وجود دارد تقویت و تسهیل اقدامات خود جامعه برای محافظت از سلامت خود است، ادامه داد: در جوامع پیشرفته به جز سازمان های دولتی مسئول در حوزه سلامت، گروه های مردمی نیز وجود دارند که نسبت به سلامت جامعه حساس بوده و برای حفظ و ارتقای آن تلاش می کنند. با آسان کردن زمینه چنین اقداماتی می توان به ارتقای فرهنگ سلامت در جامعه کمک بسیاری کرد.

دكتر شمس تصریح كرد: رفتار انسانی موضوعی پیچیده است كه فقط با یک سخنرانی، برگزاری یک همایش، یا برنامه رادیویی و تلویزیونی اصلاح نمی شود. رفتار تحت تاثیر عوامل مختلف قرار دارد و تغییر آن نیازمند نگاه جامع و برنامه مدون است. پس لازم است علاوه بر عوامل فردی، به سایر عوامل موثر بر آن هم توجه شود.

وی افزود: آخرین سازوکار عملیاتی کردن ارتقای سلامت در یک جامعه، بازنگری در نظام ارائه خدمات سلامت است.

دكتر شمس ادامه داد:اگر همه عوامل گفته شده وجود داشته باشند ولی قالب ارائه خدمات متناسب نباشد، رفتارها اصلاح نخواهد شد. جامعه در حال پیشرفت است و نیازهای آن از جمله نیازهای سلامت در حال تغییر است و نظام ارائه خدمات باید توانایی پاسخگویی به این نیازها را داشته باشد. اگر چنین بازنگری انجام نشود، نباید انتظار داشت که جامعه تغییرات اساسی کند.


 اطلاع رسانی و برقراری ارتباط با افراد یک منطقه عامل موفقیت پزشکان خانوده است

این پژوهشگر حوزه آموزش و ارتقای سلامت با بیان اینكه هم اکنون جامعه توسعه پیدا کرده و طرح پزشک خانواده نیز در راستای بازنگری نظام ارائه خدمات سلامت دردست اجراست ادامه داد: پزشک خانواده به عنوان رهبر تیم سلامت خانواده در روستاها و شهرها، مسئول سلامت جمعیت تحت پوشش خود است و لازم است ارزیابی عملکرد آن نه براساس تعداد بیمار مراجعه کننده به او که برمبنای تعداد افراد سالم انجام شود.

دکتر شمس ادامه داد: چنین پزشکی با ارتباط درست با جامعه تحت پوشش خود، اطلاع رسانی به موقع و کامل به آنها و طراحی و اجرای برنامه های آموزشی قادر خواهد بود تا نقش خود را درفرایند ارتقای سلامت جامعه ایفا کند. بنابراین تسلط بر علوم پزشکی و به ویژه درمان بیماران چاره کار نیست.

این متخصص آموزش سلامت گفت: اگرپزشک خانواده صرفاً خود را متولی درمان بیماران بداند و به ارتباط با افراد کلیدی و به ویژه تصمیم گیرندگان محلی و جلب مشارکت جامعه در برنامه های سلامت توجه نکند عملاً به پزشکی تبدیل خواهد شد که در حال حاضر بسیار داریم و فلسفه تربیت و به کارگیری پزشکان خانواده زیرسئوال خواهد رفت.

وی تاكید كرد: پزشک خانواده ای موفق است که علاوه بر پزشکی توانایی ارتباط برقرار کردن و توانایی اطلاع رسانی و جذب افراد معتمد را داشته باشد.


 کسب مهارت و نهادینه کردن اطلاعات پزشکی تعیین کننده سطح سواد سلامت مردم است

دكتر شمس گفت: نکته دیگری كه سیاستمداران باید در نظر داشته باشند این است که زمانی مردم سالم خواهند بود که از نظر سلامتی با سواد باشند. این با سواد بودن به این معنا نیست که اطلاعات زیادی درباره بیماری ها داشته باشد.

وی ادامه داد: سواد سلامت یک فرد، گروه یا یک جامعه، مجموعه مهارت هایی است که برای جستجو، کسب، ارزیابی و به کارگیری اطلاعات مرتبط با سلامت لازم است.

وی در پایان خاطر نشان کرد: اگر بتوانیم در افراد یک جامعه، توانایی آن را ایجاد کنیم که وقتی با مشکل سلامتی مواجه می شوند بدانند از کدام منبع و چگونه باید اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا كنند و بتوانند اطلاعات دریافت شده را به درستی ارزیابی کنند و بتوانند اطلاعات ارزیابی شده را درست به کار ببندند یک جامعه آرمانی از لحاظ سلامت خواهیم داشت.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha