حالا راز حال مصدومی را دارد که روزهای پس از سانحه را طی می‌کند. دو رودخانه از داخل شهر می‌گذرند. خانه‌ها چسبیده به هم، حدود ١٠، ١٥ متر با مسیر رودخانه فاصله دارند.

سیل هر سال ما را می‌برد

سلامت نیوز:اینجا هر سال سیل می‌آید، همین فصل. آب می‌آید و زندگی‌مان را می‌برد. برایمان پل می‌سازند؛ خراب می‌شود. کشاورزی‌مان را نابود می‌کند. این آبی که آن روز هدر رفت و آسیب زد، اگر ذخیره می‌شد برای 2 سال‌مان بس بود.

به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت:  مرد اهل «راز» شهرستانی که بیشترین آسیب را از سیل اخیر در خراسان شمالی دیده است، این را می‌گوید. «راز» ،  و «جرگلان» متشکل از چندین پارچه آبادی است که سیل به خیلی‌هایشان خسارت زده؛ سیلی که در این منطقه بی‌سابقه نیست. سال ٩٤ بود که چند سیل مشابه در منطقه رخ داد و بسیاری از تأسیسات زیربنایی را نابود کرد. سیل امسال در منطقه راز و جرگلان کشته هم داشته؛ ٤ سرنشین یک پراید در مسیر سیل قرار داشتند، 3 نفرشان نجات پیدا کردند و یک خانم در ماشین گیر افتاد و کشته شد. اهل یکی از روستاهای همین منطقه.

حالا راز حال مصدومی را دارد که روزهای پس از سانحه را طی می‌کند. دو رودخانه از داخل شهر می‌گذرند. خانه‌ها چسبیده به هم، حدود ١٠، ١٥ متر با مسیر رودخانه فاصله دارند. درست در مسیر خطر. البته برای حفاظت از منازل، حاشیه رودخانه را دیوار کشیده‌اند که به گفته رضا خانلری آزاد، عضو شورای شهر راز، ارتفاع دیواره ساحلی کم است و سیل که حجمش زیاد باشد از آن بیرون می‌زند. همچین دهانه پل‌ها کوچک است و به همین دلیل وقتی سیل با خودش درخت و چیزهای دیگر می‌آورد، دهانه را می‌بندد و آب، سرریز می‌کند به داخل شهر. او می‌گوید: «حوزه‌های آبریز بالادست شهر است و به دلیل اینکه کار آبخیزداری انجام نشده، در این فصل که فصل بارش‌های موسمی است، باعث بروز سیل و خسارت‌های ناشی از آن می‌شود.»


در راز به لهجه رازی صحبت می‌کنند. لهجه‌ای منحصربه فرد؛ شبیه به تاتی. بافت جمعیتی راز و جرگلان ترکیبی از قومیت‌ها و مذاهب مختلف است؛ ترک، تات، بلوچ، کرد و ترکمن. همچنین شیعه و سنی. مردی با همین لهجه از خانواده‌ای می‌گوید که ١٢٠ رأس از دام‌هایش را آب برده. دام برای خانواده دامدار یعنی همه چیز. برای کشاورز هم وقتی زمینش نابود شود، وقتی تجهیزات کشاورزی‌اش را آب ببرد، وقتی زیر ساخت‌های کشاورزی نابود شود، دیگر چه انگیزه‌ای می‌ماند برای کار؟
شهری که ١٨١ کیلومتر مرز مشترک با ترکمنستان دارد، هر سال شاهد سیل‌هایی است که چهره‌اش را تغییر می‌دهد و آن را به عقب برمی‌گرداند. پل‌های تخریب شده در فاصله راز تا مرغان، یعنی مختل شدن عبور. عبور برای شهر مرزی یعنی همه چیز. به گفته علی مقیمی، کارشناس فنی فرمانداری راز، خسارت وارد شده به پل‌ها، معابر و تأسیسات شهری در این شهرستان، ٣/٥ میلیارد تومان بوده است. همچنین ٦٤٠ میلیون تومان به زیرساخت‌های کشاورزی و بندها و سدها و آبنماها خسارت وارد شده. محصولات زراعی ٢٨ میلیون تومان و باغات ٦٠ میلیون تومان آسیب دیده‌اند. خسارت وارد شده به قنات‌ها و چاه‌ها هم ٦ میلیون تومان است که با این حساب، مجموع خسارت به بیش از ٤ میلیارد تومان می‌رسد. این درحالی است که هنوز خسارت سیل سال‌های پیش جبران نشده است.


«اینجا کسی نیست به داد ما برسد، من کاسبم. آب تا توی مغازه‌ام می‌آید و همه چیز را نابود می‌کند. بگویید به داد دل شهر سیلزده راز برسند. آب توی خانه‌های مردم آمده و تمام وسایل را پر از لجن کرده. دیگر وسایل‌شان قابل استفاده نیست. لب مرزیم و کسی حواسش به ما نیست. گوسفندها را هم آب برده.» محمد روشن این را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «خانه‌های اینجا خشت و گلی‌اند و با سیل به راحتی خراب می‌شوند. اینجا سالی دو بار سیل می‌آید.»
سیل رفته اما گل و لای خود را در بستر رودخانه به جا گذاشته است. بعضی خانه‌ها تقریباً مماس با دیواره رودخانه هستند، بدون هیچ فاصله‌ای. عرض بستر رودخانه زیاد است اما آبی که از بالادست جاری می‌شود هم حجمش کم نیست؛ آن هم آبی که انگار خیال ندارد به مصرف ساکنان برسد و فقط در هیبت سیل به جان زندگی‌شان می‌افتد. منبع آب مردم راز، چشمه و چاه است. می‌گویند برای ما سد نساخته‌اند، شاید اینطور آب ذخیره می‌شد. چراکه در حالت عادی مشکل کم آبی هم داریم.


حسین عظیمی، رئیس ستاد بحران خراسان شمالی در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید: «تنها مورد فوتی ما در استان مربوط به شهرستان راز و جرگلان بوده که بیشترین خسارت هم مربوط به همان‌جاست. تأسیسات زیربنایی منطقه هم آسیب زیادی دیده است. چند روستای شهر شیروان هم خسارت دیده، از جمله روستاهای سولدی از توابع بخش قوشخانه و همچنین منطقه عشایری گلین.»
عباس صفایی فرماندار شیروان نیز ضمن تأیید اینکه این شهرستان در سیل اخیر دچار خسارت‌هایی شده ، می‌گوید: «منطقه ما کوهستانی است و باران‌های موسمی سبب ایجاد سیل می‌شود که کم سابقه هم نیست. ٦میلیارد و ٧٠٠ میلیون ریال، خسارت سیل اخیر بوده. شغل بیشتر مردم منطقه هم کشاورزی و دامداری است. سیل تنها در دو منطقه روستای سولدی و گلین، ٣٨٤ میلیون تومان به تأسیسات زیربنایی خسارت وارد کرده. در روستای سولدی ٢٠٠ متر خط انتقال آب را نابود و چشمه را کور کرده است. بیمه کشاورزان از سال‌های قبل هنوز پرداخت نشده و مردم دل خوشی از بیمه ندارند. علاوه بر آن ما مشکل سرمازدگی داریم که در سال قبل١٣٠ میلیارد تومان خسارت به شهرستان شیروان زد.»


غیر از شهرهای راز و شیروان، فاروج، مانه و سملقان هم در سیل اخیر آسیب دیده‌اند اما آسیب در راز و جرگلان از همه جا بیشتر بوده. با این همه اهالی می‌گویند ما تنها رسانه‌ای هستیم که برای گزارش به آنجا رفته‌ایم. جز فیلم‌ها و تصاویری که در شبکه‌ها دست به دست شد و مردم فهمیدند چه خبر است. فیلم آب بردن پراید را تقریباً همه در راز دیده‌اند. محمد علی مجیدی، مربی کانون پرورش فکری راز می‌گوید: «بیچاره آن خانم که فوت کرد، باردار هم بود. راننده فکر نمی‌کرده ماشین را آب ببرد. خرداد پارسال هم اینجا اتفاق مشابهی افتاد. بعضی خانه‌ها کاملاً در محاصره سیل بودند و مردم در آنها گیر افتاده بودند. جوری شده که ما از اردیبهشت ماه هرسال تا مهرماه انتظار سیل را داریم. همیشه سیل زده‌ایم. خسارت وارد می‌شود و کاری نمی‌توانیم بکنیم. این شهرستان حدود ٨٠ روستا دارد و حدود ٧٥ هزار نفر جمعیت دارد.»


آقای مربی می‌گوید باز شانس آوردیم که سیل جمعه، اتفاق افتاد وگرنه اگر کانون باز بود و بچه‌ها اینجا مشغول بازی بودند. چه اتفاقی می‌افتاد! کانون پرورش فکری راز، چیزی حدور ١٥ متر با رودخانه فاصله دارد. حتی تصور اینکه کودکان با آن جثه‌های ریزشان، بی‌دفاع مقابل سیل قرار گیرند، تن آدم را می‌لرزاند.
مردم منطقه دلشوره سیل دارند. هروقت سیلی اتفاق می‌افتد، تا چند وقت بعدش دارند خرابی‌ها را جمع می‌کنند. نمونه‌اش خانم صاحب آرایشگاه که سیل تمام مغازه‌اش را گرفته بوده. در حال تمیز کردن بقایای سیل می‌گوید: «سیل تا چند ماه همین بساط را برایمان درست می‌کند. گرد و خاک هم منطقه را برمی‌دارد. خاک می‌خوریم تا خانه و زندگی‌مان تمیز شود.»
ساعت هفت عصر، باد، خاکی را که سراسر شهر خصوصاً اطراف رودخانه‌ها را پوشانده به هوا بلند می‌کند. راز هنوز بوی گل می‌دهد. شهری زیبا با روستاهایی زیباتر در دامنه‌های پر درخت و با نام‌هایی به زیبایی راز؛ تنگه راز، گویینیک، آنابای، زرنه، امانلی، باغلق، یکه صعود و... آنها می‌گویند: «تو را  به خدا صدای ما را به تهران برسانید.»

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha