سلامت نیوز: با هزار امید و آرزو به پشتوانه یک دفترچه بیمه در دست به سراغ بیمارستان ها می روند تا راهی برای بهبودی خود و یا فرزند خود بیابند اما غافل از اینکه نه آن دفترچه برای بیمارستان ها اعتباری دارد و نه خودشان! این مشکل بسیاری از خانواده هایی است که با بیماری هایی دسته و پنجه نرم می کنند که تحت پوشش بیمه ها قرار ندارند و یا در لیست خدمات بیمه ها برای آن ارزشی قائل نمی شوند؛ خدماتی مانند توانبخشی که هیچ سازمان بیمهای با وجود اهمیت زیاد این خدمات آن را پوشش نمیدهد.
بیمهها چشم خود را روی توانبخشی می بندند
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، توانبخشی به مجموعهای از خدمات درمانی، بهداشتی و آموزشی گفته میشود که کمک میکند شخص توانخواه یا دارای اختلال، قابلیتهای از دست رفته خود را بعد از یک واقعه یا یک بیماری مجدداً به دست آورد و تواناییهای خود را به حداکثر استقلال برساند. خدماتی مانند گفتاردرمانی، کاردرمانی، فیزیوتراپی و... همه بخش کوچیکی از طیف گسترده فعالیتهای توانبخشی است که به اندازه فرایند درمان برای شخص توانخواه و آسیبدیده مهم است. به طور مثال لُکنت در کودکان اگر به موقع تشخیص داده شود و فرایند گفتار درمانی در همان سن پایین آغاز شود، میتواند مشکلات تکلمی این کودکان را به حداقل برساند. با وجود اهمیت بسیار بالای توانبخشی در پروسه درمان، بیمه ها از پوشش و یاریرسانی به آن چشمپوشی میکند. برخلاف علم پزشکی، بخش زیادی از درمانهای توانبخشی بدون دارو بوده و روند بازیافتن توانایی و بهبود آن به صورت تدریجی و نیازمند زمان است به طوری که بعضی از جلساتی که در کودکی آغاز شدهاند تا بزرگسالی ادامه پیدا میکنند؛ برای همین این دست از خدمات به کمک بیمه ها بسیار نیاز دارند اما بعد از گذشت این همه سال از ورود توانبخشی به ایران هنوز قانونی مربوط با این مسئله تصویب نشده است. در ادامه این گزارش به سراغ یک خانواده درگیر با بیمهها بر سر درمان کودک خود که نیاز به توانبخشی است به گفتوگو نشستهایم.
توانبخشی کلید بهبود سلامتی
مرضیه مادر جوان یک کودک نیازمند به توانبخشی است که در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی روزنامه «ابتکار» مشکلات فرزند خود را شرح میدهد: «حدود یک سال و نیم پیش بعد از بارداری بدون دردسر دارای فرزندی شدم. با گذشت حدود دو ماه متوجه شدیم که بچه «درست گردن و پا نمیگیره» و چون نشانی از بیماری در عکسهای مربوط به دوران بارداری دیده نشد، از شرایط به وجود آمده برای فرزندمان بسیار تعجب کردیم.
همین موضوع باعث شد که به پزشک مغز و اعصاب برویم و با توجه به تجویز پزشک برای اختلالات فرزندم، جلسات کاردرمانی و گفتار درمانی را شروع کردیم.»
این تازه شروع مشکلات خانواده او با مراکز سلامت کشور بود. مرضیه با وجود اینکه تحت پوشش یکی از مراکز بیمهگر کشور بود با خیالی آسوده فرزند خود را برای درمان به جلسات کاردرمانی برد اما ... .
هزینه های بالای خدمات توانبخشی برای فرزند مرضیه
این مادر جوان در توضیح هزینههای بالا میگوید: «بیماری فرزند من بیماری سادهای نیست و به این دلیل که زبان او به گونهای نامناسب در دهانش قرار نمیگیرد و به همین دلیل به مجموعهای از خدمات مانند ورزشدرمانی و ماساژ صورت نیاز مُبرم دارد. خیلی از این کارها را با آموزشهایی که متخصصین به ما دادند در منزل خودمان انجام میدهیم اما برای یکسری از درمانها که علم تخصصی نیاز دارد به کلینیک مراجعه میکنیم.»
مرضیه در ارتباط با میزان هزینه های درمان فرزندش
می گوید: «هزینه هر جلسه کاردرمانی زیر نظر دکتر 60 هزار تومن و اگر جلسه را دستیارانش برگزار کنند 54 هزار تومن است. علاوه بر کار درمانی، جلسات هفتگی گفتاردرمانی نیز هست که هر جلسه 34 هزار تومن است و در مجموع مبلغی حدود یک میلیون و دویست هزار تومان ماهانه برای توانبخشی فرزندمان خرج میکنیم. اینها فقط قسمتی از هزینههای ما بودند که مربوط به مراجعه به کلینیک است و هزینه هر بار خرید دارو بین 100 تا 170 هزار تومان برایمان تمام میشود.»
هیچ کمکی از بیمه به ما نشد
وی در مورد تاثیر بیمه بر هزینهها میگوید: «ما از طریق پدرم تحت پوشش بیمه نیروهای مسلح هستیم و ماهانه برای هر سه نفر عضو خانواده خودمان 260 هزار تومن پرداخت میکنیم. با اینکه بیمه هزینههای زایمان و بیمارستان من را کامل پوشش داد اما در زمینه کاردرمانی هیچ کمکی به ما نکرد و بعد از مراجعات فراوان فهمیدیم در حالت عادی طبق قانون این شرکت بیمه هزینههایمان را پرداخت نمیکند و باید اول فرزندمان را به عنوان بیماریهای خاص در سیستم بیمه ثبت کنیم اما حتی بعد از اینکه این ثبت هم انجام شد با گذشت چندین جلسه هنوز مبلغ به ما داده نشده است. البته با دیگر خانوادهها هم که صحبت کردیم انگار قضیه رایجی است چون اکثراً یا مبلغی را نگرفته بودند یا اگر گرفته بودند بعد از مدتی طولانی، بخش ناچیزی از وجهی که پرداخت کردهاند را پس گرفته اند.»
مرضیه ادامه میدهد: «پس از یک سال درمان با توجه به اینکه بهبودی در وضعیت فرزندم ندیدیم. با همسرم، فرزندمان را نزد چند متخصص مختلف دیگر بردیم و جلسات کاردرمانی و گفتاردرمانی را در کنار متخصصان جدید به طور منظم از سرگرفتیم. در ادامه بعد از این تغییرات به مرور شرایط جسمانی فرزندمان بهتر شد.»
کاش ...
مرضیه در پایان صحبتهای خود از مشکلات توانبخشی و هزینههای درمان میگوید :«من اگر کمک مالی 500 هزار تومانی مادرم و 200 هزار تومانی خانواده همسرم سر برج نبود؛ نمیتوانستم از پس هزینههای زیاد درمان فرزندم بربیاییم. امروزه مراکز کاردرمانی زیادی وجود دارد اما تعداد کمی از آنها امکانات و نیروی متخصص لازم را دارند. ما نزد خیلی از کاردرمانها رفتیم تا تاثیری روی عملکرد حرکتی و ذهنی تنها بچه خود ببینیم. در مراکز مختلف مادرهای زیادی را دیدم که به علت هزینه زیاد هفتهای یکبار یا دو هفتهای یکبار به این کلینیکها رجوع میکنند و به همین علت تاثیر آن را بر روی فرزند خود نمیبینند. من به عنوان یک مادر فقط گلایه دارم که ای کاش دولت بیمهها را مجبور میکرد تا تمام خدمات توانبخشی را پوشش دهند، ای کاش اگر بیمهها مسئولیتی را قبول میکنند آن را به درستی انجام دهند! ای کاش ... »
نظر شما