سلامت نیوز:ساماندهی کودکان کار در ایران از آن دسته مسائلی است که هر بار در طرح های عجیب و غریب و مقطعی نمود پیدا می کند اما هیچ یک از این طرح ها فایده لازم را ندارد. این طرح ها نه تنها بی فایده هستند که کودکان کار را هر بار جَری تر از قبل به خیابان باز می گرداند.
به گزارش سلامت نیوز، قانون نوشت: آن ها هربار بیش از گذشته خود را از ما دور می دانند؛ به گونه ای که اگر خدمات کاذبشان را نخواهید از آسیب زدن به شما، چه آسیبهای فیزیکی و چه توهینهای آنچنانی ابایی ندارند. سخت است اما آیا میتوان به آنها خرده گرفت؟ دستگاهها هر بار ادعای همبستگی برای سامان دادن به وضعیت این بچه ها را مطرح میکنند اما در حقیقت صدای همبستگیشان جز از پشت میزهایشان آن سوتر نمیرود، عملکرد که هیچ! وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی که مشخص نیست در این بین چه مسئولیتی در مورد این بچهها بر عهده دارد و بهزیستی نیز هر بار طرحهایی میدهد که دود از سر بلند میکند. یک بار این بچه ها را مثل مجرم از خیابان جمع میکند و به اردوگاه می برد و بچه ها که گم شدند، پای خود را از بازی بیرون میکشد. کمی بعد با طرح بعدی باز میگردد و با ادعای چنین و چنان بودن طرح نوید اجرا کردن آن را می دهد. طرح جدید، کد دار کردن کودکان کار است!
بهزیستی اعلام کرده که این بچه ها هر بار با یک کد ملی خود را معرفی میکنند، پس تصمیم گرفته شده که بر اساس ظاهر تقریبی هرکدام از این بچهها، کدی برای آنها در نظر گرفته شود. مگر ممکن است؟ تعداد کودکان کار در ایران چقدر است؟ و اگر قرار باشد بنا به ظاهرشان کد در نظر گرفته شود، روال کار چگونه خواهد بود؟ آسیبهای جدیدی که طرح به دنبال دارد، چیست؟ با این کدها چقدر قرار است این بچه ها با یکدیگر اشتباه گرفته شوند و چه برخوردهایی ببینند؟ فارغ از این مسائل، صرف اختصاص کد به این بچه ها چه ذهنیتی را به آنها القا خواهد کرد؟ با روحیه کودکانی که هر یک به اجبار راهی خیابان شده اند و خود نقشی در آن نداشته اند، چه میکنیم؟ واژه «کودک کار» به اندازه کافی تلخ هست. واژههایی جدید نظیر «کودکان کد دار» نسازیم و به جای آن به ساماندهی واقعی آن ها بیندیشیم.
کودکان کد دار!
خبر مربوط به روز گذشته است و پیدا نیست این تصمیم بر اساس کدام بررسی کارشناسانه اتخاذ شده است. «حبیب ا... مسعودی فرید» معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه کودکان کار و خیابان که شناسایی میشوند، هربار یک اسم و کدملی را بیان می کنند، گفت: « سازمان بهزیستی در برنامه ششم توسعه مکلف به ساماندهی کودکان کار شده است و به دنبال آن هستیم تا با توجه به شکل ظاهری کودک، یک «کد» برای او درنظر بگیریم». مسعودی فرید در این راستا ادامه داد:«بارها مشاهده شده کودکی در تهران با یک نام و کدملی پذیرش و بعد از چندماه همان کودک با نام دیگر در شهری دیگر پذیرش شده است. به دادستانی گفتیم تا از همه دستگاهها بخواهند آیین نامه ساماندهی کودکان کارو خیابان را طبق وظیفه خود انجام دهند.
ضمن احترام گذاشتن به کودک نباید اجازه دهیم این افراد توسط هیچ گروه و یا باندی مورد سوء استفاده قرار بگیرند». مشکلاتی که از جانب سازمان بهزیستی مطرح شده و راهکارهای عجیبی که گویا از اذهان کودکانه برای رفع مشکلات در نظر گرفته می شود، نه ناشی از افزایش تعداد کودکان کار و یادگیری آن ها برای دور زدن قانون، که ناشی از فقدان عزم ملی برای ساماندهی حقیقی وضعیت این بچه هاست. مجلس، دولت، بهزیستی، وزارت کار و تمام دستگاههای مربوطه هر یک سر به لاک خود دارند و زمانی که مورد سوال قرار بگیرند، توپ تقصیر و کم کاری را به زمین دستگاه های دیگر می اندازند یا به جای پاسخ، بر طبل تعریف کردن از شرایط سخت این کودکان و لزوم کمک به آنها می کوبند. طبلی که از همیشه توخالیتر است و در این بین مجلس به عنوان قانونگذار و مسئول نظارت و دولت به عنوان مجری قوانین و مسئول انتخاب وزرای مسئول، بیشترین بار کم کاری را بر دوش می کشند.
مجلس معیوب
مجلس به عنوان یکی از سه قوه اصلی، این روزها پای خود را تاجایی که ممکن است از موضوع کودکان کار عقب کشیده و هر بار به بهانه نقص در عملکرد دولت، از توضیح در باب این موضوع عبور میکند. با این حال اهمال در این موضوع، به معیوب بودن مجلس برمیگردد و نمایندگان نیز آن را میپذیرند. مجلس هشتم قوانینی را جسته و گریخته در خصوص برخورد با افرادی که عامل به کار گیری کودکان کار هستند، وضع کرد اما نظارت مجلس روی روند کار دستگاههای مسئول، به شدت کورکورانه است.«سلمان خدادادی» رییس سابق و عضو فعلی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در خصوص چرایی عدم ورود مجلس به نظارت بر ساماندهی کودکان کار معتقد است که مجلس به تنهایی قادر به ایجاد هماهنگی برای این ساماندهی نیست. خدادادی می گوید که طرح ضرورت ساماندهی کودکان کار در دستور کار کمیسیون اجتماعی قرار گرفته است اما آسیبهای ناشی از حضور این کودکان در تهران بیش از همهجا به چشم میآید. وی در پاسخ به اینکه مجلس نه تنها از ایجاد هماهنگی دستگاهها که در خصوص نظارت و قانونگذاری نیز عملکرد مناسبی ندارد، به « قانون» میگوید: «مجلس، یکی از نهادهایی است که باید به موضوع کودکان کار ورود کند اما اراده آن نه در مجلس هست و نه در عملکرد دستگاههایی که اگر نخواهند کاری را انجام ندهند، نمیدهند». به گفته خدادادی، مجلس و دولت بدون هم نمیتوانند موفق عمل کنند اما عزم جدی، نه در دولت هست ونه مجلس. او ادامه میدهد: « مجلس باید از وزیر مربوطه سوال کند و دولت، تصمیم مجلس را عملی کند. اما ابتدا دولت باید از وزیری که انتخاب کرده، بپرسد که چه عملکردی داشتهاست؟ دولت نه تنها نمی پرسد که اگر مجلس اقدام کند تا وزیر برای سوال و جواب بیاید، ماهها طول می کشد».
لابیهای قوی!
«مجلس ما در این زمینه كارآمدنبوده و این بر کسی پوشیده نیست. اگرمجلس واقعا مجلس باشد، میتواند وزیر را بازخواست کند». خدادادی این را می گوید و در ادامه خاطر نشان میکند: «برخوردهای جدی از طرف مجلس نمی بینیم و اگر قرار به برخورد باشد، لابیها و ارتباط هایی که برقرار می شود، این اجازه را نمی دهد. 6 ماه طول می کشد تا وزیر به ساده ترین سوال ما جواب بدهد. نمایندگان مجلس هر روز می روند کارت می زنند و بیرون می آیند. در هیچ جای دنیا چنین چیزی را شاهد نیستیم. مجلس ما معیوب و عقب مانده است و من به عنوان نماینده این را می پذیرم که اگر مجلس اراده کند، می تواند طرح ساماندهی کودکان کار را به نحوی شایسته بررسی کند اما مجلس ما چنین اراده ای ندارد. دولت نیز به همین شکل است».
کم کاری به بهانه تغییر و تحول
اما«سمیه محمودی»، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت که مجلس هنوز به موضوع کودکان کار ورود پیدا نکرده و این کمکاری متوجه عملکرد هیات رییسه کمیسیون اجتماعی است. محمودی با تاکید بر اینکه طرح ساماندهی کودکان کار باید به صورت دو فوریتی در مجلس بررسی شود، اظهار داشت: « اما متاسفانه این طرح هنوز در کمیسیون مطرح نیز نشده است. لازم است هیات رییسه پاسخگوی این موضوع باشد». به گفته محمودی حضور دستگاههای ذیربط در موضوع ساماندهی کودکان کار مثل این است که همه هستند اما هیچ کس نیست! وجود متولیان گوناگون این امکان را فراهم کرده که همه از زیر بار کار شانه خالی کنند. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس میگوید: «وقتی چندین ارگان متولی باشند، آسیب عدم پاسخگویی را به دنبال دارد. موضوع کودکان کار و موضوعاتی مانند آن، به دلیل تعدد متولی همچنان بر زمین مانده است.
اکنون نیز که دولت تشکیل شده و وزرا مشخص شده اند، تا 6 ماه درگیری های مربوط به جابهجایی های درون سازمانی و انتخاب استاندار و معاون و فرماندار ادامه دارد و این آسیبها به حاشیه رانده می شوند یا به طرح های فاقد کارایی نظیر کد دارکردن کودکان کار محدود می شوند». این در حالی است که دولت جدید نیستریال پیشینه چهار ساله دارد و دیرکرد در انجام امور به ویژه رسیدگی به آسیبهای اجتماعی جز کم کاری توجیهی ندارد. اما به گفته محمودی، ایران درحالحاضر در شرایطی به سر می برد که همه کار ها در آن به بهانه تغییر و تحولات روی زمین مانده است. آنچه مسلم است طرح ساماندهی کودکان کار، سالهاست که در دور باطل می چرخد و حتی زمانی که دستگاههای مربوطه اهمال خودرا میپذیرند، نمیتوان به آینده ساماندهی آسیب های اجتماعی امید داشت.
نظر شما