سلامت نیوز:«مجسمهدزد» و «مجسمهدزدی»، این واژهها چه ساده تولید و وارد ابیات فارسی میشوند؛ یکی برچسب و دیگر شغلی کاذب. سرقتهای سریالی مجسمهدزدی گویا پایانی ندارد. در یک دهه گذشته این معضل اجتماعی بارها تکرار شده است و مجسمهها اغلب آثاری شاخص از هنرمندانی مطرح بودهاند.
به گزارش سلامت نیوز، ابتکار نوشت: اردیبهشت 89 بود که خبر سرقتهای زنجیرهای مجسمههای پایتخت رسانهای شد. تعداد مجسمههای بهسرقترفته تا اردیبهشت ۸۹ به ۱۲ مورد رسید که هر یک از آنها بین ۷۰ تا ۷۰۰ کیلو وزن داشتند. مجسمه ستارخان اثری از شهریار ضرابی واقع در خیابان ستارخان، مجسمه باقرخان از شهریار ضرابی واقع در خیابان شهرآرا، مجسمه صنیع خاتم از حمید شانس واقع در پارک ملت، مجسمه زندگی از فاطمه امدادیان و مجسمهای از محمد مددی واقع در خانه هنرمندان ایران، مجسمه استاد شهریار از علی قهاری در پارک دانشجو، دو مجسمه از دکتر شریعتی در پارک شریعتی از حمید شانس، مجسمه مادر و فرزند از هژیر ابراهیمی در شهرک غرب، مجسمه ابنسینا از عذرا عبدالنبی در پارک بهجتآباد، مجسمه گوساله در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و مجسمه برنزی از روحالله شمسیزاده در پارک استقلال تهران از جمله مجسمههایی بودند که در سالهای اخیر به سرقت رفتهاند.
«روز کودک به سراغ مجسمه کودک نصب شده بالاتر از میدان ونک رفتم... اما به سرقت رفته بود.» عصر دیروز مجید فراهانی، عضو شورای تهران با انتشار این پیام از ربوده شدن مجسمه کودک در میدان ونک خبر داد. با این توضیح که نصب المانها و سمبلهای شهری از وظایف سازمان فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران است. در واکنش به این خبر سیدمجتبی موسوی، معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی در اینباره میگوید: این مجسمه اسفند ۹۵ رونمایی و در این محل نصب شد و همزمان با روز جهانی کودک به سرقت رفت. فراهانی همچنین به فارس توضیح میدهد: یکشنبه روز کودک بود. این مجسمه با انگیزه مادی و مالی دزدیده شده است و این موضوع جای تاسف دارد. به گفته این عضو شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش، افرادی برای سودجویی تمام شهر را تخریب میکنند بدون اینکه توجهی به المانهای شهر داشته باشند. این تازهترین خبر از مجسمهدزدی در تهران است. در این بازه زمانی مجمسههای تهران به سرقت رفتهاند و خبری از دستگیری سارقان نشده است.
مردم را در امور اجتماعی مشارکت ندادهاند
اما این سطح از همگسیختگی اجتماعی از کجا میآید؟ چرا مردم اگر ببینند عدهای درحال قطع کردن مجسمهای هستند نسبت به آن بیتفاوتند؟ این میزان بیتفاوتی مردم به وقایع اجتماعی اطراف خود از کجا نشات میگیرد؟ امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی درباره این موضوع به «ابتکار» میگوید: اینکه مردم در امور و اتفاقات اجتماعی بیتفاوت شدهاند بر کسی پوشیده نیست و شهروندان حساسیت خود را در قبال وظایف شهروندی از دست دادهاند. دزدیده شدن مجسمه کودک در میدان ونک، دزدی کوچکی بود. چند سال پیش مجسمه میدان شهرری را با جرثقیل در روز روشن به سرقت بردند. این نتیجه بیتفاوتی مردم است. این مسئله نشان میدهد که مردم در امور اجتماعی تربیت نشدهاند و مسئولان هیچگاه مردم را در امور و مسایل اجتماعی مشارکت ندادهاند. در نتیجه این رفتار مسئولان، مردم این معضلات را مسایل خود نمیدانند و میگویند مسئله دولت است و به ما ربطی ندارد. همین الان مسئولان به فکر مجسمه فردوسی در میدان فردوسی باشند. از لحاظ جامعهشناسی هنر هر کدام از این مجسمهها خود یک کلاس درس است که با تاریخ و فرهنگ ما پیوندی عمیق دارد. از طرفی دیگر بیتفاوتی در مورد انسان هم مطرح است. در واقعه میدان کاج سه هزار نفر ایستاده بودند و فقط نگاه میکردند. در حادثه پل مدیریت سعادتآباد هم همین رفتار صورت گرفت. مردم به این نتیجه رسیدهاند که اگر در این مسائل دخالت نکنند به نفعشان است چراکه با آنان برخوردهای مناسبی از طرف نیروهای امنیتی صورت نمیگیرد. بسیاری از رفتارهایی که دستگاههای دولتی انجام میدهند مردم را نگران میکند و آنها ترجیح میدهند که دخالت نکنند.
قراییمقدم در پاسخ به این سوال که متصدی و مسئول این معضلات کیست و نقش آموزشهای اجتماعی در مسئولیتپذیری شهروندان را چطور میتوان در اینگونه مسائل تبیین کرد، میگوید: جامعه در بینظمی مفرط به سر میبرد. گروههای خودسر در شهر وجود دارند و دست به عملیات میزنند، در چنین مواردی اگر کسی سارق مجسمهای را ببیند و دخالت بکند برچسب بتپرستی به او زده میشود. از نظر «امیل دورکیم» وقتی در جامعه انتظام اجتماعی به هم می خورد، قانونمداری حاکمیت خود را از دست میدهد. در چنین جامعه ای هیچ شهروند احساس مسئولیت نمیکند. «ماکس وبر» هم میگوید: در جوامع سنتی و کاریزماتیک سوال و جواب وجود ندارد. نمی توانی از علت اتفاقات و مسایل بپرسی. کسی از ریشسفید سوال نمیپرسد. سوال و جواب وجود ندارد. پرسشگری ضعیف است. این مسئله هم قابل تامل است که اصولا در شهرهای بزرگ مردم تنها هستند. از نظر مکتب شیکاگو شهرهای بزرگ دنیای بیگانگی و بیکسی است. دنیای در خود فرورفتگی است. «شاو و مکین» هم معتقد هستند که مجرمان در انبوه مردم گم میشوند.
واکنشهای مردمی در فضای مجازی
از سوی دیگر، پس از انتشار این خبر شهروندان تهرانی به این سرقتهای سریالی از مجسمهها در فضای مجازی و رسانهای واکنش نشان دادند. «سعید» در توییترش نوشته: مجسمه کودکی که بالای میدان ونک نصب شده بود، به سرقت رفت و هنوز مسئولان نسبت به این سرقتها بیتفاوت هستند. «نبوی» هم نوشته: «مجسمه کودک در میدان ونک به سرقت رفت، مملکت نیست به مجسمه هم رحم نمیکنند.» کاربر دیگری نوشته: «از سال 88 آغاز شد و این بار مجسمه «کودک» اثر محمد مروستى در میدان ونک به سرقت رفت.»
به کاشیها هم رحم نشد
علاوه بر سرقت مجسمههای برنزی، اخیرا خبرهای مبنی بر ربوده شدن کاشیهای قدیمی هم در فضای مجازی دست به دست میچرخد. ابراهیم خلیلآبادی، رییس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران با اشاره به ربوده شدن مجسمه کودک در میدان ونک، میگوید: این در حالی است که اخیرا شاهد ربوده شدن کاشیهای قدیمی که عمدتا روی سردر خانههای قدیمی نصب شدهاند نیز هستیم. وی با بیان اینکه موضوع سرقتهای هنری در دستورکار کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران، ری و تجریش قرار خواهد گرفت، معتقد است: باید تمهیداتی اندیشیده شود که از وقوع سرقتهای اینچنینی که به میراث و هویت شهر لطمه میزند جلوگیری کنیم. به گفته خلیلآبادی، از نیروی انتظامی درخواست میشود که رسیدگی به این پرونده و نمونههای مشابه را در دستورکار قرار دهد تا هر چه زودتر شاهد دستگیری سارق یا سارقان احتمالی هویت پایتخت باشیم.
از اسطورههای پایتخت چه میخواهند؟
مردم شب میخوابیدند و صبح که چشم به روی شهر باز میکنند، میبینند باز هم یکی از سمبلهای شهر نیست. جایشان در خیابانها و بوستانها خالی شده است. داستانی که سالهاست ادامه دارد و شهرداری اظهار بیاطلاعی میکند و شورای شهر از آن خبر ندارد، پلیس و دادستانی هم سرنخی از آن به دست نیاوردهاند. دزد مجسمههای برنزی چه کسانی بودند؟ از این اسطورههای پایتخت چه میخواهند؟ چطور توانستهاند مجسمههای 70 تا 700 کیلویی را به این سرعت به سرقت ببرند؟ شهر شلوغ میشود و جلوی چشمان هزاران عابر سمبلها به همین راحتی به یغما میروند، این اتفاق در حالی رخ میدهد که هنوز راز سرقت مجسمههای تهران همچون سردیس شریعتی، مجسمه پست و.... که در سال گذشته ربوده شده بود، در هالهای از ابهام است.
نظر شما