«با توجه به این‌که زمان نداشتیم تا به‌عنوان موسسه بخواهیم این کار را انجام دهیم، از یکی از مدیران که یک مدرسه غیرانتفاعی داشت، خواستیم که مجوز مدرسه را به ما دهد تا ما بتوانیم مدرسه را راه‌اندازی کنیم

در اولین مدرسه بیمارستانی ایران چه میگذرد؟

سلامت نیوز:خیلیها فکر می کنند سرطان آخر زندگی است و با مبتلا شدن به یکی از انواع سرطانها باید قید زندگی را زد؛ اما در بیمارستان حضرت علیاصغر؟ع؟ کودکان هرمزگان و در بخش آنکولوژی(بخش سرطانیها) همه جور دیگری فکر می‌کنند. بچههای سرطانی ساکن بخش، درست مانند بچههای دیگر پشت نیمکتها مینشینند و «بابا آب داد» میخوانند.

به گزارش سلامت نیوز،صبح نو نوشت: پشت نیمکت نوی مدرسه نشستهاند، چشمانشان توی عکس میخندد. نقاط مشترک همهشان سرهای بیمو، آنژیوکت‌های روی دستشان و ماسکهایی است که به‌صورت زدهاند، دختر و پسر هم ندارد، همهشان یک‌شکل‌اند. اینجا مدرسه بچههای سرطانی است.

خانم «صدیقه کیوانی» مدیر موسسه خیریه خلیجفارس است. احداث اولین مدرسه بیمارستانی در بیمارستان حضرت علیاصغر هرمزگان برای کودکان سرطانی در سال 95 و زیر نظر او انجام‌شده است.

فکر رسمی کردن مدرسه از سال 90 -89 و بعد از احداث بخشی که زیر نظر موسسه احداث شده بود، به فکر کیوانی رسید: « با همکاری دانشگاه علوم پزشکی، ما بخش آنکولوژی را ساخته و تجهیز کردیم. این بخش، یک بخش 550 متری است که در بیمارستان کودکان با کمک خیرین ساخته شد. ما در کنار بخش، آموزشها را به‌صورت پراکنده داشتهایم ولی سال 95 با توجه به این‌که فضای کلاس درس را داشتیم، تصمیم گرفتیم که مدرسه را به‌صورت رسمی دایر کنیم.»

با روحیه فولادی

«با توجه به این‌که زمان نداشتیم تا به‌عنوان موسسه بخواهیم این کار را انجام دهیم، از یکی از مدیران که یک مدرسه غیرانتفاعی داشت، خواستیم که مجوز مدرسه را به ما دهد تا ما بتوانیم مدرسه را راه‌اندازی کنیم. بنابراین طرح را نوشتیم، رییس بیمارستان هم موافقت کرد. ما این طرح را به آموزشوپرورش دادیم. از تابستان کارهای مجوز را شروع کردیم. برای اول مهر، مدرسه برای ورود بچه ها آماده بود.»

اینها توضیحات کیوانی درباره احداث مدرسه شان است. سازوکار مدرسه بچه های سرطانی شبیه به مدارس دیگر است، آنها هم از روی کتابهای درسی مدارس دیگر درس میخوانند، زمان امتحان و نوع امتحان هم شبیه به دیگر بچه هاست. تفاوت اما در شیوه برگزاری کلاسها و زمان آنهاست. کیوانی تعریف می‌کند: «همه معلمان ما به‌صورت خیریه کار میکنند یعنی وقت آزادشان را به بچه ها درس میدهند. مدیر مدرسه، مدیر رسمی آموزشوپرورش است و در مدرسه حضور دارد و برنامهریزی معلمان را انجام میدهد.

شرایط تدریس بستگی به وضعیت بچه ها دارد. بچه هایی که در بیمارستان هستند، ممکن است که دو ماه در بخش بستری باشند. بعد از ترخیص به خانه میروند ولی چون ایمنی بدنشان پایین است، نمیتوانند که در مدارس دیگر باشند. از طریق فضای مجازی با معلمش در ارتباط هستند و معلم درس را برای او میفرستد. در تاریخی، میآیند و کارنامهشان را میگیرند. اگر در بیمارستان بستری باشند، در روزهایی ممکن است در بخش ایزوله باشند.

بنابراین در آن روزها درس نمیخوانند، مثلاً در طول هفته یک روز بچه حالش بهتر است و پزشک میگوید که میتواند بیرون برود و آموزش را داشته باشد. در کلاس، درس میخوانند.»  رییس موسسه خیریه تعریف میکند که بچه ها درس را به‌صورت انفرادی یاد میگیرند: «کلاسها فردی است. مثلاً بچه کلاس چهارم دبستان است. حالش هم خوب است. مدیر مدرسه با معلم آن هماهنگ میکند که امروز حال بچه خوب است و میتواند درس بگیرد. زمان کلاسها در مدرسه ما باز است.»

اما سؤال اینجاست که این‌طور درس دادن، به آموزش بچه ها آسیب نمیرساند. کیوانی تأکید می‌کند:« نه، این کار یک‌ذره زحمت مضاعف برای معلم دارد. باید مدام معلم با مدرسه در ارتباط باشد. شوق معلمان ولی خیلی زیاد است. بچهها با کارنامههای خیلی خوبی قبول میشوند. ما بچهای را داریم که بعد از اتمام درمان در مدارس عادی درس میخواند. چون دیگر نیازی نیست که در مدرسه ما درس بخواند.» 

کیوانی تعریف میکند که بچه‌ها از این که این مدرسه احداث‌شده است، خیلی خوشحال‌اند و همه این‌ها در روحیه آنها تأثیر دارد: «بچه ها روحیهشان خیلی بهتر شده است. معلمانشان تعریف میکنند که با چه شوقی درس میخوانند و پزشک هم میگوید که به هوای این‌که کلاس درسش را داشته باشد، به‌راحتی آزمایشش را انجام میدهد. حاضر است که سریع آزمایش دردناک را انجام دهد تا سریع به سر کلاسش برود و درسش را شروع کند. بچهها از این‌که امسال نتوانستهاند به مدرسه بروند، از این‌که در درسشان فاصله افتاده است و سال بعد همکلاسیشان به مقطع بالاتری رفته و بچه ما در مقطع پایینتر است، در روحیهشان تأثیر میگذارد و دیگر دوست ندارند که به مدرسه بروند. با احداث مدرسه، روحیهشان بهتر شده، در درمانشان هم تأثیر گذاشته و امید به زندگی‌شان بیشتر شده است.» رییس‌موسسه خیریه تعریف میکند که به‌جز کلاسهای مدرسه برای دانشآموزانشان، کلاسهای دیگری هم برگزار میکنند. او میگوید: «ما به بچه ها آموزش خلاقیت کودک، تئاتر، موسیقی و شطرنج و عکاسی را هم میدهیم. البته آموزش اینها بستگی به وضعیت جسمانی بچه ها دارد که می‌توانند آموزش خاصی را بگیرند یا این‌که نه.» در مدرسه کودکان سرطانی بیمارستان کودکان استان هرمزگان، نه از ناظم خبری است و نه اینکه دانشآموزان به خاطر وضعیت جسمیشان میتوانند در اردو شرکت کنند، چراکه درد همه دانش‌آموزان درد مشترکی به نام سرطان است.

فراتر از یک بیمارستان


 مدرسه بیمارستانی هرمزگان اولین مدرسه بیمارستانی در کشور است، لقبی که در ابتدا هم خود مؤسسان از آن اطلاعی نداشتند. صدیقه کیوانی تعریف میکند: «زمانی که ما این کار را انجام دادیم، فکر میکردیم که محک این کار را قبلاً انجام داده است. بعد که از محک آمدند گفتند که ما به این شکل به بچه ها آموزش نمیدهیم و آموزشها پراکنده‌اند، فهمیدیم که اولین مدرسه هستیم.» امسال اما استانهای دیگر هم برای مدرسه بیمارستانی دست‌به‌کار شدهاند. کیوانی تعریف میکند: «امسال در گزارش‌هایی که دیدم، در بیمارستان علی‌اصغر تهران اعلام کردند که اولین مدرسه بیمارستانی کشور را وزیر افتتاح کرده است. درصورتی‌که ما سال گذشته افتتاح مدرسه را انجام دادیم. در مشهد هم گویا همچین کارهایی در حال انجام است.» اما احداث مدرسه بیمارستانی تنها کاری نیست که موسسه خیریه خلیجفارس انجام میدهد. آنها محیط بیمارستان و به‌ویژه بخش سرطانی را که خود احداث کردهاند، برای بچه ها تبدیل به خانه کردهاند. رییس موسسه خیریه توضیح میدهد: «فکر می‌کنم که هیچ بیمارستان دیگری این کار را انجام نداده است.

ما یک آشپزخانه همراه بیمار در خود بخش داریم که وسایل، فریزر و مواد غذایی را خیران در آنجا میگذارند. بچهای که یک ماه در بیمارستان بستری است و هرروز باید غذای بیمارستان را بخورد، ممکن است خسته بشود. نصف شب بیدار میشود و دوست دارد که غذای خانه را بخورد، این امکانات برای مادر وجود دارد که غذا را درست کند و به بچه بدهد. بستههای کوچک مرغ، برنج، روغن و ماکارونی، آنجا وجود دارند تا خانوادهها هر وقت که لازم بود، برای بچه ها غذا درست کنند. اکثر خانوادهها از روستاهای دور میآیند و خانوادهها در اینجا نیستند. در بخش، همه این امکانات وجود دارد.» این البته تنها کاری نیست که بخش آنکولوژی انجام میدهد. کیوانی توضیح میدهد: «تیم روان‌شناسی، مددکاری و مشاوره ما در طول هفته در بخش حضور دارند. هر زمانی که نیاز باشد، حتی در شب، یک مادری، یک بچهای بیتابی میکند، بچههای بخش زنگ میزنند و خیر مشاور ما خود را سریع به بخش میرساند و کمک میکند تا بیمار ازنظر روانی به حالت عادی برگردد. همه اینها هم رایگان انجام میشوند.» در بخش سرطانی، موسسه خیریه و مدرسه کمک میکنند تا الفبای مبارزه با غول خرچنگی را به بچه ها آموزش دهند.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha