سلامت نیوز: تشکیل «ابر کومولونیمبوس» و «تغییرات شدید در جهت باد» دو مولفهای که میتوانند در کنار هم توفانهای مخربی را به وجود بیاورند.
به گزارش سلامت نیوز، ابتکار نوشت: خرداد ماه سه سال پیش بود که به دلیل عیان شدن بیش از پیش تغییرات اقلیمی در ایران، همزمانی این دو، توفانی را در پایتخت به راه انداخت که حتی برای دقایقی آسمان تهران تاریک شد و هر چیزی از گردوغبار گرفته تا قالیچه در هوای آن روز مشاهده شد. اما یکی از سوالاتی که در ذهن شکل گرفت این بود که چقدر به ایمنسازی داربستها، نصب بیلبوردهای تبلیغاتی و هر شیئی که در چنین وضعیتی تهدیدکننده جان انسانهاست توجه شده است؟
چراکه قسمت بد ماجرا در توفانهای پیش آمده کشته شدن تعدادی از شهروندان در این حوادث بود. یکی بر اثر افتادن داربست جان خود را از دست داد و دیگری بر اثر جاری شدن سیلاب بعد از توفان. اگرچه قبل از این تاریخ هم توفانهایی در تهران و دیگر شهرها رخ داده بود اما بعد از توفان شدید و متفاوت سه سال پیش وقوع آن به دلیل تکرار شدن برای هموطنان عادی شد که حالا به نظر میرسد برای مسئولان هم عادی شده چراکه هر بار پس از وقوع هرحادثه غیرمترقبهای اعلام کردند غافلگیر شدهاند.
تنها تفاوت توفانهای اخیر با قبلیها این بود که هواشناسی هوشیار شد و با دیدن کوچکترین باد و گردوغبار هشدارهای لازم را در قالب اطلاعیههایی صادر کرد اگرچه پس از توفانها و سیلهای مرگبار، مسئولان کشور تازه متوجه شدند سازمان هواشناسی تجهیزات و فناوریهای روز دنیا را برای پیشبینی سریع و اطلاعرسانی بهموقع ندارد و باید برای آن فکری کنند.
80دستگاه دولتی و غیردولتی متولی مدیریت بحران
این رویه درحالی پیش رفته است که از زمان تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور 10 سال میگذرد. در واقع، مسئولان با تصویب این قانون به دنبال ایجاد مدیریت یکپارچه در سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بر مراحل مختلف مدیریت بحران بودند. رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در اینباره به «ابتکار» میگوید: «در قالب این قانون شورای عالی مدیریت بحران به ریاست رئیسجمهوری تشکیل شده که در آن 14 کارگروه تخصصی به بررسی و مدیریت وضعیتهای بحرانی میپردازند. هر کارگروه برعهده یک نهاد است که باید یکسری امور مشخص را انجام دهد.» به گفته احمد صادقی، «در واقع 80دستگاه دولتی و غیردولتی متولی مدیریت بحران اعم از طبیعی(سیل و زلزله) و انسانساز(آتشسوزی و تصادف) هستند.»
اما نکتهای که نباید فراموش کرد پژوهشهایی است که سالها پیش از سوی ناسا منتشر شد؛ تحقیقاتی که خبر از تغییرات اقلیمی در جهان میداد. در این میان ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی جزو کشورهایی است که در شرایط متفاوتی قرار دارد.
قدمت وقوع حوادث غیرمترقبه هم 94ساله است زیرا نخستین بار سال 1302 بود وقوع زلزلهای در شرق خراسان و به فاصله 3ماه بعد از آن زلزله در سیرجان و کرمان رخ داد. حالا با تغییرات آب و هوا در یک دهه اخیر و با توجه به هشدارهایی که به کشورهای دنیا در این خصوص داده شده انتظار میرفت که مسئولان در این سالها برنامهریزی مناسب را برای مدیریت بحران داشته باشند اما آنطور که صادقی میگوید «اگرچه اقداماتی صورت گرفته اما همچنان در وضعیت مطلوب قرار نداریم.»
برای مقابله با خسارات سیل آمادهایم
در این میان نکته مهم دیگر نوع بارندگیها در ایران است زیرا پراکنش نامناسب آن موجب میشود گاهی کل بارندگی سالیانه در یک روز نازل شده و سبب بروز سیلهای بسیار مخرب شود. از سوی دیگر ممکن است برخی سالها میزان بارندگی سالیانه به کمتر از 50میلیمتر برسد و سبب حادث شدن خشکسالی شود که درباره وقوع سیل رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران میگوید: «انبارهای مدیریت بحران برای پاسخگویی به نیاز مردم در زمان بروز سیل آماده است.»
اما «زلزله» واژهای که در چند سال اخیر تن هر پایتختنشینی را با هر بار به میان آمدن به لرزه در آورده است از دیگر حوادث غیرمترقبهای است که به نظر میرسد شهر آماده آمدنش نیست چراکه صادقی هم در اینباره توضیح میدهد: «زلزله تهران مقوله جدایی از دیگر حوادث است زیرا ابعاد خسارات احتمالی آن قابل مقایسه با موارد دیگر نیست. به عنوان یکی از مدیران دستاندرکار باید بگویم که زلزله تهران دغدغه ملی برای دولت نیست و پاسخی برای اینکه چرا بدیل به دغدغه ملی نشده ندارم اما گویا چنان کار سخت و پیچیدهای است که بهتر است از دستورکار خارج شود. شاید هم چون نسخه شفابخشی نتوانستهاند برای آن بپیچند ترجیح دادهاند آن را کنار بگذارند.»
مسئولیتی که تعریف نشده است
اما در این میان مردم چه نقشی دارند؟ فرهنگ یک جامعه چقدر به کاهش تلفات ناشی از وقوع یک حادثه غیرمترقبه کمک میکند؟ پاسخ رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران این است که «توسعه شهرنشینی، تغییر و تصاحب غیراصولی طبیعت موجب شده تا خسارتهایی را به محیط اطراف خود وارد کنیم. در اینجا مسئولان و مردم هر دو به یک اندازه مقصر هستند زیرا جامعه هشدارها را جدی نگرفت و مسئول اجازه برخی تصاحبها را صادر کرد درحالی که مسئولیت اجتماعی همین است.»
به عقیده صادقی، «حرکت مسئولان برای برنامهریزی و آمادگی در برابر بحرانها کند است البته کمبود منابع مالی از دیگر چالشهایی است که این بخش از آن رنج میبرد. به عنوان مثال، سیستم هشدار سریع سیل در تهران با وجود انجام مطالعات به دلیل نبود اعتبارهای کافی انجام نشد حتی نتوانستیم به صورت پایلوت در شهرستانهای استان اجرا کنیم. این اتفاق درباره سیستم هشدار سریع زلزله هم صادق است.»
سوالی که مطرح میشود این است که کشورهای دیگر برای مدیریت بحران خود چه فکری کردهاند؟ آموزش به مردم در چه جایگاهی قرار دارد؟ صادقی برای این مبحث به ذکر مثالی میپردازد و میگوید: «به عنوان مثال ترکیه برای استانبول که وضعیتی مشابه تهران دارد با تخصیص اعتبار مناسب در بازه پنج سال و با کمک گرفتن از سازمانهای بینالمللی بافت فرسوده این شهر را بازسازی کرد و نتیجه این شد که استانبول از این نظر وضعیت خوبی دارد اما در مقابل در تهران نهتنها منابع مالی برای بافت فرسوده اختصاص نیافته که قوانین نیز در این زمینه اجرا نشده است.»
تعهد ایران به سند سندای
در چنین شرایطی چه باید کرد؟ چگونه «خطر» میتواند به یک کلید واژه در زندگی روزمره و کار مسئولان و مردم تبدیل شود؟ رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در اظهارات به سند سندای اشاره میکند و میگوید: «همه کشورها متعهد شدهاند در بازه سالهای 2015 تا 2030 به حاکمیت خطر در زندگی توجه کنند. به عنوان مثال یک مدیر در انجام یک پروژه در نظر بگیرد که آیا این اقدام ریسک را افزایش یا کاهش میدهد. اگرچه ایران هم متعهد به اجرای این سند است اما همچنان میبینیم که مردم برای خرید خانه به ظاهر و نمای آن بیشتر توجه میکنند تا میزان مقاومت آن در برابر حوادث طبیعی.»
اما فاجعه آنجاست که به گفته صادقی، «30درصد خانههایی که در حال نوسازی هستند در بافت فرسوده قرار دارند.» آنچه قابل تامل است نبود فرهنگسازی، عدم نظارت بر خانهسازیهای شهری و روستایی و تخصیص نیافتن منابع مالی مناسب برای خرید امکانات و فناوریهای روز دنیا برای مقابله با حوادث غیرمترقبه همه با هم در ایران انجام نمیشوند. در این میان جمله تکراری که «حادثه خبر نمیکند» همچنان برای مسئولان و مردم باورناپذیر است درحالی که همیشه «پیشگیری بهتر از درمان» بوده است.
نظر شما