پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۳
کد خبر: 227708

ماجرا آنجا قابل‌تامل‌تر می‌شود که احمدعلی نوربالا، مشاور وزیر بهداشت هم میگوید: «نسبت به ۱۵سال گذشته سلامت روان پایتختنشینان از میانگین کشوری خارج و به مرز بدترین حالت ممکن رسیده است.»

سلامت نیوز:برای خیلی از ما اتفاق افتاده است؛ اینکه در رفتوآمدهای روزانه شهری هنگام پیاده شدن از اتوبوس یا در شلوغی مترو و یا برخورد ساده دو ماشین در خیابان آدم‌ها چگونه با یکدیگر برخورد می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز، ابتکار نوشت: در میان تعاملات روزمره هم با آدمهایی مواجهه شدهایم که تا رفتاری خلاف میل‌شان می‌بینند دست به پرخاشگری میزنند و جنجال به پا میکنند. گویی که از پیش آماده دعوا و منتظر فرصتی برای بروز آن بوده‌اند درحالی که می‌توانسته‌اند مشکل را با گفتوگو حل کنند حتی ماجرا را به شکایت، دادگاه و قاضی کشانده‌اند. در اینجا بیش از هر چیزی پایین آمدن آستانه تحمل افراد پررنگ شده و نشان می‌دهد جامعه با درجه‌ای از اختلالات روانی مواجه شده است. موضوعی که مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران درباره آن به «ابتکار» می‌گوید: «با افزایش آسیب‌های اجتماعی خشونت نیز افزایش می‌یابد. در واقع مسائل اجتماعی باید به صورت ریشه‌ای بررسی شود. وقتی راننده‌ای در یک تصادف ساده دست به یقه می‌شود، وقتی مامور راهنمایی و رانندگی در برخورد با مردم رفتار تندی از خود نشان می‌دهد یا مردم در مکان‌های عمومی با کوچکترین صحبت با یکدیگر دعوا می‌کنند باید وضعیت اقتصادی کشور اصلاح شود.» 


ماجرا آنجا قابل‌تامل‌تر می‌شود که احمدعلی نوربالا، مشاور وزیر بهداشت هم میگوید: «نسبت به ۱۵سال گذشته سلامت روان پایتختنشینان از میانگین کشوری خارج و به مرز بدترین حالت ممکن رسیده است.» از سوی دیگر، رئیس مرکز نگهداری بیماران روانی نیز توضیح می‌دهد: «در مطالعه‌ای که از سوی وزارت بهداشت انجام شد، مشخص شد ۳۶درصد جمعیت کشور اختلال روانی دارند.» فرهاد رمضانینژاد به پیشینه این موضوع اشاره میکند و می‌گوید:« یافته‌های پیمایش دانشگاه علوم پزشکی ایران و انستیتو روانپزشکی ایران در سال ۹۰ از آن حکایت داشت که ۳۶درصد افراد 15 تا 64ساله کشور، دچار یک یا چند اختلال روانپزشکی بودند. 
این آمار شیوع ۲۰درصدی اختلالات روانی در مردان و ۲۶درصدی در زنان را نشان می‌داد.» در این میان، طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی بیش از ٣۵٠‌میلیون نفر در تمام سنین در سراسر دنیا از اختلالات و افسردگی رنج می‌برند. این مسئله ابعادی جهانی دارد و مشخص کردن این امر تا حدی تحت‌تاثیر عواملی نظیر جنسیت، سن، تاثیرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روش‌های مختلفی است. پژوهش انجام شده در سال ٢٠١١ فرانسه را با ٢١‌درصد در صدر و ایالات متحده آمریکا را با ٢/١٩‌درصد در پایین فهرست مبتلایان به اختلالات و افسردگی قرار داد. کمترین میزان در مکزیک با ٨درصد گزارش شده است.


عکس‌العمل مغز در برابر فشارهای زندگی


اما کمتحملی و اختلال روانی موجب مختل شدن زندگی افراد در ابعاد و زمینه‌های شخصی، خانوادگی و اجتماعی می‌شود؛ مسئلهای که بخش زیادی از جمعیت امروز ایران با آن درگیر است. اقلیما در این‌باره معتقد است: «وقتی فشار اجتماعی و اقتصادی بالا برود به‌طور طبیعی مغز شروع به عکس‌العمل می‌کند حالا انسان در چنین وضعیتی یا عصبانی می‌شود و آن را بر سر همسر و خانواده‌اش خالی می‌کند، یا کودک‌آزاری رخ می‌دهد یا سلامت جسمانی‌اش به خطر می‌افتد و از درون تحلیل می‌رود.»
از سوی دیگر، اختلالات روانی یک شبه و بی‌دلیل سراغ کسی نمی‌آیند، نشانه‌هایی دارند که با آگاهی نسبت به آنها می‌توان از شدید شدن این اختلالات جلوگیری کرد. اگرچه دلیل شیوع اختلالات روان چندان مشخص و واضح نیست اما به عقیده جامعه‌شناسان عواملی مانند تغییر سبک زندگی، مشکلات خاص شهرنشینی و زندگی صنعتی و انواع آلودگی‌های صوتی را در این اتفاق موثر دانسته‌اند. البته استرس‌های ناشی از بیکاری و مسائل اقتصادی و همچنین استرس ناشی از زندگی در فضاهای کوچک آپارتمانی و کاهش امیدواری مردم را هم باید به این موارد اضافه کرد. شاید بتوان مشکلات اقتصادی و زندگی استرسزای شهری را از مهمترین عوامل بیرونی این مسئله عنوان کرد. نکتهای که سه روز پیش مریم رسولیان، رئیس انجمن علمی روانپزشکیان در حاشیه کنگره هفته سلامت روان به آن اشاره میکند و میگوید: «عواملی همچون بیکاری، فقر و... از جمله عواملی است که در شیوع اختلالات روانپزشکی تاثیرگذار است. اختلالاتی مانند افسردگی و نوع شدید آن با عوامل اجتماعی ارتباط مستقیم دارد ولی عوامل فردی و بیولوژیک در آن دخیل است.» 


مردم با مشکلات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند


به اعتقاد رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران: «وقتی کرایه‌های اتوبوس، مینی‌بوس و مترو در مدت سه سال بیش از سه برابر می‌شود همه اینها فشار اقتصادی به مردم وارد می‌کند. امنیت شغلی زمان دولت نهم و دهم از بین رفت چراکه استخدام ممنوع شد. میزان درآمد افراد به نسبت میزان تورم به‌گونه‌ای است که زندگی نمی‌چرخد. افراد وقتی با مشکلات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و آرامش ندارند طبیعی است که آستانه تحمل‌شان کاهش یابد نتیجه این می‌شود که آمارها نشان می‌دهد خشونت در جامعه افزایش یافته است.» 
از سوی دیگر، رسولیان میگوید: «براساس آمارها از هر چهار نفر انسان، یکی از یک ناهنجاری یا بیماری ذهنی یا رفتاری رنج می برد. این اختلالات روانی چنان بر روی رفتارها و درک شخص از جهان اطرافش تاثیر می‌گذارند که در بسیاری از موارد ارتباط او را با واقعیت دنیای اطراف به‌طورکلی قطع می‌کنند و فرد به دنیای خیالی و توهمی خود پناه میبرد و این دنیای خیالی و توهمی تنها دنیایی است که شخص بیمار میشناسد.»
با همه اینها آنطور که آمارها نشان می‌دهد پایین آمدن آستانه تحمل جامعه با توجه به سبک و شرایط زندگی امروز در همه دنیا و به دنبال آن در ایران رو به افزایش است که باید برای آن فکری کرد. 


به عقیده اقلیما، «زیرساخت‌های کشور دچار مشکل شده درحالی که رهبر انقلاب همواره دو رهنمود را به روسای‌جمهور و مسئولان بخش‌های مختلف دارند؛ اول شایسته‌سالاری و دوم پاسخگویی. اما در عمل چه اتفاقی افتاده؟ وقتی آنهایی که مسئولیتی دارند کار خود را به خوبی انجام نمی‌دهند نمود آن در جامعه نیز اتفاق می‌افتد و این‌گونه وظایف و رفتار انسانی انجام نمی‌شود.» 


اشتغال‌ ایجاد شود


اما رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران راهکارهای دیگری هم ارائه می‌دهد و می‌گوید: «باید اشتغال‌ ایجاد شود، وضعیت اقتصاد کشور ارتقا یابد و تبعیض از بین برود. در چنین شرایطی دیگر نمی‌پرسیم چرا طلاق، اعتیاد، خشونت، کودک‌آزاری، کودکان کار و... افزایش یافته است.»
همه اینها درحالی است که ماجرا درباره بهداشت و سلامت روان ایرانیان به همین جا ختم نمی‌شود چراکه افسردگی نیز در جمعیت کشور افزایش یافته است به طوری که حدود 50درصد از مبتلایان به این اختلال روانی که میتواند زمینهساز برخی آسیبهای اجتماعی باشد برای درمان مراجعه نمیکنند زیرا از بیماری خود اطلاع نداشته یا خود را بیمار نمیدانند. براساس گزارش مرکز ملی پایش سلامت، مراجعه نکردن این تعداد از بیماران درحالی میتواند برای نظام سلامت روان و کنترل اختلالات روانی خطرساز باشد که کاهش شیوع اختلالات به تعویق خواهد افتاد در صورتی که با مراجعه، درمان و اجرای روش‌های صحیح پیشگیری مبتنی بر اصول بهداشت روان، شیوع اختلالات روانی در کشور میتواند تا 15سال آینده به کمتر از 15درصد کاهش یابد. چنانکه آمار 20سال قبل شیوع اختلالات روانی در کشور حدود 18درصد بوده اما حالا به بیش از 23درصد افزایش یافته است.
حالا با آمارهایی که هر یک زنگ خطری برای جامعه و کشور محسوب می‌شوند به نظر می‌رسد مسئولان باید برای مسائل اقتصادی و فرهنگ‌سازی به‌منظور خویشتن‌داری فکری کنند شاید این‌گونه به جامعه دینی و ایده‌آلی که تنها در همه این سال‌ها حرفش زده می‌شود نزدیک شویم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha