مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشكی تهران گفت: چهره هیولای عتیاد در دهه 90 عوض می شود و باید از همین الان برای این تغییر چهره هر چه بیشتر آماده شد.
آنان در جادهای كه انتهای آن چیزی جزء هلاكت نیست قدم میگذارند، اگر نخواهیم ببینیم كه روزانه چند پدر و مادر از دیدن چهره تیره و درهم جوانشان كه قبلاً شاداب بود، غصه میخورند و چند جوان به دلیل مصرف این مواد بدشگون مقابل پدر خود می ایستند و حتی گاهی قداست پدر خانواده را با یك سیلی زیر پا له میگذارند مطمئناً آینده كشور در هالهای از ابهام قرار میگیرد.
گویی هنوز برخی مسئولان پدیده وحشتناك اعتیاد را نادیده میگیرند یا نمیخواهند ببینند كه چگونه این جوانان آیندهساز كشور با این هیولای وحشتناك قتل عام میشوند. گویی هنوز باید فرزند چند تا از مسئولان در دام این غول خطرناك بیفتد تا برخی از آنها به خود آیند و آستینی بالا بزنند یا حركتی علمی و قوی انجام دهند.
گویی هنوز شعارهایی كه برای خالیكردن شانه از زیر بار مسئولیت داده میشود تكرار میشود كه رهایی از این پدیده شوم عزم ملی میطلبد كه البته حرف درستی است اما باید سؤال شود چه كاری برای به كاربردن این عزم ملی انجام دادهاند. در سایه این شعارها سالانه به گفته مسئولان 160 هزار نفر وارد دام اعتیاد میشوند.
اینها تنها گوشهای از دردهای اعتیاد است اما برای بررسی وضعیت پیچیده و مبهم آینده اعتیاد كه به سختی میتوان تصور كرد به سراغ برخی كارشناسان میرویم تا شاید با ترسیم گوشهای از این وضعیت سوزنی به خود و جوالدوزی به مسئولان بزنیم تا از این خواب غفلت بیرون بیائیم.
البته نباید و نمیتوان از موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با مواد مخدر و رشادتها و مجاهدتهای برخی مسئولان در زمینههای درمان و مقابله چشم پوشید اما در كف جامعه، جوانانی در حال دستوپازدن در چاه عمیق اعتیاد هستند كه اگر بخواهند از آن بیرون بیایند باید طنابی را بگیرند كه البته فعلاً در جامعه ما این طناب نازك است و امكان سقوط دوباره هست.
برای بررسی این موضوع به سراغ شهرام خرازیها اولین مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاههای علوم پزشكی كشور، مدرس مركز تحقیقات اعتیاد و پژوهشگر كاهش آسیب و درمان سوء مصرف مواد مخدر است كه در زمینه درمان، پیشگیری و كاهش آُسیب اعتیاد فعالیت میكند، رفتیم.
وضعیت كنونی آگاهی مردم از روشهای پیشگیری و درمان اعتیاد را چطور ارزیابی میكنید؟
خرازیها: اطلاعات مردم در مورد روشهای پیشگیری و درمان اعتیاد كامل و كافی نیست. اگر خدای نكرده فردی معتاد شود خود و خانوادهاش ممكن است نداند كه برای ترك اعتیاد چه روشهایی وجود دارد، كدامیك از این روشها مجاز و معتبرند و برای بهرهمندی از این روشها باید به كجا مراجعه كنند. متأسفانه اطلاعات مردم در این حیطهها اندك است و از طرفی رسانهها به خصوص مطبوعات و سایتها با انتشار آگهی مراكز غیرمجاز و بدون پروانه وزارت بهداشت و معرفی روشهای غیرعلمی به عنوان روشهای برتر ترك، مردم را گمراه میكنند و زمینه سودجویی برای مشتی افراد بیسواد یا كمسواد را فراهم میكنند.
مردم هنوز درمان اعتیاد با داروی متادون را كه یكی از تائیدشدهترین و مثمرثمرترین روشهای ترك محسوب میشود و مورد تائید وزارت بهداشت است را نمیشناسند اما با روشهای بستری ترك كه عمدتاً غیر معتبر هستند و از طریق افراد فاقد مدرك تحصیلی مرتبط و معتبر به اجرا درمیآیند یا تبلیغ میشوند، آشنایی بیشتری دارند.
اگر روزنامههای دو سه سال اخیر را مرور كنیم، خواهیم دید كه سیاستگذاران و مسئولان حوزه اعتیاد بارها و بارها برای استانداردسازی مراكز ترك غیر مجاز مهلت تعیین كرده اند. تعطیلكردن دائمی مراكز غیراستاندارد در پایان مهلت قانونی را متذكر شدهاند اما با وجود تمام این وعدهها از تعدادكمپها و مراكز زیرزمینی كاسته نشده كه هیچ، افزایش هم داشتهایم.
موفقیتهای صورتگرفته در این دو حوزه را طی دهه گذشته چطور ارزیابی میكنید؟
خرازیها: دهه 80 در مقایسه با دو دهه 60 و 70 چه از حیث مبارزه با مواد مخدر و چه از حیث راهاندازی و گسترش مراكز ترك اعتیاد، دهه پربار و نسبتاً موفقی بود اما تلاشهای انجام شده زودبازده و كامل نبودند. تأسیس و راه اندازی مراكز معتادان گذری به خصوص مراكز ویژه بانوان، تأسیس و راه اندازی واحدهای درمان با داروهای متادون و بوپرنورفین، تأسیس و راهاندازی واحدهای ترك اعتیاد با متادون و ارائه خدمات كاهش آسیب اعتیاد در زندانهای بزرگ كشور، عملیاتیكردن طرح "جمع آوری معتادان خیابانی " و جدیگرفتن برنامههای پیشگیری از سوءمصرف مواد مهمترین موفقیتهای دولت در زمینه برنامههای كشوری پیشگیری و درمان اعتیاد در دهه 80 بود.
همچنین برگزاری "اولین همایش پیشگیری از اعتیاد "، برگزاری "اولین همایش رسانه، اعتیاد و سلامت اجتماعی "، برنامهریزی برای طرح درمان اعتیاد به تریاك با شربت تریاك، ایمنسازی مرزهای شرقی، روند جهشی كشف مواد مخدر، افتتاح مركز تحقیقات اعتیاد دانشكده علوم بهزیستی و توانبخشی، عملیاتیكردن طرح "پیمایش كشوری سلامت روان " و تصویب قوانین بازدارنده مربوط به مواد محرك از دیگر موفقیتهای دولت در این زمینه بود.
آیا كمبودهایی هم در این 2 حوزه وجود داشته است؟
خرازیها: بله. از جمله این كمبودها میتوان به كمبود مراكز ترك اعتیاد مجاز سرپایی و به خصوص بستری، موازی كاریهای سازمانی، تغییرات مكرر مدیران و مسئولان، اشتغال به كار افراد دارای مدرك غیر مرتبط در سازمانهای دولتی و غیردولتی، انجمنها و مؤسسات به عنوان مسئول یا كارشناس مقابله با اعتیاد، عدم وحدت رویه در سازمانهای دولتی مرتبط با اعتیاد، تداوم فعالیت كمپهای غیرمجاز، پرداختن به موضوعات تكراری و بعضاً بیفایده و فاقد جنبه كاربردی در همایشها و كارگاههای آموزشی و حضور افراد كمتجربه و غیرمتبحر در همایشها و كارگاههای آموزشی به عنوان استاد و مدرس به عنوان مهمترین آفات برنامههای كشوری پیشگیری و درمان اعتیاد و علل عدم موفقیت این برنامهها اشاره كرد.
همچنین تخصیص بودجه دولتی به برخی طرحهای پژوهشی غیر استاندارد، تنزل درجه سازمانی اداره پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد وزارت بهداشت، شمار اندك كارشناسان مقابله با اعتیاد در ارگانهای دولتی، عدم تحقق نظارت بهینه بر مراكز معتادان گذری و ترك اعتیاد، میداندادن بیش از حد به روشهای غیرعلمی ترك اعتیاد و انجمنها و افراد سودجو، چاپ و انتشار آگهیهای غیرمجاز و فریبنده ترك اعتیاد، تولید و عرضه كنترلنشده محصولات رسانهای مشوق اعتیاد، پخش مكرر و بیحد و حصر آگهی داروهای غیرمجاز و ساختگی ترك اعتیاد از كانالهای ماهوارهای فارسی زبان، عدم حضور هنرمندان و ورزشكاران مطرح و نامی در همایشها و برنامههای مناسبتی ترك اعتیاد، ارائه آمارهای غلط و عجیب و غریب در مورد جمعیت معتادان ایرانی از سوی افراد و سازمانهای غیر موجه و تائیدنشده و عدم ورود مباحث پیشگیری از ترك اعتیاد به كتب درسی دانش آموزان از دیگر دلایل عدم موفقیت این برنامهها محسوب میشود.
با توجه به وضعیت موجود آینده اعتیاد در دهه 90 را چگونه ترسیم میكنید؟
خرازیها: ترسیم دورنمای اعتیاد در دهه 90 چندان آسان نیست چرا كه اعتیاد معضلی است جهانی كه قدمتی تاریخی دارد و خاص كشور ما و مشكل دیروز و امروز نیست بلكه اعتیاد هیولای روئینتنی است كه حكومتها و دولتها هر چقدر هم كه بكوشند، نمیتوانند از هستی ساقطش كنند اما این سخن بدین معنا نیست كه باید دست روی دست گذاشت و كاری نكرد.
اما میتوان حداقل دست و پای این هیولا را قطع كرد و جلوی رشد سرطانی و بی محابایش را گرفت و از شمار قربانیانش كاست. اگر قرار باشد در وضعیت فعلی باقی بمانیم و مسئولان به وعدههایشان در مورد استانداردكردن مراكز بستری ترك و بستن دائمی كمپها و خانههای بهبودی عمل نكنند، مباحث پیشگیری و درمان اعتیاد و ایدز به كتابهای درسی دانشآموزان راه نیابند، افراد فاقد صلاحیت با سوءاستفاده از تریبونهای رسانهای به خصوص تلویزیون برای خود و دیدگاههای غلط و غیرعلمیشان وجاهت اجتماعی كسب كنند، به فعالیت اشخاصی كه فاقد مدرك تحصیلی مرتبط هستند در بخش دولتی و خصوصی پایان داده نشود همچنان درجا خواهیم زد و اهریمن اعتیاد به پیشروی خود تداوم خواهد بخشید.
كمی هم درباره راهكارهای برون رفت از وضیت موجود صحبت كنید؟
خرازیها: با توجه به وضعیت موجود فقط اشارهای به سرفصلهای این موضوع میكنم. متمركزكردن برنامههای مقابله بهداشتی - درمانی با اعتیاد در یك وزارتخانه یا نهاد دولتی و پرهیز اكید از موازیكاری، بازتعریف قانونمند و هدفمند برنامههای كشوری كاهش آسیب اعتیاد و درمان سوءمصرف مواد، مرور تحلیلی و غیرخطاپوش بیش از 2 دهه فعالیت ارگانهای دولتی مرتبط در قالب كارگروههای تخصصی غیرتشریفاتی و باری به هر جهت، بازشناسی تهدیدها، فرصتها و نقاط ضعف و قوت و كنارگذاشتن روشهای آزمون و خطا می تواند به روند مقابله با اعتیاد در دهه پیش رو شتاب بیشتری بخشید.
بخشی از برنامههای مقابله با سوءمصرف مواد تاكنون از شتاب مناسب برخوردار نبودهاند و در برخی موارد حتی با دورخیزها و حركتهای لاكپشتی مواجه بودهایم اما در پارهای از حوزهها جهان و حتی كشورهای منطقه و همسایه را هم پشت سر گذاشتهایم.
باید در نظر داشت كه هیولای روئینتن اعتیاد مدام رنگ، جنس و اسم عوض میكند تا طعمههای بیشتری را به دام انداخته و صید كند به طوری كه یك روز تریاك مملكت را فرا میگیرد، یك روز كراك، یك روز سیل هروئین كشور را زیر هجوم بیامان خود غرق میكند، یك روز هم شیشه.
البته برنامههای مقابلهای با این هیولا در تمام ممالك در حال توسعه از جمله سرزمین عزیز ما باید مدام به روز شوند، تأخیر در این كارزار جایز نیست.
از نظر شما كدام حوزهها هستند كه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند؟
خرازیها: ببینید، حكایت، حكایت پیشرویها و عقبنشینیهای مكرر است.حكایت، حكایت جنگ مواد است كه در برهههایی از تاریخ، خانمان براندازتر از جنگ نظامی و تسلیحاتی بوده است. تا زمانی كه هر ارگانی خود را متولی تنظیم و اجرای برنامههای مقابله با اعتیاد بداند و پرسنل دولتی حوزه اعتیاد مدام جابهجا و جایگزین شوند، آش همان آش است و كاسه همان كاسه. با رودربایستی و ملاحظه كاریهای بیمنطق نمیتوان به جنگ هیولای اعتیاد شتافت.
كودكان و نوجوانان باید در مدرسه روشهای پیشگیری از اعتیاد و ایدز را بیاموزند و با مهارتهای زندگی آشنا شوند. خوشبختانه تلویزیون در آخرین سال از دهه 80 بیشتر و صریحتر از سالیان گذشته به اچ.آی.وی/ایدز پرداخت كه امید است این روند در دهه90 با شدت و صراحت فزونتر ادامه یابد چون هیچ رسانهای به اندازه تلویزیون در تغییر باورهای مردم نسبت به ایدز و مبتلایان به آن تاثیرگذار نیست.
اطلاع رسانی در این حوزه باید بیش از پیش در دستور كار سیاستگذاران و برنامهسازان سیما قرار بگیرد. با عملیاتیشدن طرح شربت تریاك مسلماً شاهد تحولات زیادی در حوزه درمان سوءمصرف مواد در دهه 90خواهیم بود. این طرح نیازمند پایش دقیق است و دستگاههای نظارتی ذیربط باید بر كیفیت بازرسیهای خود بیفزایند.
همچنین پلیس مبارزه با مواد مخدر دهه بسیار پركاری را پشت سرگذاشت. كشف دهها تن مواد مخدر و محرك، به دام انداختن قاچاقچیان مواد، كشف آشپزخانههای زیرزمینی تولید مواد محرك به ویژه شیشه و... تنها گوشهای از فعالیتهای پلیس بود.
به نظر شما از بین مواد مخدر موجود پرداختن به كدام ماده بیشتر از همه باید مورد توجه قرار گیرد؟
خرازیها: به نظر میرسد در دهه نود -حداقل در نیمه اول دهه- شیشه مشكل اصلی سیاستگذاران، برنامهریزان و فعالان دولتی حوزه اعتیاد باشد و بسیاری از فعالیتها و پژوهشهای علمی بر مواد محرك و صنعتی متمركز شود.
شیشه ماده محركی است كه تا كنون درمان دارویی برای آن معرفی نشده است. با وجود آن كه در اواخر دهه 80 دورههای آموزشی درمان غیردارویی - روانشناختی - مواد محرك راهاندازی شده اما هنوز جمعیت نیروهای دوره دیده به ویژه در شهرستانها بسیار اندك است و احتمالاً یكی از چالشهای مقابله با اعتیاد به شیشه در دهه آتی، كمبود نیروهای درمانگر سوءمصرف مواد محرك و مراكز ترك این مواد خواهد بود.
اینكه خدمات درمان شیشه در واحدهای سرپایی فعلی متادون درمانی ارائه شوند یا در مراكز خاص سوءمصرف مواد محرك؟ و چه كسانی از نظر قانونی واجد شرایط ارائه خدمات درمان شیشه هستند و چه كسانی اجازه ورود به این حیطه را ندارند؟ از جمله چالش هایی هستند كه در دهه 90 با آن روبرو خواهیم شد.
در حال حاضر شاهد آن هستیم كه مصرف مواد دارویی اعتیادآور مانند ترامادول افزایش یافته. آیا این مواد میتوانند به چالشی در آینده كشور تبدیل شود؟
خرازیها: بله حتماً. از دیگر چالشهای پیش رو، اعتیاد دارویی است از جمله سوءمصرف ترامادول، دیفنوكسیلات و داروهای خوابآور كه در دهه 80 این مواد یا چندان مورد توجه قرار نگرفتند یا بسیار كم به آنها پرداخته شد. طبق آمارهای رسمی از هر 4نفر معتاد تحت درمان با داروی ترك اعتیاد، یك نفر در درمان باقی مانده و بقیه دوباره به سوءمصرف مواد روی می آورند. امیدواریم با راه افتادن دورههای تخصصی تربیت كارشناس پیشگیری از اعتیاد، شاهد تغییر مثبت در آمار مذكور و افزایش جمعیت معتادانی كه برای همیشه اعتیاد را به فراموشی میسپارند، در دهه پیش رو باشیم.
نظر شما