سلامت نیوز:مهدی بهلولی*:ریشه پدیده برگزاری کلاسهای اضافه اجباری برای دانشآموزان و گسترش آن در آموزش ایران به این مساله برمیگردد که مدارس ما از سرانه لازم برخوردار نیستند.
به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: هر دانشآموز هرساله باید از طرف دولت سرانه آموزشی دریافت کند که آن سرانه به مدیر مدرسه داده میشود تا او بتواند با آن مدرسه را از نظر مالی بچرخاند، ولی چون اغلب مدارس ما سرانه دریافت نمیکنند، با برگزاری کلاسهای اضافه سعی میشود کمبودهای مالی جبران شوند، آنچنان که انگار همه پذیرفتهاند که بهتدریج سرانه در آموزشوپرورش ایران در حال حذفشدن است.
از این رو برخی مدارس و مدیران بهنوعی با راهکارهای متفاوت از دانشآموزان و خانوادههای آنان پول میگیرند. برایمثال کلاسهای اضافه برگزار کرده و کتابها و جزوههای کمکآموزشی را به دانشآموزان عرضه میکنند و در ازای آنها پول میگیرند یا اینکه زمان تحویل کارنامه از والدین مبالغی را دریافت میکنند. در واقع وضعیت بهگونهای است که مدارس در این فکر هستند که چگونه از خانواده دانشآموزان پول بگیرند. اکنون هدفهای اصلی و آموزشی کمرنگ و جنبههای مالی پررنگ شدهاند.
فضای کسلکننده مدارس
وقتی با برگزاری کلاسهای اضافه در ساعتهای چهارم و پنجم دانشآموزان را بهصورت اجباری نگه میدارند، آنها خسته میشوند، چرا که از صبح به مدرسه آمده و انرژیشان در طول روز تحلیل رفته است. اغلب مدارس ما بهویژه مدارس عادی و دولتی امکانات لازم را ندارند تا بتوانند دانشآموزان را از صبح تا عصر در مدرسه شاداب نگه دارند. با وجود این، وقتی کلاسهای چهارم و پنجم هم اضافه میشوند، مشخص است که کارایی ندارند. در کشورهای پیشرفته دنیا که نظام آموزشی زبانزد دارند، کلاسهای دانشآموزان اغلب از ساعت هشت و 30 دقیقه تا 9 صبح شروع میشود و تا ساعت چهار تا پنج عصر ادامه دارد. مدارس در این کشورها صرفا درسهای تئوری و خستهکننده ارائه نمیدهند و فضای معماریشان بهگونهای است که طبیعت سرسبز و دلنشینی دارند و حتی دانشآموزان از امکانات دیگری چون سالن غذاخوری و سالن نمایش فیلم یا محلی برای استراحت برخوردارند. بنابراین این مدارس به شکلهای مختلف دانشآموزان را در طول روز شاداب نگه میدارند، اما در مدارس ایران وضعیت بهگونه دیگری است. کلاسها و فضای مدرسه شلوغ، خستهکننده و کسلکننده هستند و وقتی ساعت چهارم اضافه میشود از بازدهی مناسبی برخوردار نیست.
معلمان تحتفشار خانوادهها
برگزاری کلاسهای اضافه برای دانشآموزان اگر در راستای هرچه دورکردن آنها از فضای آموزشی نباشد، به سودشان هم نخواهند بود. دانشآموزان ما از فضای آموزشی دلزده هستند و صرفا آن را تحمل میکنند. از این رو این شرایط بهنفع فضای آموزشی نیست. این درحالی است که برخی معلمان هم خودشان تمایلی به برگزاری کلاسهای اضافه و معرفی کتب کمک آموزشی ندارند، اما بر اساس سیاستهای مدرسه مجبورند به چنین شرایطی تن دهند.
به عنوان یک معلم که سالها در مدرسه تدریس کردهام، شاهد هستم برخی مدیران به معلمان میگویند که باید حتما کتاب کمکآموزشی به دانشآموزان معرفی کنند و معلمان هم هرچه میگویند که کتاب لازم نیست و ما اگر بتوانیم محتوای همین کتاب درسی را خوب به دانشآموزان منتقل کنیم هنر کردهایم، مدیران میگویند: نه! حتما باید کتاب کمکآموزشی معرفی کنید. بر همین اساس مدارس از طرفی میخواهند به خانواده دانشآموزان نشان دهند که کار اضافه انجام میدهند و از طرف دیگر هم قصد دارند کمبود منابع مالی خود را از این طریق جبران کنند؛ یعنی برگزاری کلاسهای اضافی و ارائه کتب کمک آموزشی در برنامه آموزشی برخی مدارس گنجانده شده است. از سوی دیگر، خانواده دانشآموزان هم تمایل زیادی دارند که معلمان کتاب کمکآموزشی معرفی کنند. با تمام این تفاسیر بهنظر بنده برگزاری کلاسهای آموزشی و ارائه کتب کمک آموزشی در این شرایط به هیچعنوان در راستای اهداف آموزشی ارزیابی نمیشود. بسیاری اوقات فشار از سمت خانوادههاست. به عبارت دیگر وقتی یک معلم کتب کمکدرسی معرفی نکند، از طرف خود خانوادهها تحتفشار است. این در حالی است که وقتی کتاب کمکدرسی معرفی میشود، باید زمان آموزش آن را هم در نظر بگیریم.
وقتی زمان آموزش رسمی کفاف کتبدرسی را به دلایل گوناگون نمیدهد، کتاب کمکآموزشی قوز بالا قوز میشود. باید فرهنگسازی کنیم، بهگونهای که خانوادهها در جلسات انجمن اولیا و مربیان توجیه شوند، ولی خود مدارس هم تمایلی ندارند که در این فرهنگسازی سهیم شوند، چون نیاز مالی به آنها اجاره نمیدهد و دوست دارند که کلاسهای اضافی برگزار و کتب کمکدرسی معرفی کنند تا به این طریق هزینههایشان تامین شود، اما حلقه مفقوده این ماجرا آموزش مناسب است که خبری از آن نیست.
عدم کارایی کلاسهای تقویتی
البته برگزاری کلاسهای اضافه بخش دیگری را نیز شامل میشود. در واقع مدارس بهدلایل گوناگونی از جمله مناسبتها، آلودگی هوا و... تعطیل میشوند. از سوی دیگر، برخی مدارس از دانشآموزان زیادی برخوردار و کلاسهایشان شلوغ هستند. این در حالی است که دانشآموزان هم عموما نسبت به یادگیری بهنوعی بی انگیزهاند. بنابراین مدارس مجبور میشوند میزان ساعات تفریح را افزایش دهند تا فضای خستهکننده تعدیل یابد.
به عبارت دیگر زمان مفید آموزش کم میشود و معلمان از کلاسهای تقویتی استفاده میکنند که بتواند ساعت آموزشی را جبران کنند. به دلایل گوناگون کلاسهای اضافه گاهی میتواند به کمک آموزش اصلی بیاید، اما اگر فضای آموزش مناسب باشد، تعطیلی بیجا نداشته باشیم، کلاسها به جای 40 دانشآموز با حدود 20 دانشآموز تشکیل شود و در مدارس مشاورانی حضور داشته باشند که دانشآموزان را راهنمایی کنند، آن موقع زمان آموزش تا حدودی کافی خواهد بود، ولی چون شرایط استاندارد آموزشی وجود ندارد، کلاسهای تقویتی به عقبافتادگی آموزشی دانشآموزان کمک نمیکنند.
چون همانطور که پیشتر اضافه کردم دانشآموزان برای ساعتهای چهارم و پنجم بسیار خسته هستند. اغلب خیلی از دانشآموزان حتی صبحانه هم نمیخورند. دو سال پیش مدیر آموزشی یکی از شهرستانهای تهران آماری اعلام کرد مبنی بر اینکه حدود 65درصد دانشآموزان آن منطقه صبحانه نمیخورند و این مساله کارایی دانشآموزان را پایین میآورد. این در حالی است که برخی از آنها ناهار هم نمیخورند. حال تصور کنید که با چنین وضعیتی دانشآموزان در کلاسهای تقویتی حضور پیدا کنند.
* کارشناس آموزشی
نظر شما