سلامت نیوز:با نگاهی به مقایسه میزان درآمد و هزینه یک خانوار شهری در دوره زمانی یک ساله، میتوان دریافت که براساس آمار مربوطه از دوره زمانی 95-1390، تنها در سال 1394 است که درآمد خانوار شهری از هزینههای مصرفیاش در طول یک سال آن هم با تفاوت اندکی بیشتر بوده است. در مقایسه پنج سالهای که صورت گرفته است همیشه میزان هزینههای مصرفی خانوار(هزینههای خوراکی و غیرخوراکی) در طول یک سال بیش از مبلغی بوده که بهعنوان درآمد کسب شده است.
به گزارش سلامت نیوز، فرهیختگان نوشت:تفاوت بین درآمد و هزینه همیشه یکی از دغدغههای مهم برای افراد بوده است. براساس تعریفی که بانک مرکزی از «درآمد» ارائه داده است، کلیه درآمدهای پولی و غیرپولی خانوار در یک دوره زمانی مشخص است و در مقابل «هزینه» نیز به معنای ارزش پولی کالاها و خدماتی است که در یک دوره مشخص برای اعضای خانواده یا هدیه به دیگران مصرف میشود. براساس این تعریف میتوان گفت تمام مبالغی که افراد در ازای کار یا اجاره دریافت میکنند جزء درآمد آنها محسوب میشود. در کشور ما به شکل عمومی یک نفر شاغل و بقیه غیرفعال هستند، یعنی تنها یک نفر کار میکند و دارای درآمد است و سایر اعضای خانواده که تعداد آنها متغیر است مصرفکننده محسوب میشوند. هزینههای مصرفی خانوار برای اقلام خوراکی و غیرخوراکی است که امروزه با توجه به نوع سبک زندگی تجملاتی که تبلیغ میشود، مبلغ قابل توجهی از هزینه مصرف شده برای کالاهای لوکس و غیر ضروری در زندگی است.
با نگاهی به مقایسه میزان درآمد و هزینه یک خانوار شهری در دوره زمانی یک ساله، میتوان دریافت که براساس آمار مربوطه از دوره زمانی 95-1390، تنها در سال 1394 است که درآمد خانوار شهری از هزینههای مصرفیاش در طول یک سال آن هم با تفاوت اندکی بیشتر بوده است. در مقایسه پنج سالهای که صورت گرفته است همیشه میزان هزینههای مصرفی خانوار(هزینههای خوراکی و غیرخوراکی) در طول یک سال بیش از مبلغی بوده که بهعنوان درآمد کسب شده است.
آنچه که براساس این آمارهای مهم به نظر میرسد، اینکه افراد برای جبران این میزان کسری بین درآمد و هزینه خود چه تدبیری را میاندیشند؟ افراد در موقعیتهای مختلف راههای گوناگونی را انتخاب میکنند که هر کدام از آنها عواقب و نتایجی را نهتنها برای خود خانوار بلکه در سطح کلان برای جامعه به همراه خواهد داشت. گاهی افراد برای جبران کسری خود به دنبال شغلهای دوم و سوم میروند که اگر آنها از تخصص و مهارت لازم برخوردار نباشند عموما شغلهای کاذبی را انتخاب میکنند که رفته رفته به نابودی اقتصاد کشور منجر میشود. برخی دیگر برای جبران این امر، راههای غیرقانونی دیگری را برمیگزینند. اگر این افراد کارمند یا در مقام حل کردن مشکلات و کار مردم در جامعه باشند، به گرفتن رشوه برای کسب درآمد بیشتر روی میآورند. کسانی هم که در مقامی نیستند که بتوانند از مردم رشوه بگیرند، راههای دیگر دزدی و قاچاق را انتخاب میکنند. این شکل از رفتار ناهنجار موجب میشود که رفته رفته در جامعه عمومیت پیدا کند و جامعه دچار افزایش فساد و بیاعتمادی بین افراد میشود. شکل دیگری از افراد که معتقد به روزی حلال هستند، تلاش میکنند تا میزان هزینههای خود را به هر نحوی تقلیل دهند و عموما برای کاهش هزینهها، مصرف خوراکی خانوار را تقلیل میدهند و حتی ممکن است تا جایی پیش بروند که دچار فقر خوراکی شوند.
وقتی در بین اعضای خانواده یک نفر شاغل و سایر اعضا مصرفکننده باشند، این فشار اقتصادی باعث بروز اختلافات بین اعضای خانواده بهویژه اختلاف بین زوجین میشود. اختلافات مالی ممکن است تا مرزی پیش برود که باعث از هم پاشیدن و در نتیجه طلاق یک خانواده شود.
هر کدام از رفتارهای ناهنجار افراد نهتنها بر خانواده بلکه بر جامعه نیز اثرگذار خواهد بود. زمانی که فساد مالی، اختلافات خانوادگی ناشی از مشکلات مالی، جرم و دزدی و... در جامعه افزایش پیدا کنند، به مرور شاهد فروپاشی جامعه و غرق شدن آن در نابسامانیها خواهیم بود.
مشکلات متناسب نبودن دخلوخرج یک خانواده در سطح خرد و کلان، از سوی دولت و خود مردم به راحتی قابل کنترل و مدیریت است؛ زمانی که دولت در ازای کاری که افراد میکنند و متناسب با افزایش قیمتها، درآمد افراد را افزایش دهد و در الگوسازیای که برای مصرف خانوارها میکند، الگویی را نشان دهد که افراد به جای هزینه کردن برای مصارف غیر ضروری، تنها برای مصارف ضروری هزینه کنند.
از سوی دیگر نیز اگر مردم با افزایش قابل توجه درآمدشان، میزان هزینههای مصرفی خود را متناسب با الگویی که در جامعه وجود دارد منطبق کنند، باعث میشود که افراد نهتنها بهطور ماهانه و سالانه دچار کمبود درآمد نشوند، بلکه مبلغی را تحت عنوان پسانداز ذخیره کنند.
نظر شما