بی‌درنگ شرکت‌های بسیاری در دوران سازندگی شروع به سدسازی روی رودخانه‌های اصلی و بزرگ در ایران کردند که باعث تغییر یافتن بستر جریان‌های آبی با قدمت تاریخی در کشور شد.

سلامت نیوز: پس از انتخابات اردیبهشت‌ماه که رقابت در آن حول جلب آرا با وعده‌های اقتصادی و معیشتی بود، رییس‌جمهور منتخب با چالش‌هایی رو‌به‌رو خواهد بود که به صورت بلندمدت ثبات کشور را تهدید می‌کنند از جمله می‌توان به نرخ بالای بیکاری، قیمت پایین نفت و به جریان نیفتادن مزیت‌های حاصل از توافق هسته‌ای ایران و غرب اشاره کرد.

به گزارش سلامت نیوز، جهان صنعت نوشت: به واسطه مدیریت ناصحیح منابع آبی و همچنین تاثیر ویران‌کننده آن در کشور، ایران با بدترین آینده‌ای که ممکن است یک کشور صنعتی در مواجهه با کمبود منابع آبی داشته باشد، مواجه شده است. پس از انقلاب سال 1357 سیاست‌های آبی در کشور قربانی مدیریت غلط و فساد شده است؛ قرار دادن کشور در مسیر غیرقابل بازگشت به سمت نابودی و در‌هم‌ریختگی محیط‌زیست که مشخصا ناشی از تحریم‌ها و سال‌های جنگ نیست. 


بی‌درنگ شرکت‌های بسیاری در دوران سازندگی شروع به سدسازی روی رودخانه‌های اصلی و بزرگ در ایران کردند که باعث تغییر یافتن بستر جریان‌های آبی با قدمت تاریخی در کشور شد. این امر به منظور تامین منابع آبی مورد نیاز برای زمین‌داران قدرتمند و جلب رضایت قومیت‌های خاص انجام شده و سرازیر شدن میلیارها دلار از اموال عمومی به حساب‌های این شرکت‌ها را در پی داشته است. روی هم رفته از انقلاب سال 1357 بیش از 600 پروژه سدسازی در ایران به پایان رسیده است که در مقابل 13 سدی قرار دارد که در تاریخ ایران تا قبل از انقلاب ساخته شده است.


در عین حال دولت نیاز به کشاورزانی داشت که بتوانند محصولات کشاورزی تولید کنند بنابراین علاقه‌ای به تبدیل کردن آنها به مخالفانی ناراضی را نداشت. دولت ایران با چشم‌پوشی بر حفر چاه بدون کنترل و نگرانی از اثرات بلند‌مدت این امر، اقدام به واگذار کردن برداشت بی‌قید و شرط از منابع آب زیرزمینی کرده است. با وجود داشتن یارانه سوخت در ایران بسیاری از کشاورزان با استفاده تمام‌وقت از پمپ‌های دیزلی اقدام به برداشت بی‌رویه آب کردند حتی در زمانی که زمین نیاز به آبیاری نداشت.


بعد از گذشت مدت زمان کوتاه و ادامه داشتن سوءاستفاده از محیط‌زیست، سد زدن روی رودخانه‌ها و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، حجم سفره‌های آب زیر‌زمینی کاهش یافته و دریاچه‌ها شروع به خشک شدن کردند. دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه ایران که دو هزار مایل مربع مساحت دارد، بین سال‌های 1364 تا 1394 به میزان 90 درصد از مساحت خود کاهش حجم داشته و در پی آن منطقه را با مشکلات زیست‌محیطی مواجه کرده است. به همین نسبت بقیه منابع آب‌های سطحی هم کاهش حجم داشته و خشکی را تجربه کرده‌اند و سبب ایجاد پیامدهای زیست‌محیطی در محیط اطراف خود شده‌اند.


با از بین رفتن زمین‌های کشاورزی، فرسایش خاک حاصلخیز و کمبود منابع آبی برای رشد مواد غذایی، میلیون‌ها کشاورز و گله‌دار، مناطق روستایی را ترک کرده و در شرایط نامناسبی در حاشیه شهرهای در حال توسعه ساکن شده‌اند. در عین حال آسیب‌های زیست‌محیطی در ایران ادامه دارد و بیابان‌ها در مناطق مرکزی در حال گسترش هستند.


تمام این عوامل سبب شد عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی ایران گزارشی را در سال 1394 منتشر کند که بیان می‌کرد تا کمتر از 25 سال آینده بیش از 50 میلیون نفر از جمعیت 83 میلیون نفری ایران به دلیل نبود منابع آبی نیاز به جابه‌جا شدن دارند. با تمام سختی‌هایی که ایران با آن مواجه است، تبدیل شدن 60 درصد از جمعیت ایران به پناهنده‌هایی که به خاطر کمبود منابع آبی نیاز به جابه‌جایی دارند، بزرگ‌ترین چالش پیش‌رو خواهد بود. پروژه‌هایی تحت عنوان تغییر جهت رودخانه‌ها و منابع آبی دیگر به منظور تامین منابع آب مورد نیاز برای مناطق نیازمند از همان دست پروژه‌های اشتباهی است که در سالیان دور اجرا شده و وضعیت آب کشور را به این شکل در‌آورده است.


نوع کشاورزی در ایران سرانه استفاده غیر‌موثر از منابع آبی در جهان را افزایش می‌دهد. حدود 90 درصد از منابع آب شیرین ایران برای کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مقایسه مثلا ایالات متحده میزان 70 درصد از منابع آب شیرین خود را برای این امر استفاده می‌کند که به شاخص جهانی نزدیک است. کشاورزان ایرانی همانند کشاورزان سایر نقاط جهان می‌توانند از روش‌های موثرتری در کشاورزی استفاده کنند. بنابراین باید نسبت به میزان مصرف آب حساسیت داشته و برای آبیاری محصولات کشاورزی از آبیاری قطره‌ای و پساب‌های تصفیه‌شده استفاده کنند. این موارد سبب می‌شود هرز رفتن آب و تبخیر آن حین آبیاری محصولات کشاورزی به میزان قابل توجهی کاهش پبدا کند.


دیر یا زود موسیقی به آخر خواهد رسید و در آن موقع است که مادر طبیعت قهر خود را شامل حال همه ساکنان ایران خواهد کرد. زمانی که سفره‌های آب زیرزمینی کاملا خشک شده و لایه‌های زیرین زمین شروع به متلاشی شدن کنند، دیگر هیچ نوع پروژه مهندسی نمی‌تواند اثربخش باشد و همه گروه‌ها با عواقب ویران‌کننده آن روبه‌رو خواهند شد. در شرایط فعلی عوض شدن دولت‌ها تغییرات زیربنایی چندانی در بهبود وضعیت کنونی ایجاد نخواهد کرد و انتظار می‌رود رهبری با استفاده از اختیارات خود در سازمان‌های زیرمجموعه تمهیدات لازم را بیندیشند و اجرا کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha