سلامت نیوز:وزارت بهداشت و درمان اعتیاد را تخصص خود میداند، بهزیستی نیز اگر اشارهای به کمبود اعتبار نکند، عملکرد خود را مطلوب و رو به بهبود ارزیابی میکند اما وقتی پای صحبت متخصصان حوزه اعتیاد مینشینید از سردرگمی و ناهماهنگی بخشهای مختلف درمان و حمایت روانی و اجتماعی سخن میگویند؛ این در حالی است که مبارزه سازمانیافته با اعتیاد در کشور قدمتی حداقل ۲۰ساله دارد.
به گزارش سلامت نیوز، جام جم نوشت: دكتر ایرج حریرچی، قائممقام وزیر بهداشت با بیان اینكه درمان بیولوژیك و روانشناختی معتادان، تخصص وزارت بهداشت است، گفت: درمان اختلالات مصرف مواد با داروهای آگونیست با هدف درمان بیماران و بهخصوص درمان با متادون با هدف كاهش آسیب صورت میپذیرد و حمایتهای اجتماعی نیز چرخه درمان را كامل میكند.
وی درخصوص رویكرد وزارت بهداشت در حوزه اعتیاد، گفت: در حوزه كاهش تقاضای اعتیاد 2سیاست كلی داریم كه شامل سیاست پرهیزمدار است با هدف توقف مصرف مواد و دوم كاهش آسیب و درمان معتادان با داروهای آگونیست ازجمله متادون و بوپرنورفین كه در این سیاست بیمار ممكن است برای مدتهای طولانی به جای ماده مخدر غیرقانونی یك داروی آگونیست را با كمك و راهنمایی درمانگر آموزشدیده مصرف كند و این درمان دارویی در كنار سایر درمانهای غیردارویی و روانشناخی، بیمار را به زندگی عادی بازمیگرداند.
رویكرد كاهش آسیب از طریق درمان با متادون از سال ۸۱ شروع شده است و درمان با متادون باعث كاهش مواد افیونی غیرقانونی، كاهش تزریق مشترك، كاهش پرخاشگری و بهتر شدن وضعیت خلقی اجتماعی افراد، كاهش بروز اچآیوی و هپاتیتها میشود.
سخنگوی وزارت بهداشت در اینباره افزود: در رویكرد كاهش آسیب تلاش این است كه اعتیاد تزریقی و پرخطر به جایگزینی آن با داروها تغییر یابد و با استفاده از داروهای متادون و بوپرنورفین و... اعتیاد آنها را كنترل كنیم. هماكنون ۷۰۰ هزار نفر در مراكز كاهش آسیب و درمان اعتیاد تحت پوشش برنامه درمان و كاهش آسیب اعتیاد هستند و حدود 7هزار مركز تخصصی در كشور فعال است كه عمده آنها در بخش خصوصی هستند.
خدمات كاهش آسیب منقطع و مقطعی است
موضوع مداخلات پیشگیرانه برای كاهش تقاضا 3سطح جمعیت عمومی، جمعیت منتخب در معرض خطر و كسانی كه درگیر اعتیادشدهاند را شامل میشود. اجرای هر كدام از این مراحل بهدلیل اینكه با انسانی كه ویژگیهای بیولوژیك و روانی خاص خود را دارد، نیازمند سطحبندی و شناسایی افراد است. رؤیا نوری، محقق حوزه اعتیاد در گفتوگو با همشهری در مورد عملكرد متولیان حوزه اعتیاد گفت: خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل كار، رسانه و... حلقههای پیشگیری اولیه هستند اما نخستین نقصی كه در این زمینه وجود دارد، عدماتصال این حلقهها به هم است.
ما یاد گرفتهایم كه فقط در بحران و ضرورت و بهصورت منقطع وارد مشكلات شویم. ذهن پیشگیرانه در فرهنگ ما وجود ندارد و ما اصولا براساس هیجاناتمان عمل میكنیم. ذهن پیشگیرانه نیاز به عقلانیت و خردورزی دارد كه حاكم بر نظام اجتماعی باشد. از سوی دیگر ما باورها و هنجارهایی داریم كه مانع از قبول واقعیت میشود؛ واقعیتی كه به ما میگوید زنان و دختران جامعه نیز در خطر هستند و میتوانند معتاد شوند و خندان به سمت مرگ بروند و حالا باید به آنها نیز خدمات ارائه كرد.
وی با اشاره به اینكه هنوز مطالعهای دقیق و جامع در مورد نیازهای گروههای درخطر انجام نشده است، افزود: ما سعی میكنیم همه را در یك قالب بریزیم، نظام آموزشی ما با خانوادهها یكسان عمل نمیكند و از سوی دیگر بر عملكرد خانوادهها هم نظارت نمیشود. خانواده بدون هیچ آموزش و اشرافی به قانون و حقوق كودك، بچهدار میشود. خانواده برای جامعه امروز در حال گذر آموزش نمیبیند و مجهز به مهارت نیست. این باورها در نظام آموزشی هم راه یافته است. ما نتوانستیم این حقیقت را باور كنیم كه انسان میتواند خطا و سقوط كند.
نظام آموزش كشور سالها درهای خود را به روی پذیرش این مسئله بسته بود و نمیخواست باور كند كه در میان نوجوانان نیز مصرفكننده وجود دارد. حالا كه صدای اعتیاد نوجوانان بلند شده میخواهد بداند چه باید كرد! درحالیكه ما برای نوجوانان بهعنوان یك گروه در خطر و حساس كاری نكردهایم و فاصله گذر از كودكی به جوانی مغفول مانده است. نوجوان در نظام سرمایهداری كه همه را فقط تشویق به دویدن میكند، آرامش خود را از دست میدهد.
این محقق حوزه اعتیاد با تأكید بر اینكه با انگگذاشتن بر پیشانی بیمار نمیتوان به درمان او كمك كرد، اظهار داشت: صدمهزدن به انسانی كه باید برای او نیز كرامت را حفظ كرد، با انگ زدن اتفاق میافتد. معتادی كه در حاشیه اتوبان راه میرود نیز انسان است ولی ما بهدلیل فرهنگمان آنها را باور نمیكنیم و فقط میخواهیم آنها را دور بیندازیم و پنهان كنیم.
او با اشاره به اینكه خدمات كاهش آسیب به هم متصل نیست و مقطعی است، گفت: دستگاههای مسئول با هم همكاری ندارند و خدماتشان مبتنی بر نیاز سنین مختلف نیست؛ به همین دلیل شاید كودك در معرض خطر با والدین معتاد، در مدرسه شناسایی شود ولی خدمات لازم با برچسب زدن به او ارائه نشود. هماكنون اگر بگویید میخواهید به یك كودك كمك مالی كنید، خیلیها داوطلب شوند ولی به یك زن معتاد كسی حاضر نیست كمك كند.
با رویكارآمدن موادمخدر روانگردان جدید كه در هر فصل بازارها را بهخود اختصاص میدهد، درمانها و سیستمهای حمایت روانی و اجتماعی نیز باید تغییر كند، اما آمادگی متولیان و دستگاههای مختلف برای مواجهه با این تغییرات بازار یكسان نیست. دكتر فرید براتیسده، معاون توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی كشور در مورد خدمات درمان اعتیاد در كشور به همشهری گفت: خدمات درمان اعتیاد در كشور ما با كشورهای دیگر متفاوت است. در كشورهای پیشرفته، سیستمهای رفاه اجتماعی و بیمه از فرد معتاد به مانند دیگر بیماران حمایت میكند. ما این نگاه را هنوز در كشور نداریم و هنوز بیمهها داروی بسیاری از بیماریهای روانی را تحت پوشش قرار ندادهاند. از سوی دیگر در این كشورها ساختارهای درمانی از یك هماهنگی برخوردار است و بهاصطلاح خدمات مختلف درمانی - یا منوی درمانی- برای همه معتادان با توجه به سن و جنسیت و نوع اعتیاد فراهم است.
این درحالی است كه منوی درمانی در كشور ما كامل نیست. بهطور مثال داروهایی كه در سیستم درمانی ما مورد استفاده قرار میگیرد قدیمی است و به تازگی داروی بوپرنورفین جایگزین متادون شده است. ضمن اینكه هم درمانگران و هم معتادان دیر برای جایگزینی اقدام كردهاند. مباحث غیردارویی مانند حمایتهای اجتماعی و روانی نیز در كشور پراكنده است و ارائه آن انسجام كافی ندارد. به این دلایل آنچه در مورد درمان اعتیاد رخ داده، چنین است كه میبینید هر چند بهطور كلی این متفاوت از سایر كشورها نیست. وی با نگاهی واقعبینانه به موضوع اعتیاد در كشور در مورد ساز ناكوك سازمانهای متولی درمان اعتیاد در كشور گفت: دستگاهها تا سالها تصور میكردند كه به تنهایی میتوانند معضل اعتیاد را در كشور كاهش دهند، اما به مرور زمان مشخص شد كه بودجه كافی و جایگاه قانونی را برای ارائه خدمات ندارند. با وجود سابقه ۲۰ساله وجود دبیرخانه ستاد مبارزه با موادمخدر، اخیرا ضرورت همكاری بینبخشی درك شده است. از سوی دیگر تغییر سریع بازار و همسایگی با كشور افغانستان را هم بهعنوان تولیدكننده موادمخدر باید درنظر گرفت.
چه كسانی را نادیده گرفتهایم
دكتر فرید براتی سده با اشاره به اینكه نمیتوان بالا بودن آمار اعتیاد را منكر شد، گفت: آمار اعتیاد شاید زیاد نشده باشد اما با راهاندازی هر كدام از خدمات داخل منوی درمان اعتیاد قشر جدیدی از معتادان شناسایی میشوند. مثلا ما تا زمانی كه مراكز درمان اعتیاد زنان را راهاندازی نكرده بودیم نمیدانستیم كه اعتیاد در میان زنها چقدر است. اعتیاد كودكان تا مدتها انكار میشد ولی با راهاندازی 6مركز در استانهای مختلف مشخص شد كه در این قشر نیز اعتیاد وجود دارد. در گذشته چون خدمات ارائه نمیشد آنها دیده نمیشدند. شناسایی این افراد بهمعنای بروز موارد جدید نیست بلكه شیوع اعتیاد را نشان میدهد.
وی با اشاره به تغییراتی كه شبكههای مجازی در حوزه عرضه موادمخدر ایجاد كردهاند، گفت: آموزش بهمعنای پیشگیری نیست. كیفیت آموزش هم بسیار اهمیت دارد. هماكنون ما برای ارائه سطح اول كاهش تقاضا برای افراد در معرض خطر بالای مصرف موادمخدر، مانند كودكان طلاق، كودكان والدین مصرفكننده و حاشیهنشینها هیچ برنامه مشخصی نداریم.براساس برنامه ششم توسعه نرخ اعتیاد باید 25درصد درطول اجرای برنامه كاهش یابد. بهنظر میرسد سنجش اثربخشی برنامههای پیشگیری و درمان اعتیاد در راستای تحقق این هدف باشد.
جای خالی شبكه خدمات درمانی اعتیاد
درمان در حوزه اعتیاد نیز به مانند حوزه پیشگیری، چندین متولی دارد كه هر كدام به روش خود كار میكنند. یكی میگوید تزریق سالم در برنامههای درمان گنجانده نشود و دیگری میگوید كه از اصول كاهش آسیب است و با آن میتوان موارد ایدز و هپاتیت را كاهش داد. رؤیا نوری در مورد سیاستهای درمانی كه در سالهای اخیر از سوی وزارت بهداشت و بهزیستی اعمال شده است، افزود: در رویكرد كاهش آسیب باور بر این است كه همواره افرادی وجود دارند كه مصرفكننده مواد هستند. هماكنون سیاستهای درمانی هم مثل لباسی برای همگان است؛ درحالیكه درمان نیازمند مدیریت موردی است. یعنی درمان هر فردی با دیگری فرق میكند، شرایط بیولوژیك، روانی و اجتماعی من با دیگران فرق میكند. من خانمی را میشناسم كه بهدلیل تمول و شرایط متفاوت زندگی حاضر نیست كه به كمپهای اقامتی كه ۴۰نفر یكجا نگهداری میشوند، برود. ما برای او و گروههای مختلف سنی خدمات متفاوت ارائه نمیدهیم. واقعیت این است كه در میان اختلافات نهادی متولیان متنوع حوزه اعتیاد، آنچه باقی میماند حق مردم از درمان و خدمات درمانی است.
رویا نوری در مورد اصلیترین نقدی كه میتوان به موضوع درمان اعتیاد در كشور وارد كرد، ادامه داد: اصلیترین معضل در درمان اعتیاد، نبود شبكه خدمات درمانی اعتیاد است. اعتیاد موضوعی چندوجهی است كه نمیتوان درمان را به دریافت دارو و یا بستری تقلیل داد. بهنظر من حوزه اعتیاد باید یك متولی داشته باشد. فقط در قالب سیستم ارجاع درمان است كه افراد در حلقههای مفقوده آسیب گم نمیشوند و میتوانند خدمات لازم را از اقامت در كمپ، درمان دارویی، حمایت روانی و اجتماعی و... دریافت كنند.
نظر شما