یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۱

آمار مرگ سوءمصرف‌کنندگان کودک و نوجوان قابل تامل است، گرچه به ظاهر هنوز به اندازه مرگ و میر معتادان بزرگسال، بزرگ نیست. این آمار راوی رشد گام به گام اعتیادهای کودکانه است، راوی جدی‌تر شدن این معضل و مرگ‌هایی که بعید نیست سال به سال بیشتر شود.

چتری بالای سر کودکان معتاد

سلامت نیوز:مرده‌اند، از جمع زندگان محو شده‌اند و شده‌اند یک رقم در آماری بزرگ. اگر آمار مرگ‌های معتادان بزرگسال را کنار مرگ و میرهای کودکانه بگذاریم درست است که اولی از دومی بزرگ‌تر است ولی مرگ‌های اول به گرد پای پیامی که مرگ‌های دوم در دلشان دارند، نمی‌رسد.

به گزارش سلامت نیوز، جام جم نوشت: پارسال 2750 مصرف‌کننده جان باختند، روزی 7.5 مرگ به طور متوسط،‌ تقریبا هرسه ساعت یک بار، همان نرم معمول سال‌های اخیر. اما میان اینها 170 مرگ کودکانه بود؛ 35 موردش کودکانه‌تر.

محمدرضا قدیرزاده، عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکی قانونی کشور می‌گوید آن170 مرگ مربوط به مصرف‌کننده‌های زیر20 سال بود و این 35 مرگ مربوط به مصرف‌کننده‌های کمتر از10 سال.

به گفته او، کودکانی که پارسال قربانی مواد مخدر شدند عمدتا مسموم شده‌اند، یا از سر شیطنت و کنجکاوی رفته‌اند سر جاسازهای بزرگ‌ترها در خانه و مواد را خورده‌اند یا برای فرونشاندن عطش سراغ یخچال وآب رفته‌اند و اشتباهی شیشه شربت متادون را سر کشیده‌اند. حتما عده‌ای نیز کودکانی بوده‌اند که بزرگ‌ترها عمدا مواد به خوردشان می‌دهند تا عمیق بخوابند یا معتادشان می‌کنند تا حرف‌گوش‌ کن‌تر شوند و با باندشان بیشتر همراهی کنند.

قدیرزاده اما می‌گوید داستان نوجوان‌ها و جوان‌هایی که در این مدت جان باخته‌اند جدا از داستان کوچک‌ترهاست. او حدس می‌زند نوجوان‌ها بیشتر از روی میل سراغ حشیش و گل رفته‌اند تا معتاد نشوند و به‌زعم خویش اگر می‌شوند، کمتر شوند، بی‌خبر از این که ته اعتیاد مرگ است، حتی اگر مصرف‌کننده به خود دروغ بگوید و هزار توجیه بیاورد.

آمار مرگ سوءمصرف‌کنندگان کودک و نوجوان قابل تامل است، گرچه به ظاهر هنوز به اندازه مرگ و میر معتادان بزرگسال، بزرگ نیست. این آمار راوی رشد گام به گام اعتیادهای کودکانه است، راوی جدی‌تر شدن این معضل و مرگ‌هایی که بعید نیست سال به سال بیشتر شود.

کودکان در نوبت درمان

آنهایی که آلوده می‌شوند راهشان دوشاخه می‌شود. عده‌ای مصرف را آن‌قدر ادامه می‌دهند تا بشوند یکی از مردگان سوءمصرف مواد، عده‌ای دیگر نیز کشیده می‌شوند سمت درمان. از این به بعد هم دوباره مسیر دوشاخه می‌شود، عده‌ای می‌شوند کودک و نوجوان خانواده‌دار که زیرچتر حمایتی خانواده به احتمال زیاد اعتیاد را کنار می‌گذارند و پاک می‌شوند،‌ عده‌ای نیز می‌شوند کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست که مدت‌ها حتی مسئولان نمی‌دانستند باید با آنها چه کنند، کم‌سن و سال‌هایی که بیشتر اوقات برای درمان سر از مراکز ترک اعتیاد بزرگسالان درمی‌آوردند با هزار و یک پیامد و پس‌لرزه ریز و درشت.

پنج مرکز درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان که استخوان‌بندی‌اش از چهار سال قبل شکل گرفت و نسخه آزمایشی‌اش ابتدا در شهر زاهدان بهره‌برداری شد در واقع پاسخی بود به این نیاز، مراکزی که حالا عددش در کشور به پنج رسیده و پناهگاهی است برای کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست که در دام مواد مخدر اسیر شده‌اند.

اما دو مرکز درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان شهر زاهدان فعلا پُر است، عده‌ای هم توی نوبت. مراکز درمانی استان‌های خراسان‌شمالی، تهران و البرز اما هنوز جای خالی دارد.

محسن روشن‌پژوه، معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور به ما می‌گوید خوشحال است که این سه مرکز هنوز پر نشده‌اند و البته ناراضی است از این که وضعیت در سیستان‌وبلوچستان به گونه‌ای است که حاصلش شده این همه کودک و نوجوان معتاد، آن هم از نوع بدسرپرست و بی‌سرپرست‌اش.

او با این حال به ما خبر داد که سه مرکز جدید در آینده‌ای نزدیک در استان‌های خراسان‌شمالی، تهران و البرز به بهره‌برداری می‌رسد، سه مرکزی که حتما شعبه دخترانه مراکز درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان است، مراکزی که با زبان بی‌زبانی می‌گویند نیاز این استان‌ها به مراکز تخصصی درمان کم‌سن‌وسال‌ها نیازی مبرم است، نیازی که شاهدی است بر افزایش معضل اعتیاد میان کودکان و نوجوانان.

همه چیز زیر سر خانواده است

زیر 18سال‌هایی که شانس آورده‌اند و خانواده‌ای بسامان دارند اگر درگیر اعتیاد شوند به مراکزدرمان سرپایی می‌روند، اما اگر چنین چتری بر سرشان نباشد به مراکز اقامتی درمان اعتیاد سپرده می‌شوند که روشن پژوه می‌گوید مدت اقامت در آنها سه تا شش ماه است و ساختاری شبه‌ خانواده دارد.

او اضافه می‌کند که کار سم‌زدایی و به تعادل رساندن مصرف‌کننده‌های کوچک را وزارت بهداشت برعهده دارد و کار بازتوانی، توانمندسازی و مهارت‌آموزی به آنها را سازمان بهزیستی. روشن‌پژوه می‌گوید هدف از این کارها قرار دادن کودکان و نوجوانان آسیب دیده از اعتیاد در دل تشکیلاتی مشابه خانواده است، چون به عنوان یک روانپزشک و یک مسئول باور دارد کودکان و نوجوانان باید در دل خانواده بهبود یابند.

اما روند روبه رشد اعتیاد میان کم‌سن و سال‌ها پیش از هر پیامی این را می‌رساند که در خانواده‌ها که باید سپری محافظ و چتری حمایتی باشند نقصی هست؛‌ روشن‌پژوه نیز موافق این تفسیر است و می‌گوید اعتیاد کودکان و نوجوانان معمولا نشانه یک اختلال زمینه‌ای است؛ مثل اختلال ارتباط در خانواده، اختلال سلوک و اختلال تربیتی که با نقاب مصرف مواد ظاهر می‌شود.

خانواده‌ها نقص دارند، خیلی‌هایشان مشکل دارند و فقط پوسته‌ای از خانواده‌اند. اعتیاد و مصرف مواد میان بچه‌ها نیز تنها آیینه تمام‌نمای این جمع معیوب است؛ پس خیلی چیزها زیر سر خانواده است، اگر کسی نخواهد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha