سلامت نیوز-*بهروز بیرشک: واکنش افراد نسبت به محرکهای روانی مختلف است و به خصوصیات شخصیتی آنها بستگی دارد. علاوه بر این نظریهپردازان تا حدودی بر واکنش افراد بر اساس صفات زمینهای شخصیتی و زمینههای ارثی آنها در هنگام بروز محرکهای روانی تاکید کردهاند.
به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: به هر حال افراد در محیطهای مختلف پرورش پیدا میکنند و الگوهای رفتاری فرد در طول دوران زندگی ویژگیهای رفتاری او را تعیین میکنند. برخی از افراد در مواجهه با حوادث طبیعی بسیار حساس هستند و برخی دیگر دچار ترس میشوند که این ترس ناشی از مشکلات مالی پدیدارشده در هنگام بروز حوادث طبیعی است. در جامعه ایران ما با بلایای طبیعی بسیاری مواجه هستیم و به این دلیل آمادگی مواجهه با این حوادث را داریم. برای مثال در صورت قطع برق در مناطق زلزلهزده با اینکه کسی از خاموشیها راضی نیست، اما انتظار آن را در اثر بروز زلزله دارد.
در واقع اثرات مخرب زلزله موضوع غریب یا ناشناختهای نیست. اما در برخی از جوامع اگر در اثر بروز زلزله برق به صورت سراسری برود، واکنشها به این موضوع متفاوت است. بنابراین افراد باید آمادگی ذهنی را برای پذیرش شرایط سخت در هنگام بروز زلزله داشته باشند. این آموزش باید از خانوادهها شروع شود و والدین نقش تعیینکنندهای در آگاهیرسانی به فرزندان خود در این زمینه دارند. والدین باید بتوانند آرامش فرزندان خود را در هنگام بروز حوادث طبیعی حفظ کنند، با آنها صحبت کرده و آرامشان کنند. علاوه بر این پیش از بروز این حوادث آنها را برای مواجهه با اینگونه رخدادها آموزش دهند تا آنها بتوانند با مساله به وجود آمده
کنار بیایند.
لزوم آموزش راههای عبور از بحران
در مدارس نیز باید آموزشهایی را در زمینه مقابله افراد با حوادث طبیعی به آنها ارائه بدهیم. در این صورت دانشآموزان در مقابل حوادث طبیعی تحمل و صبر بیشتری از خود نشان داده، مسائل را به میزان بیشتری میپذیرند و راهحل را در هنگام بروز حوادث پیدا میکنند. باید پرسید آیا آموزشهای لازم در مواجهه با زلزله به دانشآموزان دادهایم. در مدارس مانورهای زلزله انجام میشود اما آیا به میزان کافی به ایمنی و امنیت افراد و همچنین سلامت روان آنها در هنگام بروز زلزله توجه میشود؟ رسانهها و تلویزیون تا چه حد به فرهنگسازی به منظور آمادگی در زمان بروز بحران کمک میکنند؟ راهکارهای ارائه شده به مردم باید عملی باشد و همچنین برنامههای آماده شده برای مردم جذابیت داشته باشد تا آنها را به دیدن این برنامهها مشتاق کنند.
بازماندگان را دریابیم
کنترل احساسات بازماندگان موضوعی مهم است که باید به آن پرداخته شود. بروز زلزله و به تبع آن از دست دادن عزیزان برای افراد شوک عاطفی بزرگی است. افرادی که از نظر روحی قوی هستند سریعتر از افراد ضعیفتر با مسائل کنار آمده و شرایط روحی خود را بهبود میبخشند، اما در روزهای اول واکنش تمام افراد ترس و هیجان است و کودکان و نوجوانان حالات هیجانی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند. در نتیجه آمادگی مواجهه با واقعیت را باید در ذهن افراد تقویت کنیم تا آنها بتوانند با موضوع راحتتر کنار بیایند و حتی به نوعی به بهبود شرایط فعلی خود کمک کنند. بازماندگان در هر سنی باشند، نیاز به همدردی و احیای روحی احساسات خود دارند. این افراد پس از بروز ضربه عاطفی دچار اختلالات روحی میشوند و مدت زیادی در نحوه خواب و خوراک خود دچار مشکل هستند و اضطراب و نگرانیهای ویژه خود را دارند. بهرهگیری از تخصص رواندرمانان و روانشناس در این دوران از اهمیت ویژهای برای آنها برخوردار است. آنها باید احساس تعلق خاطر به این بازماندگان داشته باشند و برای رسیدن به تعادل روحی راهنمایی شوند تا احساس انزوا و رها شدن از سوی دیگران را نداشته باشند، زیرا افرادی آنها را درک میکنند و این موضوع بسیار به تقویت روحیه آنها کمک میکند. به همین خاطر همواره در کمیتههای بحران تعدادی از روانشناسان و مشاوران برای کمک به زلزله زدگان حضور دارند.
در ایران و طی حوادث چند سال اخیر کمیته مداخله روانی در بحران به محض بروز حوادث طبیعی از طریق هلال احمر به این مناطق اعزام میشوند؛ این متخصصان با تک تک مردم صحبت و با آنها احساس همدردی و همدلی میکنند و به آنها توجه نشان میدهند. سازمان نظام روانشناسی نیز کمیتهای را به این منظور دارد که در مواقع بحرانی شرایط را مدیریت کرده و با هماهنگی سایر نهادهای حمایتکننده به یاری حادثه دیدگان میشتابند تا به صورت برنامهریزی شده به آنها کمک کنند. بنابراین ما برای مداخله در بحرانهای عاطفی حادثه دیدگان راهکارهایی داریم که روانشناسان به آن میپردازند. نباید فراموش کرد یادآوری مصائب رخداده سبب تحریک مجدد احساسات افراد حادثهدیده میشود. فردی که خانواده و عزیزان خود را از دست داده، هنگامی که با فیلمها و صحنههای پخششده از تلویزیون روبهرو میشود، به قولی «داغ دل او دوباره تازه میشود». بنابراین باید به نوعی با این افراد ارتباط داشت که نه تنها سبب تحریکاحساسات آنها نشویم، بلکه این افراد احساس تنهایی کمتری داشته و بتوانند روی کمک مردم در این زمینه حساب و حمایت را از سوی آنها دریافت کنند. شوک وارده به افراد زلزلهزده قابل پذیرش است، اما مشاوران باید برای بهبود شرایط روحی به آنها کمک کنند تا سریعتر با شرایط موجود کنونی کنار بیایند. در صورت لزوم پزشکان باید برای آنها دارو تجویز کنند، زیرا برخی از آنها نیاز به مصرف آرام بخش برای تنظیم خواب و کاهش اضطراب خود دارند.
مردم هیجانی رفتار نکنند
بروز زلزله کرمانشاه سبب بروز رفتارهای هیجانی در مردم شده و آنها را علاقهمند به کمک به زلزلهزدگان کرده است، اما کمکرسانی نباید به صورت فردی باشد و نیاز به ساماندهی دارد، زیرا اگر تمام افراد قصد کمک به زلزلهزدگان را داشته باشند، رسیدگی به وضعیت آنها سخت میشود. در واقع افراد غیرمتخصص، کار را برای رسیدگی به زلزله زدگان کند میکنند و به نوعی دست وپاگیر آنها میشوند و در نهایت مدیریت بحران کار مشکلی میشود. در کشور ما باید به مساله مدیریت بحران توجه خاص شود. وجود کمیته و شورای بحران در دولت محرز است، اما فعالیت آنها باید به صورت فعال و مداوم باشد. در واقع کمیته مدیریت بحران همواره باید منتظر ظهور و بروز بحران در کشور باشد تا با برنامهریزی دقیق و خاصدرصدد حل معضلات پیش آمده برآیند. مردم نیز خودسرانه و بر اثر غلیان احساسات کمک نکنند، بلکه با مدیریتبحران در ارتباط باشند تا کمکهای خود را به مقاصد درست برسانند.
* روانشناس
نظر شما