یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۰
سلامت نیوز: خلق تنگ و چشم‌های اشكی، بی‌حوصلگی و تلخی، كم‌حرفی و گوشه‌گیری، گریه‌های طولانی و بی‌خوابی‌ها و پرخوابی‌های مزمن. او آدمی كه تو تا چند ماه پیش می‌شناختی نیست، دلیل این حال و هوایش را نمی‌دانی، فكر می‌كنی گذراست، فكر می‌كنی دو سه روز دیگر باز همان آدم شوخ و بذله‌گو می‌شود اما اشتباه می‌كنی.

به گزارش جام جم آنلاین، قضیه جدی‌تر از یك تنگ‌خلقی دو سه روزه است. او مبتلا به افسردگی شده و تو نتوانسته‌ای افسردگی‌اش را در مراحل اولیه تشخیص بدهی و حالا بیماری‌اش جدی‌تر شده است و تو حتی نمی‌دانی در برابر رفتار عجیبش چگونه باید واكنش نشان بدهی.

بهتر است این گزارش را با بخش كوچكی از گفت‌وگوی پرویز مظاهری دبیر انجمن روانپزشكان ایران با خبرگزاری فارس آغاز كنیم كه با اشاره به پربودن بخش‌های روانپزشكی در بیمارستان‌های تخصصی و بخش‌های روانپزشكی بیمارستان‌های تهران هشدار داده شایع‌ترین علت مراجعات مردم به این مراكز افسردگی است.

این‌كه افسردگی شایع‌ترین دلیل مراجعه مردم به مراكز روانپزشكی است تنها مختص ایران نیست و این حقیقت در بیشتر كشور‌های دنیا صادق است كه خیلی از مراجعه‌كنندگان كلینیك‌های روانپزشكی به دلیل ابتلا به درجاتی از افسردگی به روانپزشكان مراجعه می‌كنند و این بیماری از حدود 31 سال پیش به عنوان یكی از اختلالات روانی وارد علم روانپزشكی نوین شده است.

این مهمان ناخوانده از كجا می‌آید؟

پژوهشگران معتقدند افسردگی ریشه‌ای ژنتیكی دارد، اما عوامل دیگری هم بر آن تاثیر می‌گذارند. برای مثال اگر زن هستید ممكن است به دلیل تغییرات هورمونی در طول ماه یا در طول گذراندن دوره عادت ماهیانه دچار افسردگی شوید، شاید هم پس از بارداری یا پس از یائسگی به این اختلال دچار شوید، اما اگر مرد هستید هم از گزند افسردگی در امان نیستید. ممكن است ابتلا به برخی بیماری‌ها مثل سرطان یا مشكلات قلبی شما را به افسردگی دچار كند. افسردگی گاهی از عوارض جانبی مصرف داروهاست و گاهی هم تربیت ناكامل فرد را در برابر فشارهای اجتماعی ناتوان می‌كند و به سمت افسردگی سوق می‌دهد. احتمال دارد بعضی از مشاغل پر استرس هم سبب‌ساز افسردگی شود، گاهی مرگ یك عزیز، ضرر مالی بزرگ، یك شكست عاطفی، درك نكردن ورود به دوران سالمندی و... هم باعث این اختلال می‌شوند، اما همیشه دلایل افسردگی اتفاقات ناگوار نیستند و احتمال دارد حتی وقتی اتفاقی خوب مثل اضافه شدن یك عضو به خانواده، قرار گرفتن در محیط كاری جدید و ازدواج و حتی تغییر محل زندگی یا تغییر‌فصل‌ها رخ می‌دهد هم ما دچار افسردگی ‌شویم.

فكر می‌كنید چرا با وجود این كه افسردگی یك اختلال روانی شایع و همه‌گیر است ما درباره آن به شما بارها و بارها هشدار داده‌ایم و این هشدار‌ها همچنان ادامه دارند؟ دلیل نگرانی ما این است كه افسردگی درجاتی دارد و اگرچه ممكن است درجات خفیف آن فقط به احساس غمگینی و نداشتن اعتماد به نفس بینجامد، اما درجات شدید آن كارایی فرد را بشدت كاهش می‌دهد، منزوی‌اش می‌كند، احساس لذت از زندگی را از او می‌گیرد و حتی ممكن است به پرخاشگری یا خودكشی‌اش منجر شود.

نشانه‌های ملال

شاید برای‌تان عجیب باشد، اما پیشتر هم در همین صفحه برایتان تعریف كردیم كه نشانه‌های افسردگی فقط در رفتار ما بروز نمی‌كنند و این اختلال در برخی موارد با علائم جسمی نیز همراه می‌شود، برای مثال برخی بیماران افسرده از دردهایی در سر یا ستون فقرات یا عضلات مختلف بدن می‌نالند اما هر بار به پزشك متخصص مراجعه می‌كنند پزشك به آنها اطمینان می‌دهد اعضای بدن‌شان مشكلی ندارد و احتمالا باید در مطب روانپزشك به دنبال علت بگردند.

اما ازآنجا كه ما پیشتر به علایم فیزیكی ناشی از افسردگی اشاره‌هایی داشته‌ایم در این گزارش به علائم ظاهری این اختلال اشاره می‌كنیم.

اصلی‌ترین علامت افسردگی همان حس ملال و غمگینی است. بیماران افسرده احساسی توام با ناامیدی و بی‌ارزشی دارند. آنها زندگی را پوچ می‌بینند و از دلخوشی‌هایی كه افراد عادی از آنها لذت می‌برند، لذتی نمی‌برند، افسرده‌ها گاهی به پرخوابی یا كم‌خوابی، پراشتهایی یا كم‌اشتهایی دچار می‌شوند، اختلال آنها در خوردن باعث می‌شود وزن‌شان بسرعت كم یا زیاد شود، براحتی به گریه می‌افتند و ممكن است گریه كردن برای آنها به رفتاری همیشگی تبدیل شود. احتمال دارد در شرایطی احساس گیجی كنند. گاهی حركات‌شان كند می‌شود و گاهی فكر كردن‌شان و در مواردی به ناتوانی در تمركز و به خاطر سپردن وقایع و اختلال‌های آشكار در صحبت كردن مثل مكث‌های طولانی در میانه گفت‌وگو دچار شوند.

افسرده‌ها زودرنج می‌شوند و همین زودرنجی به مرور زمان آنها را از جامعه جدا می‌كند به نحوی كه آرام آرام بیمار افسرده به فردی گوشه‌گیر تبدیل می‌شود. آنها به مرگ و خودكشی فكر می‌كنند، حتی اگر فعالیت قابل ملاحظه‌ای در طول روز نداشته باشند احساس خستگی می‌كنند. در مواردی میل جنسی آنها كاهش می‌یابد و به طور كلی شوقی برای عمل به فعالیت‌های روزمره ندارند به طوری كه ممكن است به مرور زمان ساده‌ترین كارهای روزمره مثل شانه‌كشیدن موها یا حمام رفتن را هم كنار بگذارند. برخی از آنها هم البته از آن‌طرف بام می‌افتند و در آرایش كردن و رسیدن به سر و وضعشان زیاده‌روی می‌كنند.

درمان سخت نیست

شما هم از روانپزشكان و روان‌شناس‌ها می‌ترسید و حتی در صورت مشاهده این علائم در خودتان یا بستگان‌تان حاضر نیستید با آنها ملاقات كنید؟ اما مشاهده علائمی كه به آنها اشاره كردیم به معنای هشدارهایی جدی هستند كه به شما می‌گویند باید با این دو گروه متخصص دیدار داشته باشید تا آنها بسته به میزان افسردگی شما از طریق دارودرمانی یا رفتار درمانی شرایط‌تان را بهتر كنند.

نگران نباشید. داروهای روانپزشكی قرار نیست تا ابد ادامه پیدا كنند و رفتار درمانی هم به شما كمك می‌كند از راه ایجاد تغییراتی خیلی جزئی در زندگی، لذت واقعی آن را درك كنید و چه بسا با اعمال این تغییرات خیلی از مشكلات جانبی زندگی‌تان هم حل شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha