سلامت نیوز: زلزله و اینبار سر پل ذهاب؛ اتفاقی که دوباره حجم زیادی از غم و ماتم را به نمایش گذاشت و برخی را راهی روستاهای غرب کشور کرد و گروهی را به صف اهدای خون کشاند و تعدادی نیز به تسلیت گفتن اکتفا کردند و بودند افرادی که روزمرگیها را کنار گذاشتند و رفتند تا از نزدیک کاری کرده باشند.
به گزارش سلامت نیوز، شهروند نوشت: در ادامه گپ کوتاهی خواهیم داشت با نیما گلیاری که ١٤سالی میشود در کسوت عضو جمعیت هلالاحمر در حوادث حاضر میشود تا نقش نجاتگری را به نحو احسن ایفا کند.
گوش به زنگ بودن برای شنیدن اخبار و حوادث یکی از خصیصههای امدادگری است. چه زمانی متوجه شدید اینبار زلزله مسبب حادثه است؟
طبقه دوم ساختمان جمعیت هلالاحمر پاوه بودم که ناگهان زلزله شهر را لرزاند؛ دقیقا زمان اول زلزله. نخستین کاری که به ذهنم رسید این بود که با بیسیم به مرکز اطلاع بدهم. شدت زلزله وحشتناک بود؛ زلزلهای که مرکزش ازگله بود؛ نزدیک پاوه. به واقع صحنه دلخراشی بود. مردم وحشتزده از منازلشان فرار میکردند. با گفتن از وحشت و شرایط حاکم آن دقایق، نمیتوان حق مطلب را بجا آورد.
بعد از اطلاعدادن به مرکز، کارهای امدادی چه روالی طی کرد؟
نخستین کار در چنین شرایطی ارزیابی است و به همین منظور سریعا با تیمهای امدادی شروع به ارزیابی حادثه کردیم. خدا را شکر پاوه خسارت مالی و جانی نداشت. تصمیم بعدی این بود که از طرف ستاد تیمی به مرکز زلزله اعزام شود. نخستین تیم تشکیل شد و به منطقه ازگله شهرستان ثلاث باباجانی اعزام شدیم و حدود ساعت ٦صبح در ازگله بودیم.
اگرچه دیدن صحنههای دلخراش جزیی از کار امدادونجات است، اما وقتی به ازگله رسیدید با چه صحنهای روبهرو شدید؟ از احساسات آن لحظه بگویید.
نخستین چیزی که به چشم میخورد، خرابی بود. منازل شهر ازگله با خاک یکسان شده بود؛ تخریب صددرصد. اگرچه دیدن حوادث بخشی از کار امدادگران است، اما بهواقع تأثر از آن همه خرابی و وحشت در میان مردم نخستین حسی بود که هر بینندهای داشت، اما جمعیت به ما آموخته همدردی و کمک به همنوعان و حس بشردوستی بخشی از وجود، زندگی و عکسالعملهایمان باشد، برای همین در نخستین اقدام، حفظ خونسردی و دعوت مردم به آرامش ضروری بهنظر میرسید و امدادگران در آن سعی داشتند.
آیا میزان تخریبها در حد و اندازههای پیشبینیها بود؟
وحشتناکتر بود. بشدت بدتر از پیشبینیها. البته وحشت و اضطراب مردم به مشکلات میافزود؛ از آنجایی که مردم دورههای لازم را نگذراندهاند و این اتفاق نیز غیرمنتظره بود، سراسیمه و وحشتزده به ماشینهای حمل چادرهای امدادی حملهور شدند و سیستم پخش اقلام زیستی و امدادی را مختل کردند.
بعد از زلزله اصلی آیا پسلرزهها نیز احساس میشد؟
پسلرزهها همچنان در منطقه ادامه دارد و حس میشود؛ پسلرزههایی در قدرت ٣تا٤ ریشتر.
از زلزلهزدگان و شرایطشان بگویید.
دمای هوا منفی یک و سرعت باد ٦٠کیلومتر در ساعت است. برای همین در مورد شرایط زلزلهزدگان باید گفت هوای سرد، طوفان گردوغبار، غم و ماتم و ناباوری از آنچه میبینند و احساس میکنند.
شنیدن از چنین حادثهای افرادی را ترغیب به کمک میکند. آیا حضور افراد عادی و خواهان کمک میتواند مثمرثمر باشد؟
بیشک میتواند کمکحال باشد، اما با رعایت شروطی. کسانی که خواهان کمک هستند باید از طریق فرماندهی بحران در منطقه به نیروهای امدادی کمک کنند. درواقع با نظم و فرماندهی و مدیریت این کار میتواند عملی و نتیجه کار همان کمک کردن به افراد آسیبدیده شود، چون در غیر اینصورت جز مختلکردن کمکرسانی کار دیگری صورت نمیگیرد.
آیا اقداماتی برای پناهدادن زلزلهزدگان صورت گرفته است؟
بله، چادرهایی برای اینمنظور در نظر گرفته شده است و با گذشت زمان بیشک این اقدامات در شکل وسیعتری انجام خواهد گرفت.
نظر شما