سلامت نیوز:دما میگوییم اگر میگویید مردم به شما اعتماد كردهاند و باید حتما خودتان خرج كنید عیبی ندارد، فقط از ما بپرسید كه بگوییم پتو نخرید، چون منِ هلالاحمر صدها هزار تخته پتو در انبارهایم دارم و این نیاز را تامین میكنم. ما در منطقه از نزدیك شاهد هستیم كه برخی كمكها واقعا دارد تلف میشود. چرا باید اینگونه باشد؟ چرا به جای كمك باید یك ضرری هم به مملكت زده شود با این حیفومیلها؟ الان در منطقه آنقدر آبمعدنی جمع شده كه مردم میتوانند علاوه بر تامین آب آشامیدنیشان با این آب كشاورزی كنند.
به گزارش سلامت نیوز، اعتماد نوشت: همین زلزله رو دیدین؟ فقط مردم بودن كه به داد هم رسیدن.» تكجملههایی مانند همین جملهای كه چایفروش دورهگرد بلوار كشاورز گفت و گذشت، از زمان فروریختن خانههای سرپلذهاب و روستاهای اطرافش بسیار رد و بدل شدند. از روز اول بعد از زلزله شماره حسابهای مختلف در گروهها و كانالهای تلگرامی دست به دست شدند و ماشینهای شخصی یكی یكی سر از جاده كرمانشاه درآوردند.
بعد كه ترافیك شمارهحسابها و ماشینها در تلگرام و جاده بالا رفت دیگر مشخص بود كه نیرویی موازی با سازمانهای رسمی امدادگر وارد عمل شده است؛ نیرویی كه قدرتش را از شبكههای اجتماعی میگرفت و به تعبیر خیلیها از بیاعتمادی به نهادهای رسمی مانند هلال احمر. بعد كمكم حضور این سازمان در شبكه اجتماعی توییتر پررنگتر شد؛ حضوری كه با تكرار كلمه اعتماد میخواست نشان دهد بیاعتماد عمومی به این سازمان حقیقت ندارد: «اعتماد عمومی به هلالاحمر همچنان ادامه دارد. میزان كمكهای مردمی به جمعیت هلالاحمر ركورد زلزله ۵ سال گذشته در زلزله ورزقان را شكست. رقم كمكها و نحوه مصرف آنها به زودی اعلام میشود.» این نمونهای است از تلاش هلال احمر برای مقابله با مطالبی كه خبر از رنگباختن اطمینان مردم به این سازمان امدادگر میدهند.
«نتایج رصد ما نشان میدهد كه حدود 20 هزار پیام در مورد زلزله در كانالهای تلگرامی منتشر شدهاند، همه این پیامها خواسته بودند كه مبالغی به شماره حسابها واریز شود. تلاش كردیم تا شماره حسابهای موجود در این پیامها را استخراج كنیم، غیر از شماره حسابهایی كه مربوط به هلال احمر است (و با میزان خطای 200 تا 300 مورد) حدود یكهزار و 850 شماره حساب مستقل در این كانالها ارایه شده است. » آزمایشگاه شبكههای اجتماعی دانشگاه تهران نزدیك به 10 سال است كه توییتر را رصد میكنند و نزدیك به دو سال است كه بر تحولات و اتفاقات تلگرام هم نظارت دارد. مشتریهای خصوص و دولتی از این كار رصد محتوا استفاده میكنند و حالا یكی از این مشتریان سازمان هلال احمر است كه در زلزله كرمانشاه تمامی اخبار و مطالب منتشر شده در خصوص این حادثه را رصد میكند.
مسعود اسدپور، مدیر این آزمایشگاه میگوید: «این را بگذارید كنار شماره حسابهایی كه در اینستاگرام و توییتر اعلام شدهاند یا شمارههایی كه در گروههای تلگرامی كوچك و بزرگ دست به دست شدهاند. یعنی با حساب میزان اختلاف احتمالی دادههای ما با واقعیت، دستكم یكهزار و 500 شماره حساب جداگانه برای جمعآوری كمك اعلام شده كه عدد قابل توجهی است. به نظر میرسد این مساله هم علاقه مردم را نشان میدهد به كمك كردن و مساله اصلی این است كه اعتماد كم به سیستم را نشان میدهد كه مثلا به جای كمك كردن به هلال احمر، پول را به حساب شخصی میریزند یا میخواهند خودشان به دست زلزلهزدگان برسانند.» بخشی از این میزان خطای احتمالی به گفته او مربوط میشود به مواردی نظیر شماره حسابهایی كه به صورت تصویر منتشر شدهاند و در قالب متن قابل ردیابی نبوده: «ما كل كانالهای عمومی تلگرام را به صورت دایم رصد میكنیم و مطالب منتشرشدهشان را به صورت آنلاین داریم. این كار در توییتر، اینستاگرام و خبرگزاریها هم انجام میشود. آنچه ما توانستهایم به صورت خاص در مورد شماره حسابهای اعلام شده در تلگرام جدا كنیم هنوز نهایی نیست و ممكن است عددش در حدود 200 یا 300 مورد كم یا زیاد شود.»
به عقیده اسدپور شبكههای اجتماعی تا اینجا بیشتر برای كار امدادرسانی دردسرساز بودهاند: «برای خود ما جالب است كه ببینیم چطور میشود از ابزار فناوری ارتباطات برای كمك به حل بحرانها استفاده كنیم. تا الان به نظر بیشتر این شبكهها چالشآفرین بودهاند؛ بحثهای مالی متمركز نشدند، در جادهها ترافیك شد، یك سری اقلام در برخی محلها انبار شدند و در بخشی دیگر كمبود توزیع بود. در حالی كه این ابزار میتواند كمك كند كه این بحران بیشتر مدیریت شود. به نظر میرسد هلال احمر به این موضع علاقهمند است و برای همین همكاری مشتركی را شروع كردیم.» از صحبتهای اسدپور مشخص میشود كه دلیل حضور پررنگ سازمان هلال احمر در توییتر چیست. مدیر آزمایشگاه شبكههای اجتماعی دانشگاه تهران میگوید: «هدف ما این بود كه در جریان این زلزله به هلال احمر كمك كنیم و اخباری كه در مورد زلزله میآید را به دست آنها برسانیم. برای همین یك سیستم یا به اصطلاح داشبوردی در اختیار آنها گذاشتیم كه به صورت آنلاین همه مطالب مرتبط با زلزله سرپل ذهاب كه در شبكههای اجتماعی و سایتها منتشر میشود را ببینند.» حالا در دوره قدرتنمایی شبكههای اجتماعی این سازمان تصمیم گرفته تا با موج همراه شود و سهم خود را از این شبكهها طلب كند.
تلگرامنشینها برایمان دردسرساز شدند
«تجربه قبلی ما در زلزله ورزقان نشان میداد كه متاسفانه مردم به نهادهایی كه گرهخوردگی با حاكمیت دارند، اعتماد نمیكنند و آنها را معتمد رساندن كمكها نمیدانند. از طرف دیگر دیده بودیم كه نیروهای امدادی توان محدودی برای كمكرسانی دارند. در روزهای اول پس از حادثه همه توان این گروهها به درستی صرف كمك برای زنده ماندن افراد و خدمات اولیه میشود. به خاطر همین ما به عنوان گروهی كه متخصص بودند در مددكاری اجتماعی بودند و تجربه كمك به بازماندگان برای كنترل كردن استرسهای پس از حادثه را داشتند تصمیم گرفتیم كه به محل حادثه بیاییم.» مهدی یكی از كسانی است كه 24 ساعت پس از وقوع زلزله همراه با دوستانش راهی كرمانشاه شد؛ كاری كه پنج سال قبل و پس از زلزله ورزقان كرده بود. بیش از یك هفته از زلزله گذشته و همچنان در منطقه مشغول امدادرسانی است و توزیع كالا، كاری كه البته به گفته خودش ناگهان و بدون تصمیم قبلی به او و گروهشان تحمیل شد: «من اول یك گروه تلگرامی از 100 نفر از دوستان معتمدم تشكیل دادم. شماره حسابم را به دوستانم داده بودم و قصدم این بود كه موارد مورد نیاز را تهیه كنم و به منطقه بیاورم و اتفاقا در اختیار نهادهای مسوول مانند شبكه بهداشت و هلال احمر قرار دهم. اصلا بنایی بر توزیع كالا نداشتیم.
اما وقتی به منطقه رسیدم و بالاخره توانستم به اینترنت متصل شوم ناگهان دیدم آن گروه 100 نفره تبدیل شده به یك گروه یكهزار و 400 نفره از آدمهایی كه اصلا نمیشناختم. بعد 12 تا كامیون جنس از مناطق مختلف برایمان ارسال شد و مبلغ مورد توجهی كمك مالی. بعد با خودم فكر كردم من به عنوان یك فرد اگر میتوانم اینقدر مورد اعتماد مردم باشم چرا یك نهاد متخصص و حرفهای مثل هلال احمر نباید مورد اطمینان باشد. به نظرم از این به بعد وظیفه امثال من این است كه برای نهادهای حرفهای مانند هلال احمر اعتمادسازی كنیم.»
مهدی خودش به عنوان كمكرسان داوطلب به منطقه رفته اما اعتقاد دارد كه آدمهای متفرقه نباید وارد توزیع كالا شوند: «اینهایی كه میآیند در بسیاری موارد عزتنفس زلزلهزدگان را خدشهدار میكنند. ما به خاطر حجم كالایی كه به دستمان رسید ناچار وارد این حوزه شدیم و زمان زیادی را صرف شناسایی محلهایی كردیم كه دوستان هلال احمر كمتر توانسته بودند پوشش دهند چون به هر حال این سازمان هم توان محدودی دارد، در تمام مراحل هم از راهنمایی شبكه بهداشت و ستاد بحران استفاده كردیم و از آنها خط گرفتیم تا به ما بگویند كجا نیاز به كمك ما هست. برخی اطلاعات را هم از مردم گرفتیم كه كجا كمتر كمكرسانی شده و اتفاقا آن اطلاعاتی كه از گروههای مردمی میگرفتیم بیشتر خطا داشتند. یعنی اطلاعات غلط خیلی زیاد بود و بعد از پنج، شش ساعت وقت گذاشتن برای رسیدن به روستایی كه میگفتند وضعش خیلی خراب است، میدیدیم كه اصلا اطلاعات درستی به ما نرسیده بوده. یعنی بیشتر تلگرامنشینها بودند كه برایمان دردسر درست كردند.»
اما با تمام این حرفهایی كه میگوید چرا خودش برای كمك به زلزلهزدگان دست به كار شد: «تجربه زلزله ورزقان به من نشان داد كه كمكهایی كه جذب شماره حسابهای كسانی مثل من میشود یا كمكهایی كه به شماره حساب چهرههای هنرمند و ورزشكار میرود معمولا جذب شماره حساب سازمانهای رسمی نمیشوند یعنی اگر این كمكها را جمع نكنیم این افراد به هلال احمر كمكی نمیكنند.»
مظلوم واقع شدیم
مدیركل روابط عمومی سازمان هلال احمر خیلی قاطع میگوید «نه! اعتماد كم نشده» اسماعیل رمضانی هم مانند رییس سازمان هلال احمر بیشتر از هر چیزی روی میزان كمكهای مردمی جمعآوری شده توسط این سازمان تاكید دارد. 37 میلیارد تومان شاخص آنها برای اطمینان از اعتماد مردم است: «این زلزله را با زلزلههای قبلی نمیتوان مقایسه كرد. با توجه به جولان شبكههای اجتماعی با فرآیندهای رسانهای جدیدی روبهرو بودهایم. این نخستین حادثه بزرگ در زمان قدرت شبكههای اجتماعی بود. آخرین حادثه بزرگ ما زلزله ورزقان در 5 سال پیش بود كه آن موقع این زیرساختهای جدید ارتباطی فعلی وجود نداشت. آن زمان هم آقای علی دایی و خیلی هنرمندان و ورزشكاران دیگر كمكهای مردمی جمعآوری و توزیع كردند، بسیاری از گروههای مردمی برای كمك راهی منطقه شدند یعنی این پدیده جدیدی نیست. اما چرا اینها را بیشتر میبینیم چون نمایش و نشان دادن این موضوعات در شبكههای اجتماعی بیشتر شده. بنابراین من خیلی موافق این نیستم كه این نوع كمك به زلزلهزدگان تازه به وجود آمده و بنابراین دلیلی است برای بیاعتمادی مردم به هلال احمر.»
رمضانی در میان صحبتهایش به ارتباط به آزمایشگاه شبكههای اجتماعی دانشگاه تهران اشاره میكند و در پاسخ به اینكه آیا برای مقابله با شایعات شبكههای اجتماعی است كه سازمان بیشتر در فضای مجازی فعال شده؟ میگوید: «من یك ماه است به سازمان آمدهام، نمیدانم قبلا در این مجموعه چه اتفاقی میافتاده و چرا ارتباط با رسانهها دچار خلل بوده. در این دوره بنا بر این گذاشته شده كه شفافسازی صورت بگیرد و اطلاعات به صورت مرتب در اختیار رسانهها قرار داده شود. هر چه بوده و هر وقت اطلاعات دقیق به دست آوردهایم را خیلی سریع منتشر كردهایم. خیلی اتفاقات هم هست كه نمیتوانیم بگوییم چون به صلاح مملكت نیست. در جریان زلزله كرمانشاه حقیقتا هلال احمر و امدادگرانش مظلوم واقع شدند و با این حال ما سعی كردیم كار خودمان را بكنیم و شفافسازی كنیم.»
یكی از نخستین واكنشهای هلالاحمر به موضوع كمرنگ شدن اعتماد اجتماعی به این سازمان دعوت از صادق زیباكلام بود، كسی كه با حساب شخصیاش اقدام به جمعآوری كمك برای زلزلهزدگان كرمانشاه كرد و وقتی این رقم به یك میلیارد رسید به عنوان یكی از نمونههای بیاعتمادی مردم به نهادهای رسمی از او یاد شد. زیباكلام به دیدن هلال احمر رفت، درباره مورداعتماد بودن سازمان صحبت كرد و عكسها و صحبتهایش توسط سازمان منتشر شد. رمضانی میگوید هلال احمر فقط میخواهد كه برای نحوه خرج كردن این كمكها به افرادی مانند زیباكلام مشاوره دهد: «در هلال احمر ستادی تشكیل دادیم و اعلام كردیم: هنرمندان! ورزشكاران، ایرانیهای خارج و داخل كشور! ما كاری نداریم شما این كمكها را بر چه مبنای قانونی جمعآوری كردهاید، این در حوزه ما نیست اما حالا كه این كار انجام شده بیایید با ما مشورت كنید كه بدانید این كمكها را در چه راهی مصرف كنید بهتر است كه موازیكاری نشود، حیف و میل نشود. خودتان میخواهید خرج كنید؟ فقط مشورت بگیرید.
آقای زیباكلام هم به همین دلیل پیش ما آمد تا برای نحوه هزینه این كمكها مشورت بگیرد كه من چه كنم كه این كمكها به درد مردم بخورد. چون آقای زیباكلام نوعی كه در تهران نشسته نمیداند این نیازها چه هستند، بقیه هم نمیدانند و خب این خیلی طبیعی است. حالا ما میگوییم اگر میگویید مردم به شما اعتماد كردهاند و باید حتما خودتان خرج كنید عیبی ندارد، فقط از ما بپرسید كه بگوییم پتو نخرید، چون منِ هلالاحمر صدها هزار تخته پتو در انبارهایم دارم و این نیاز را تامین میكنم. ما در منطقه از نزدیك شاهد هستیم كه برخی كمكها واقعا دارد تلف میشود. چرا باید اینگونه باشد؟ چرا به جای كمك باید یك ضرری هم به مملكت زده شود با این حیفومیلها؟ الان در منطقه آنقدر آبمعدنی جمع شده كه مردم میتوانند علاوه بر تامین آب آشامیدنیشان با این آب كشاورزی كنند.»
نظر شما