اواخر تابستان بود که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طرحی را جهت ساماندهی کودکان کار رونمایی کرد و به اجرا در آورد. از همان ابتدا جنجال گسترده‌ای میان دولتی‌ها که مدافعان سرسخت اجرای چنین طرحی بودند و عده‌ای دیگر از مردم با هر جایگاه و مسئولیتی که از منتقدان اجرای طرح ساماندهی کودکان کار بودند، شکل گرفت.

کودکان کار سرِ کارند

سلامت نیوز:اواخر تابستان بود که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طرحی را جهت ساماندهی کودکان کار رونمایی کرد و به اجرا در آورد. از همان ابتدا جنجال گسترده‌ای میان دولتی‌ها که مدافعان سرسخت اجرای چنین طرحی بودند و عده‌ای دیگر از مردم با هر جایگاه و مسئولیتی که از منتقدان اجرای طرح ساماندهی کودکان کار بودند، شکل گرفت.

به گزارش سلامت نیوز، فرهیختگان نوشت: فروش یک بسته آدامس، یک دسته گل یا هرچیز فروشی دیگر، پاک کردن شیشه اتومبیل‌ها و دود کردن اسپند برای فلان خودروی چندصد میلیونی که مبادا بخل و حسادت، چرخ عقب سمت چپ آن را پنچر بکند، خلاصه شب و روز دختران و پسرانی است که به جای تکرار «بابا نان داد» پشت نیمکت کلاس درس، خود به دنبال تامین هزینه خرید تکه‌ای نان از خیابان‌های شلوغ شهر هستند.

 این کودکان، سازماندهی شده یا نشده، زیر سایه مافیا یا کاملا مستقل، واقعیت چهره شهری هستند که مجبورند برای ادامه حیات، شب‌ها و روزها را در خیابان‌های آن بگذرانند و حالا به اتهام زشت‌سازی چهره شهر جذب یا شاید دستگیر شوند.

اواخر تابستان بود که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طرحی را جهت ساماندهی کودکان کار رونمایی کرد و به اجرا در آورد. از همان ابتدا جنجال گسترده‌ای میان دولتی‌ها که مدافعان سرسخت اجرای چنین طرحی بودند و عده‌ای دیگر از مردم با هر جایگاه و مسئولیتی که از منتقدان اجرای طرح ساماندهی کودکان کار بودند، شکل گرفت. نقطه اشتراک میان منتقدان این بود که سال‌های طولانی است که طرح‌ها و حرکت‌های گوناگونی در جهت بهبود وضعیت کودکان کار و خیابانی آغاز شده است اما همه آنها با صرف هزینه‌های بسیار نتایج مثبت و خاصی را به دنبال نداشته است و حتی گزارش قابل توجهی نیز از آنها مخابره نشده است. پس برنامه‌ریزی‌های غیرکارشناسی و اجرای این برنامه‌ها بدون درنظر گرفتن نتیجه‌دهی یا عدم نتیجه‌گیری مطلوب چیزی جز وقت‌کشی و صرف هزینه بسیار گره‌ای را باز نخواهد کرد.

در همین ارتباط، نشست‌ها و همایش‌های تخصصی گوناگونی برگزار شد و سطوح مختلفی از مسئولان در این مراسم حضور داشتند و در ارتباط با این طرح به گفت‌وگو و بیان نظرات نشستند. یکی از این نشست‌ها «ساماندهی کودکان کار و خیابان؛ «بازداشت» یا «جذب»؟»  بود که با حضور شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیس‌جمهوری در امور حقوق شهروندی و جمعی از فعالان حقوقی و مدنی برگزار شد و این طرح از جهات مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت.

در همین نشست که در اوایل مهرماه برگزار شد، زهرا نژادبهرام نماینده شورای شهر تهران، کودکان کار و خیابان را آسیب اجتماعی عنوان کرد که بخشی متکدی و ماحصل خانواده بدسرپرست هستند و بخشی دیگر نان‌آور خانواده که در اینجا، حضور مددکاران اجتماعی در کنار خانواده‌های بدسرپرست یکی از راهکارهای حل این مساله است که به بیان وی، متاسفانه در اجرای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان از دیدگاه مددکاری بهزیستی استفاده نشده است.

لیلا ارشد، فعال مدنی در بخشی دیگر از این نشست، ضمن اشاره به سال‌های اجرایی شدن طرح ساماندهی، آن را بی‌نتیجه خواند و گفت: «مساله کودکان کار و خیابان، مساله امروز نیست بلکه از سال 1384 این طرح شروع شد که همواره ناکارآمد، هزینه‌بر و بی‌نتیجه خاتمه یافت و هیچ‌گاه آماری مبنی‌بر ساماندهی کودکان اعلام نشد؛ چراکه دستگیری کودکان کار یا گرفتن حضانت آنان از خانواده‌هایشان، راهکار مناسبی نیست. حال پرسش من از مسئولان این امر این است که آیا مطابق قانون می‌توان کودک زیر 18 سال را در خیابان به جرم کار دستگیر کرد؟»

مونیکا نادی، حقوقدان و یکی دیگر از میهمانان این نشست نیز اظهار کرد: «بحث کودک‌ کار متولی ندارد و هر روز شاهد اجرایی شدن طرح‌های غیرکارشناسی از سوی سازمان‌های مختلف هستیم. از نظر قانونی، کودک کار جرمی مرتکب نشده که دستگیر شود یا براساس آن، حضانت وی از خانواده گرفته شود. نمی‌توان با یک مصوبه و آیین‌نامه، قانون مدنی کشور را نادیده گرفت و از خانواده کودک سلب صلاحیت کرد و او را به بهزیستی سپرد.»

مظفر الوندی، دبیر مرجع ملی کودک وزارت دادگستری هم در این باره اظهار داشت: «هر اقدامی که انجام می‌شود دارای واژه و معنای خاصی است. به‌عنوان مثال اگر کودکی را به زور بگیریم می‌توان از واژه دستگیری استفاده کرد، اگر مددکار او را ببرد واژه جذب به‌کار برده می‌شود و در کل بستگی به عملکرد فرد دارد. درباره رفتاری که با کودکان در طرح ساماندهی کودکان کار می‌شود، واژه دستگیری و در پاره‌ای موارد تعقیب و گریز را می‌توان به کار برد اما اینکه مبتنی‌بر چه قانونی صورت می‌گیرد جای بحث دارد. آیین‌نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان، بهترین مبنای قانونی در ساماندهی است چراکه رویکردی مددکارانه دارد اما در کل نگاه و رویکرد ما به کودک اشکال دارد، زمانی برای زیباتر شدن مبلمان شهری، بدون برنامه اقدام به طرح جمع‌آوری کودکان می‌کنیم غافل از اینکه اتفاق‌ها و مشکلات بیشتری در راه است.»

با وجود این گفتارها و نظرات سیدحسن حسینـی، عضو هـــیات‌علمی دانشکده علوم اجــــتماعی دانشگاه تهران گفـت: «در ایران برخلاف تعاریف بین‌المللی کودک کار را صرفا کودکان خیابانی در نظر می‌گیرند که بر سر چهارراه‌ها حاضرند و به فعالیت‌های خیابانی مشغول هستند. در حالی که بسیاری از کودکان زیر 17 سال هستند که مشغول به انجام فعالیت‌های گوناگون اقتصادی هستند، خیلی‌ها در حال کار در ساختمان‌ها، ساخت‌وساز، فعالیت‌های کارگاهی و... هستند که اگر در آمار فعلی کودکان کار و خیابانی لحاظ شوند عدد قابل توجهی را شامل خواهند شد.»

وی با اشاره به این موضوع که در ایران سه گروه داریم که حائز صفت کودکان کار می‌شوند، ادامه داد: «گروه اول کودکان غیرایرانی و اکثرا افغانستانی هستند که بنا به دلایل گوناگون در شهرها و استان‌های مختلف جامعه آماری متفاوتی دارند، به‌عنوان مثال در تهران به دلیل فضای کاری پر رونق‌تر و گستردگی شهر و در استان‌های کرمان، خراسان و... هم به دلیل نزدیکی به افغانستان تعداد این کودکان بیشتر از سایر شهرها و استان‌هاست.»

گروه دوم کودکان کار سازمان یافته هستند که توسط یک مافیا و شبکه خاص هدایت و رهبری می‌شوند. البته تعداد زیادی از این کودکان خانواده هم دارند اما خانواده‌های آنان با دراختیار قرار گرفتن کودکان‌شان توسط شبکه‌های خاص تکدی‌گری و ساماندهی کودکان کار مشکلی ندارند و به آن راضی هستند؛ البته این گروه ارتباط تنگاتنگی با شبکه‌های خاص تکدی‌گری هم دارند و در همان راستا قرار می‌گیرند.

گروه سوم هم کودکانی هستند که به‌طور مستقیم و تحت نظارت و رضایت خانواده‌ها مشغول به فعالیت خیابانی هستند؛ این کودکان را هم وقتی نهادهای گوناگون همچون بهزیستی یا نیروی انتظامی یا... دستگیر و به مراکز مربوطه می‌بردند خانواده‌ها یک تعهد می‌دادند و فرزند خود را تحویل می‌گرفتند.

 حذف کودکان کار مساوی با حذف یک منبع درآمد خانواری

حسینی با بیان این نکته که حذف کودکان کار و خیابان مساوی با حذف یک منبع درآمد خانواری است، افزود: «متاسفانه سیاستگذاران و متولیان اجرایی طرح‌های ساماندهی کودکان کار و خیابان به این موضوع توجهی ندارند که اولا چرا کودکی به کار در خیابان‌ها مشغول است و ثانیا حذف او از خیابان‌ها چه خسارتی به اقتصاد خانواده او خواهد زد. به واقع این کودکان قربانیان وضع اقتصادی نامناسب خانواده‌های خود هستند که به جای فعالیت‌های مقتضی سن خود در حال کار و انجام فعالیت‌های این‌چنینی در سطح خیابان‌ها هستند.»

عضو هیات‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با انتقاد از ناهماهنگی‌های موجود میان دستگاه‌های مختلف متولی در امور مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابان خاطرنشان کرد: «متاسفانه ما در اجرای چنین امور و طرح‌هایی همواره ناهماهنگ بوده‌ایم. سازمان‌های ذی‌ربط همچون، بهزیستی، وزارت کار، کمیته امداد، نیروی انتظامی، دستگاه‌های قضایی و سازمان‌های مردم نهاد با علم به این موضوع که تجربیات گذشته به دلیل وجود ناهماهنگی‌ها و عدم همکاری‌های دستگاهی و مردمی به شکست انجامیده بازهم راه ناسازگار از هم را پیش گرفته‌اند و انتظار کسب نتیجه مطلوب را هم دارند.»

وی با اشاره به نقش بسزای مردم در پیش‌برد چنین طرح‌هایی و تاثیرگذاری قابل تامل آنها در نتیجه‌دهی این پدیده‌ها اظهار داشت: «به‌عنوان ارائه راهکار جهت نتیجه‌گیری مطلوب و دستیابی به سرانجام خیر سه سرفصل را مدنظر دارم؛ یک، تشویق خیرین به سمت شناسایی و رفع این نوع از آسیب‌ها به جای خیر‌های متداول. هیچ جامعه‌ای حتی توسعه یافته‌ترین‌ها نمی‌تواند ادعا بکند که بدون کمک‌های مردمی و خواست جمعی به شرایط خوب و مطلوب دست یافته است. دولت به‌عنوان نهاد بالادستی و متولی اصلی باید با این افراد و سازمان‌های خیریه و مردمی مراوده داشته باشد و آمار این نوع آسیب‌ها را در اختیار آنها قرار بدهد تا آنها نیز سرمایه و توان خود را در این جهت هزینه بکنند. ثانیا؛ ما به‌عنوان مردم و نهادهای مسئول به‌عنوان شخصیت‌های حقوقی باید از تکرار تجربیات ناموفق قبلی فاصله بگیریم و بپرهیزیم. اینکه ما همچنان از سیاست‌های قبلی که نتیجه‌ای را نداشته‌اند انتظار ایجاد نتیجه مثبت داشته باشیم، انتظار عبث و بیهوده‌ای است. ثالثا؛ بارها گفته شده است که ما 11میلیون نفر حاشیه نشین داریم، فلان قدر زیر خط فقر داریم و... یکی از نتایج طبیعی این معضلات کودکان کار و خیابانی است. پس وقتی نسبت به این موضوعات آگاهی وجود دارد چرا سیاستی در جهت کاهش آنها در سطح کلان صورت نمی‌گیرد؟ وقتی با توانمندسازی‌های اقتصادی همین خانواده‌ها می‌توان جلوی بسیاری از معضلات ثانویه را گرفت این امر چرا محقق نمی‌شود؟ به نظر من دولت باید پاسخگو باشد و در این رابطه تصمیمات خاص و کارگشا بگیرد، نه اینکه همواره درصدد پاک کردن صورت مساله باشد.»

طرح‌های مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابانی همواره در سال‌های گذشته مسبوق به سابقه بوده و البته هیچ‌کدام از آنها نیز نتیجه‌ای را به دنبال نداشته است. طرح اخیر نیز با تبعیت از همان سازوکارها و ایراداتی شبیه به همان ایرادات وارد بر طرح‌های قدیمی‌تر اجرا شد و تا به اینجا نتیجه خاصی حاصل نشده است اما در نگاهی کلان آنچه مورد نظر است و باید به آن توجه شود این است که این کودکان قبل از آن که مایه زشتی چهره شهر باشند، فرزندان این شهر هستند، همچون بسیاری دیگر از کودکان که برخلاف این کودکان کار فقط از عرض چهارراه‌ها و خیابان‌ها می‌گذرند تا به فلان کلاس، باشگاه و... خود برسند اما همین خیابان‌ها امید کودکان کار است که نمی‌شود و نباید قربانی سیاست‌های دست چندمی شوند که تنها ماحصل آنها چندماه قطع درآمد خانواده‌هایشان باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha