سه‌شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۴

موضوع طلاق عاطفی در سال‌های اخیر بسیار مطرح شده و رسانه‌ها به آن می‌پردازند، چرا که در جامعه شاهد هستیم که فاصله بین زوج‌ها رو به افزایش است؛ زوج‌هایی که احساس می‌کنند از جانب همسرشان درک نمی‌شوند.

زندگی بدون وابستگی و دلبستگی

سلامت نیوز: زن و شوهری که با کوچک‌ترین اختلاف‌نظری با هم دعوا می‌کنند و تا مدت‌های زیاد سکوت خود را نمی‌شکنند، حتی تا جایی پیش می‌روند که نسبت به هم بی تفاوت هستند و اصلا نبودشان احساس نمی‌شود. زوج‌هایی که مهر طلاق را در شناسنامه خود ندارند، اما امکان دارد که با تلنگری هر چند کوچک از هم جدا شوند.

به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: این وصف حال زنان و مردان هم خانه‌ای است که صرفا روزگار خود را می‌گذرانند. آن چنان که به ضرس قاطع می‌توان گفت میزان طلاق عاطفی از طلاق‌های رسمی و ثبت شده بیشتر است. بهروز بیرشک، روانشناس درباره طلاق عاطفی  می‌گوید: وقتی طلاق عاطفی در یک خانواده شکل می‌گیرد، به قول معروف زوج‌ها از چارچوب خانواده بیرون می‌آیند و هیچ‌گونه احساس وابستگی و دلبستگی ندارند. از این رو قبول مسئولیت نمی‌کنند، چون اصلا از همدیگر درکی ندارند. علاوه بر زوج‌ها فرزندان نیز آسیب می‌بینند. به عبارت دیگر وقتی زوج‌ها در چنین شرایطی صاحب فرزند هستند. نوع برخورد و نحوه رفتارشان بر فرزندان نیز اثرگذارست.

شاهد آمار بالای طلاق عاطفی در ایران هستیم. شما به عنوان یک صاحبنظر عوامل رواج طلاق عاطفی را در میان زوج‌ها در چه می‌دانید؟

موضوع طلاق عاطفی در سال‌های اخیر بسیار مطرح شده و رسانه‌ها به آن می‌پردازند، چرا که در جامعه شاهد هستیم که فاصله بین زوج‌ها رو به افزایش است؛ زوج‌هایی که احساس می‌کنند از جانب همسرشان درک نمی‌شوند. از این رو باید در نظر گرفت که عوامل مختلفی بر طلاق عاطفی آنها نقش دارند. در گذشته وقتی ازدواجی ناخواسته بود، طلاق عاطفی در زن و شوهر ایجاد می‌شد. به عبارت دیگر آنها توجهی به یکدیگر نداشتند. البته آن زمان به این صورت نبود که خیلی موضوع خانواده و ارتباط بین زوج‌ها خودش را نشان دهد، اما امروزه طلاق عاطفی یکی از آسیب‌‌های اجتماعی است و وضعیت به گونه‌ای است که زوج‌ها با اینکه خودشان همدیگر را می‌پسندند، دوباره دچار طلاق عاطفی می‌شوند.

این مساله برمی‌گردد به اینکه انتخاب‌ها صحیح نیست. انگار زوج‌ها نمی‌دانند که از زندگی چه می‌خواهند و توقع و انتظارشان از خودشان و همسرشان در زندگی چیست. در نتیجه از بیرون که به آنها نگاه می‌کنیم به یکدیگر توجه و علاقه دارند و اختلافاتشان را نشان می‌دهند، ولی اصل ماجرا چیز دیگری است، به گونه‌ای که به تدریج فاصله عاطفی بین آنها ایجاد می‌شود و این فرایند موجب می‌شود که زوج‌ها با هم ارتباط خاصی نداشته باشند، برای هم وقت نگذارند، در تصمیم‌گیری‌‌ها شریک نشوند، هر کدام برای خود زندگی کنند و دوستان خودشان را داشته باشند. این موارد عواملی است که نشات گرفته از طلاق عاطفی است، آسیبی که در دل خود موجب بروز مشکلات بسیاری می‌شود، بنابراین باید این زخم در میان زوج‌ها التیام یابد تا شاهد آسیب‌های دیگر نباشیم.

با توجه به نکاتی که اشاره کردید، امکان دارد که طلاق عاطفی موجب به انحراف کشیده شدن زوج‌ها شود یا حتی ازدواج سفید را رقم بزند؟

در ابتدا باید بگویم که امروزه ازدواج سفید در بین افراد افزایش پیدا کرده است و برخی جوانان ما زیر بار ازدواج نمی‌روند، چون نمی‌توانند مسئولیت و هزینه‌‌های زندگی را تحمل کنند. در نتیجه با هم زندگی می‌کنند، بدون آنکه تعهد خاصی داشته باشند. در کشورهای دیگر این امر پذیرفته شده است، اما در ایران نه. از سوی دیگر، طلاق عاطفی نیز موجب می‌شود که ازدواج سفید رقم بخورد. البته این مساله در جامعه ما بیشتر در مردان است، برای اینکه به نوعی دستشان بازتر است. به عبارت دیگر با طلاق عاطفی یا به ازدواج موقت روی می‌آورند یا ازدواج سفید، اما در مورد زنان انحرافات به علت ذهنیت فرهنگی کمتر است و معمولا به گونه دیگری رقم می‌خورد. بنابراین در حال حاضر با انواع تبعات طلاق عاطفی روبه‌رو هستیم. از این رو بهتر است قبل از پیش آمدن چنین اتفاقاتی به فکر این باشیم که زوج‌ها مسائل میان خودشان را حل کنند. یکی از بهترین راه‌ها این است که زوج‌ها قبل از ازدواج به شناخت لازم برسند و در کلاس‌های آموزشی شرکت کنند. مساله آموزش، مساله‌ای است که خلأ آن بسیار احساس می‌شود، چرا که زوج‌ها از آیین همسرداری بی‌اطلاع هستند و همین مساله موجب می‌شود که وقتی زیر یک سقف می‌روند، نتوانتد با شریک زندگی خود به تفاهم برسند و به مرور طلاق عاطفی شکل بگیرد. بنابراین باید بیشتر از پیش بر آموزش‌های پیش از ازدواج تاکید کنیم.

طلاق عاطفی چه تبعات روانی و اجتماعی بر افراد می‌گذارد؟

وقتی طلاق عاطفی در یک خانواده شکل می‌گیرد، به قول معروف زوج‌ها از چارچوب خانواده بیرون می‌آیند و هیچ‌گونه احساس وابستگی و دلبستگی به هم ندارند. از این رو قبول مسئولیت نمی‌‌کنند، چون اصلا از همدیگر درکی ندارند. علاوه بر زوج‌‌ها فرزندان نیز آسیب می‌بینند. به عبارت دیگر وقتی زوج‌ها در چنین شرایطی صاحب فرزند هستند، نوع برخورد و نحوه رفتارشان بر فرزندان نیز اثرگذار است. در واقع آنها الگوی خوبی نیستند، چرا که هیچ‌گاه فرزندانشان احساس، عاطفه و مشارکت را در آنها ندیده‌اند. پدر خانواده دنبال برنامه‌های خودش است و مادر خانواده نیز به این شکل رفتار می‌کند. در نتیجه این مسائل تبعات فراوانی روی فرزندان خانواده دارد و فرزندان نیز به تبع آن به سراغ دیگران می‌روند. بنابراین باید بگویم که اگر فرزندان دلگرمی خاصی نداشته باشند، برای برطرف کردن نیازهای عاطفی خود جذب اولین فردی می‌شوند که به آنها توجه نشان دهد، چرا که فرزندان در خانواده‌هایی که والدین دچار طلاق عاطفی هستند، هیچ ‌همدلی و حمایت را از جانب پدر و مادر خود دریافت نمی‌‌کنند و همین سردی روابط میان والدین بر عمق مشکلات روان شناختی فرزندان می‌افزاید.

برخی زوج‌ها احساس تعلق به همدیگر ندارند، ولی به دلیل وجود فرزندان در کنار هم زندگی می‌کنند تا واژه طلاق آینده فرزندانشان را تحت شعاع قرار ندهد. در این باره دیدگاه شما چیست؟

بنده در این گونه موارد هیچ‌گاه زوج‌ها را تشویق به جدایی نمی‌کنم، ولی باید زوج‌ها بدانند که بودنشان در کنار هم چه نفعی برای فرزند دارد. بنده مراجعان زیادی داشته‌ام که محبت و احساس عاطفی را بین والدین خود ندیده اند و وقتی با آنها صحبت می‌کنم، اصلا قصد ازدواج ندارند و می‌گویند که الگوی درستی درباره زندگی مشترک نداشته ‌اند، حتی آنها شاهد توهین و درگیری میان والدین خود بوده‌اند. این خانواده‌ها عاری از محبت هستند و با هم صرفا ارتباط مکانیکی دارند. از این رو فرزندان هم در این خانواده‌ها رشد نمی‌کنند. در نتیجه اگر خانواده‌ای در چنین شرایطی باشد به جای آنکه راه جدایی را پیش بگیرند یا در همان شرایط فعلی زندگی کنند، بهتر است که به دنبال حل مساله باشند. ماندن در کنار هم و دلسوزی برای فرزندان با وجود طلاق عاطفی درست نیست. باید والدین به خاطر فرزندان خود فداکاری کنند. پیشنهاد من این است که والدین به مشاوران و روانشناسان مراجعه کنند و ببینند که چرا طلاق عاطفی بینشان رخ داده است. همچنین والدین باید بدانند که این مساله چه تاثیری روی فرزندانشان دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha