سلامت نیوز_*ایرج هاشمزاده سقرلو: با شدت گرفتن تغییرات اقلیمی، بروز پدیده خشکسالی، نبود آمایش سرزمین و توسعه بدون توجه به ظرفیتهای محیطی و استعدادهای منطقهای، بحران آب در حوضههای آبریز مختلف شدت گرفته است.
به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت: با تغییر فنی از روشهای سنتی بهرهبرداری آب به روشهای نوین استحصال آب از لایههای عمیق، سطح سفرههای آب زیرزمینی بشدت کاهش یافته است و این امر در کنار اثرات سوء بر حیات جانوری این منابع، مشکلات معیشتی جدی را در مناطق مختلف کشور در پی داشته است. با توجه به کمبود منابع آبی در حوضههای مختلف، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک کشور بحث انتقال آب بین حوضهای در بین مدیران کشور به عنوان یکی از راهکارهای برونرفت از بحران آب مطرح شده است. یکی از منابع مطرح برای انتقال آب بین حوضهای، حوضه کارون است و پیشتر فعالیتهای انتقال آب از حوضه کارون به حوضه زایندهرود انجام شده و پروژههایی مثل احداث تونل گلاب و سد بهشت آباد برای انتقال آب بیشتر به سایر مناطق از کارون شمالی کلید خورده که موجب نگرانی در استانهای واقع در حوضه کارون شده است.
خشکسالی، احداث سدهای متعدد در مسیر رودخانه کارون و زیرحوضههای آن و همچنین انتقال آب از این حوضه به حوضههای دیگر، در سال های اخیر کاهش جریان آب در این حوضه ارزشمند را به دنبال داشته است. علاوه بر این مشکلات، ساخت سد گتوند علیا در شمال خوزستان آن هم درست در مجاورت گنبدهای نمکی در منطقه موجب افزایش شوری آب کارون در مخزن و در پایین دست این سد شده است. در حال حاضر نیز شوری آب سد گتوند با ورودی فعلی آب به رودخانه کارون ساکنان جلگه خوزستان، معیشت آنها و تنوع زیستی منطقه را با چالشی جدی مواجه کرده است که بیتوجهی به آن میتواند مشکلات و بحرانهای جبرانناپذیری را در پی داشته باشد. افزایش شوری آب رودخانه کارون موجب افزایش شوری خاک کشاورزی و شروع روند نابودی درختان مثمر و فعالیتهای کشاورزی منطقه شده است. در کنار این امر افزایش بیشتر شوری آب در پاییندست سد گتوند علیا میتواند موجبات نابودی ذخایر ژنتیکی آبزیان منطقه را که طبیعتاً از آبزیان آب شیرین هستند فراهم آورد. در این میان سؤالی به ذهن متبادر میشود که با موافقت محیط زیست با انتقال آب از کارون به سایر حوضهها احتمال چه اتفاقات و فجایعی در جلگه خوزستان وجود دارد؟
پاسخ این سؤال در یک رابطه منطقی در بین ورودی آب به مخزن سد گتوند، شدت تبخیر آب و شوری آب خروجی از این سد نهفته است؛ با توجه به
کاهش ورودی آب به مخزن سد گتوند که در نتیجه کاهش بارندگی و برداشت آب در بالادست رودخانه کارون صورت گرفته و با برداشت آب بیشتر، کاهش بیشتری را هم شاهد خواهد بود، پیشبینی میشود آب کمتری وارد سد گتوند شده و قدرت رقیقسازی شوری در آب سد یادشده کاهش یافته و شوری آب ورودی به جلگه خوزستان افزایش یابد. این امر میتواند نابودی نخلستانها و سایر اراضی کشاورزی را در این جلگه سرعت بخشد و صنعت کشاورزی را به ورطه نابودی بکشاند. از سوی دیگر با افزایش شوری آب در پایین دست سدگتوند احتمال از بین رفتن آبزیان آب شیرین بومی که از منابع سنتی معیشت ساکنان جلگه خوزستان به شمار میروند بشدت افزایش یافته و کشور از این منابع ارزشمند که تاکنون برای تجاریسازی این ذخایر ژنتیکی بومی اقدامی صورت نگرفته است، محروم خواهد شد. در عین حال با افزایش شوری عرصه برای جولان گونههای مهاجمی چون تیلاپیا (ماهی سنت پیتر) که توان سازگاری با شوریهای بالاتر را دارند، گستردهتر خواهد شد.
در نهایت با توجه به موارد یادشده میتوان عنوان کرد که هرگونه انتقال آب از حوضه کارون بدون انجام کار کارشناسی دقیق و آن هم پیش از
حل و فصل همیشگی بحران آب خوزستان و سد گتوند علیا اقدامی کاملاً رد شده، غیرمنطقی و غیرکارشناسی است که میتواند علاوه بر بحران ریزگردها، بحرانهای جدیتر اجتماعی و زیست محیطی را در آینده این منطقه بههمراه داشته باشد. در همین راستا توصیه میشود در حل و فصل بحرانهای مختلف کشور و همچنین در توسعه مناطق مختلف به ظرفیتهای محیطی و آمایش سرزمین توجه بیشتری شود.
نظر شما