سلامت نیوز:رخدادهای ناگوار پزشکی را میتوان به دو دسته کلی تقصیر و قصورپزشکی طبقهبندی کرد. قصور به معنای تقصیر پزشک در ایجاد عارضه برای بیمار است، اما تقصیر به معنای آن است که پزشک نقشی در ایجاد عارضه برای بیمار نداشته است. به هر صورت هر عملجراحی ممکن است فرد را دچار عارضههایی کند.
به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: برای مثال هنگام انجام عمل قلب شاید بیمار فوت کند، عمل به میزان قابلقبول موفقیتآمیز نباشد یا بیمار حین و پس از عمل دچار خونریزی شود و بعد از عمل از انجام آن راضی نباشد. هنگام انجام عمل جراحیپلاستیک ممکن است بینی یا سایر اعضای چهره یا بدن بیمار به میزان مطلوب زیبا از کار درنیاید. پزشک عمل ارتوپدی انجام دهد اما استخوان پای بیمار کج باشد یا پای او کوتاه باشد؛ این موارد جزو تقصیر پزشک نیست. قصور در پزشکی زمانی رخ میدهد که پزشک عمل جراحی را انجام میدهد که از نظر علمی توان انجام آن را ندارد، او برای رسیدگی پزشکی به بیمار فراخوانده میشود، اما کوتاهی میکند، به بیمار رسیدگی نمیکند و از همکاران دیگر خود نیز در این رابطه کمک نمیگیرد. در صورت بروز این مسائل پزشک مقصراصلی ماجراست. بنابراین همواره باید تفاوت میان قصور پزشک و عوارض ناشی از بیماری را بدانیم و میان این دو تفاوت قائل شویم.
وکلا به ازدیاد شکایتها کمک میکنند
یکی از علل قابلتوجه شکایت از پزشک در حالحاضر شکایت زنانباردار است. زنانباردار با پای خود به منظور انجام عمل زایمان به بیمارستان مراجعه میکنند، اما پس از زایمان دست یا پای فرزند آنها شکسته است یا دچار نقصهای مادرزادی دیگر است. والدین از پزشک تحت این عنوان شکایت میکنند که فرزند من دارای نقص بود و شما به ما اطلاع ندادید یا در هنگام سونوگرافی سخنی از این مساله میان نیاوردید. شکایات از سوی بیماران با این مضامین روزبهروز در حال افزایش است و متاسفانه وکلای دادگستریها نیز به گسترش این نوع شکایات کمک و فرد را ترغیب به شکایت میکنند. از سوی دیگر مردم آگاهتر شدهاند و از اختیارقانونی خود در ارتباط با شکایت از پزشکان بیشتر اطلاع یافتهاند.
اکنون پزشک به خوبی میداند از 20 ویزیت روزانه خود در طول ماه و سال حتما یکی، دو شکایت از او خواهد شد و پزشکی که هر روز دو، سه بیمار را عمل میکند باید منتظر انجام شکایت از سوی آنها باشد. این مساله سبب شده بسیاری از پزشکان جوان از انجام عملهایجراحی سنگین سرباز زنند زیرا از شکایت احتمالی از سوی بیمار وحشت دارند. اگر پزشکان قصوری در انجام وظایف خود انجام نداده باشند نیز باید در چندین نوبت به مراجعقضائی و پزشکی مراجعه کرده و در سه نوبت مساله کارشناسی شود. پزشکان زیادی زیر بار عملهایجراحی سنگین دچار مشکل میشوند.
پزشکانی که مقصر نیستند
انجام عمل یک بیمارتصادفی که شدیدا دچار عارضه شده و مغز، دست، پا و... او آسیب دیده است از 10 تا 20درصد احتمال فوت دارد، اما خانواده به محض فوت فرد جوان از پزشک شکایت کرده و مشکلات بسیاری را برای او به وجود میآورند. در کشورهای خارجی و در هنگام انجام عملهای جراحی سنگین از بیمار امضا گرفته و رضایت او را نسبت به عمل از این طریق ثبت میکنند. بنابراین اگر بیماری که دچار عارضههای جسمی فراوان است طی عملجراحی سنگین دچار مشکلاتی شود حق شکایت از پزشک را ندارد، اما در ایران بیماران این امضا را میدهند اما در نهایت از چند مجرایقانونی از پزشک شکایت میکنند. پزشک باید برای اثبات بیگناهی خود و اثبات عوارض طبیعی عمل به چندین مرجعقضائی مراجعه کند.
مراحل قانونی شکایت بیمار از پزشک
مراحل قانونی شکایت بیمار از پزشک از سازمان نظامپزشکی آغاز میشود و پزشک از سوی دادسرا فراخوانده میشود، بعد به منظور کارشناسی عارضه او را به مراجع قانونی میخوانند، بعد از آن پزشک به هیات بدوی احضار و در نهایت در هیات تجدیدنظر احضار میشود. بیمار ضمن ثبت شکایت خود از طریق سازمان پزشکی و دادسرای جرایم پزشکی در کلانتری و دادسرا نیز امکان شکایت از پزشک را دارد. پزشک ده، دوازده بار باید به مراجع قضائی و پزشکی مراجعه و تمام برنامههای زندگی خود را رها کند و در عرض سه، چهار ماه هر روز در دادگستری، پزشکی قانونی یا نظامپزشکی باشد.
حق بیمار چگونه گرفته میشود؟
در صورت عدم اثبات قصور پزشک حقی برای بیمار وجود ندارد، زیرا طی کارشناسیهای متعدد پزشکی عوارض روی داده جزو عوارض بیماری فرد تشخیص داده شده و خسارتی به بیمار تعلق نخواهد گرفت. بنابراین برای مثال بیمار تصادف کرده جای پزشک باید دیه خود را از راننده اخذ کند یا امکان فوت بیمار سرطانی حاد از ابتدا مشخص است. در حالت دوم اگر قصور پزشک اثبات شود در آن صورت به بیمار دیه تعلق خواهد گرفت و هر بیمار برای اثبات قصور پزشک بین شش ماه تا یک سال باید زمان صرف کند و پس از سه دوره کارشناسیپزشکی باید به دادگاه اول، دوم و دادسرا برود. اگر علاوه بر سازمان نظامپزشکی از مجاری دیگر نیز شکایت کرده باشد باید به صورت مداوم در دادگاههای گوناگون حضور داشته باشد. به منظور پرداخت دیه به بیمار، از طریق مراجعقانونی کارشناسی و تعییندیه انجام میشود و دادسرا از بیمه پزشک این خسارت را به بیمار میپردازد.
بیماران چگونه حقانیت شکایت خود را دریابند؟
اگر بنا را بر ازدیاد قصورهای عمدی پزشکان بگذاریم باید آموزشهای کافی به آنها داده شود، اما متاسفانه آگاهیهای مردم نیز کم است و تصور میکنند اگر بیمار در حین یا پس از عمل دچار عارضه شد پزشک در کاردرمان کوتاهی کرده است؛ در صورتی که بدینگونه نیست. گاهی پزشک و کادر درمانی وظایف خود را به درستی انجام دادهاند اما بیمار در شرف فوت است. بنابراین رسانهها باید در این زمینه به مردم آگاهی دهند. اگر نگاهی به کشورهای همسطح ما در زمینه درمانی بیندازیم شکایتهای صورتگرفته از سوی بیماران در اروپا و آمریکا نسبت به کشور ما بیشتر است، زیرا پزشکان هزینههای یکمیلیون دلاری برای عملهای خود از بیماران دریافت میکنند. شکایتهای بیماران بیشتر است اما حکمهایی که به نفع بیمار گرفته میشود از کشور ما کمتر است. در این کشورها انجام هر عمل ممکن است شکایت بیمار را در پی داشته باشد، اما فرد شاکی الزاما بر حق نیست و تعداد حکمهای به نفع پزشک در اروپا و آمریکا بیشتر از حکمهایی است که علیه آنها صادر میشود. ضمن آنکه در این کشورها خود بیمار به شکایت اقدام نمیکند و وکیل او به این کار دست میزند.
نظر شما